آغاز دور دوم مبارزات انتخابات؛ نامزدان و راه دشوار کسب آرای مردم
از امروز دور تازه یی از مبارزات انتخاباتی میان حامد کرزی و داکتر عبدالله عبدالله آغاز می شود.
در دور اول انتخابات نیز اگرچه حدود چهل تن به رقابت پرداختند، اما بسیاری از گمانه ها بر محور پیش تازی و حتا پیروزی یکی از این دو می چرخید. کما این که چنین شد و رمضان بشردوست و اشرف غنی احمدزی نیز توانستند بیش ترین آرا را بعد از این دو تن بدست بیاورند.
در طول تاریخ کهن و معاصر افغانستان، این نخستین باری است که در مدت کمتر از سه ماه دو انتخابات برگزار می شود و مردمی که کم ترین بهره مندی از حقوق اقتصادی و اجتماعی شان ندارند، در وضعیتی قرار داده می شوند تا برای دومین بار به پای صندوق های رای بروند و بهای ناتوانی ها، کژ اندیشی ها و بی برنامه گی ها ی مشتی از سیاستمداران بی ابتکاری را بپردازند که سال هاست با سرنوشت آنان بازی می کنند و سوگمندانه که هیچ گونه نشانه یی از پدیدار شدن یک روح تازه و روی صحنه آمدن یک نسل تازه اندیش، پویا و متفکر حتا در افق های دور دست این سرزمین به مشاهده نمی رسد.
مردم افغانستان بیشتر از دوماه شاهد وعده و وعید های نامزدان انتخابات به گونه هایی بودند که حتا برخی از آنان جلوگیری از آفات طبیعی و تقسیم اراضی افغانستان بین مردم را شعار می دادند.این که این وعده و وعید ها تاچه حدی توانسته روی انتخاب مردم اثر گزار باشد به خودی خود جای بحث دارد، اما دور اول انتخابات و این که حامد کرزی و داکتر عبدالله جایگاه پیشتاز ترین نامزدان این انتخابات را به خود اختصاص دادند، دستکم یک چیز را ثابت کرد که با وجود تحولات گسترده یی که عرصه های مختلف زندگی مردم به خود پذیرفته، قوم، مذهب و ایدیولوژی و قدرت کماکان گفتمان های مسلط بر ساختار اجتماعی به شدت از هم گسیخته ی افغانستان می باشند و کسب شهرت و پایگاه اجتماعی تحت هر نام و عنوانی اگرهم مشروع یا غیر مشروع باشد، می تواند، به عنوان مهم ترین و اثر گزار ترین ابزار ها برای رسیدن به سکان قدرت در سطوح مختلف آن را در اختیار اشخاص و دسته های سیاسی قرار دهد.
اگرچه موثریت نسبی روش های پوپولیستی و عوام گرایانه ی رمضان بشر دوست در مبارزان انتخاباتی و این که وی توانست از طیف های مختلف جامعه ی افغانی رای بگیرد، نشاندهنده ی نوعی تحول اجتماعی که می تواند بی باوری بخشی از مردم افغانستان به تعصبات قومی و ایدیولوژیک را به نمایش بگذراد، تلقی شده می تواند، اما
شیوه های مبارزات انتخاباتی که از سوی نامزدان مطرح ( داکتر عبدالله و حامد کرزی ) اعمال می شد، گیرایی و اثر گزاری بیش تر داشت تا دقیق ترین و همه جانبه ترین برنامه هایی که از سوی برخی از نامزدان که نام و نشان و امکاناتی بسان این دو را نداشتند.
در زمان مبارزات انتخاباتی و پس از انتخابات هم دیده شد که اعضای پارلمان افغانستان وظایف اصلی خود را کنار گذاشته و در حالی که شماری از آنان در مقام نامزد ریاست جمهوری و یا معاونان آنان سرگرم مبارزات انتخاباتی بودند، بسیاری از آنان در قالب تفکرات قومی و ایدیولوژیک به نفع یکی از این دو نامزد مطرح در برابر هم صف آرایی کردند و حتا شماری از اعضای اقتدار گرای این نهاد قانون گزاری افغانستان در لابی گری به منظور سرپوش نهادن بر تقلب گسترده ی انتخاباتی به نفع حامد کرزی حتا از اعضای دفتر مبارزات انتخاباتی وی نیز به حدی پیشی گرفتند که اسباب نارضایتی نزدیکان حامد کرزی را فراهم کرد. در حالی که هریکی از آنان بلافاصله پس از این که از گفتگو ها و بحث های رسانه یی فارغ می شدند، به میان تهی بودن و عوام فریبانه بودن استدلال هایی که به طرفداری از نامزد مورد نظر شان می کردند، اعتراف می کردند که این موضوع دلایل اثبات این ادعا تلقی شده می تواند که هنوز تا رسیدن افغانستان به وضعیتی که مبنای قضاوت مردم برنامه ها و دیدگاه های بدور از تعلقات قومی و ایدیولوژیک نامزدان انتخابات باشد، راه درازی برای پیمودن است.
اما اینک افغانستان در آستانه ی دور تازه یی ازمبارزات انتخاباتی قرار دارد که این دوره کوتاه ولی فشرده و دشوار به نظر می رسد.
داکتر عبدالله که تغییر نظام سیاسی از ریاستی به پارلمانی انتخابی شدن والی ها از مهم ترین محور های شعار های انتخاباتی وی بود و با استفاده از همین شعار و شناختی که از کار کردن در کنار احمدشاه مسعود تازمان ترور وی در سال 1380 خورشیدی کسب کرده بود، توانست شمار زیادی از سیاسیون جهادی و غیر جهادی را به سوی خود بکشاند، و به عنوان جدی ترین رقیب حامد کرزی عرض اندام نماید، اکنون با رقابت جدی تر و دشوار تری روبرو می باشد، زیرا باوجود پشتیبانی گسترده یی که از وی صورت گرفت، فاصله ی وی با حامد کرزی حتا پس از آن که حدود یک میلیون از آرای کرزی باطل شد در صورتی که آرای نامزدان دیگر نادیده گرفته شده و او یگانه رقیب حامد کرزی به حساب آید، در حدی نیست که بتواند چالش جدی یی را فراراه پیروزی حامد کرزی قرار دهد که این موضوع ضرورت بازنگری جدی ستاد انتخاباتی عبدالله به کارویژه ها و شگرد های انتخاباتی وی را بر می تابد، چه این که ممکن است فرورفتن هرچه بیشتر وی در لاک تعلقات ایدیولوژیک، و تنظیمی – قومی گذشته داکتر عبدالله را از آرای بسیاری از افراد و جریان های سیاسی دیگر که نه دل خوشی از سران تنظیم های جهادی دارند و نه حامدکرزی به آنان یک نامزد مطلوب می باشد، محروم ساخته باشد و این آسیب جدی در کنار موج نیرومندی از تعصبات قومی- قبیله یی که از سوی طرفداران حامد کرزی در حال راه اندازی شدن است و کاستی های دیگری که آسیب شناسی مبارزات انتخاباتی ماه های گذشته به دست می دهد، از موانع جدی فراراه پیروزی وی در عرصه ی رقابت با حامد کرزی در دور دوم انتخابات تلقی می شود.
حامد کرزی که از آغازین روز های پس از انتخابات با اعتماد به حرف های میان تهی شماری از مشاوران دور و پیش خود احساسات مبتنی بر پیروزی بی قید و شرط خویش در دور اول انتخابات را پنهان نمی کرد و اکنون با پذیرش شکست طرح ها و مهندسی های بیشتر قوم محورانه ی ارگ نشینان نزدیک به خود، با تکیه بر همین نیرو ها برای رفتن به دور دوم انتخابات آمادگی می گیرد، به نظر می رسد که در وضعیتی دشوار تر از داکتر عبدالله قرار گرفته است، زیرا از یک سو نا کار آیی این همه امکانات دولتی و این همه دم و دستگاه و خدم و حشم از پیش چشم هایش رژه می روند سوهان روح وی شده و از جانب دیگر رسوایی ناشی از تقلب گسترده یی که در این انتخابات به نفع وی صورت گرفت، به نارضایتی پشتببانان بین المللی روند کنونی افغانستان از او نیز افزوده است. که برای بیرون کردن وی و گروه مشاوران بی ابتکار و مافیایی وی که بیش تر در چنبره ی تعصبات قومی - قبیله یی می اندیشند و در هشت سال گذشته نیز یکی از عوامل ناکامی های وی و دیدن واقعیت های افغانستان از پشت عینک های سیاه آنان خلاصه شده می تواند، از ارگ ریاست جمهوری یک ابتکار سیاسی تازه به منظور ترسیم یک چهره ی غیر تنطیمی و فارغ از سلیقه های ایدیولوژیک و قوم محورانه و اتخاذ روش های نو به منظور جلب آرای طیف های وسیع تری از مردم افغانستان، از سوی داکتر عبدالله کافی به نظر می رسد.
به این صورت اگرچه با آغاز دور دوم مبارزات انتخاباتی فقط همین دو گزینه برای تصاحب مقام ریاست جمهوری افغانستان به رقابت می پردازند و وضعیت اجتماعی کشور نیز به گونه یی است که کم ترین اشتباه می تواند گامی بسوی یک بحران تازه باشد، لازم است تا هردو نامزد برای کسب آرای مردم افغانستان به جای چسپیدن به کارویژه های قومی، ایدیولوژیک و یا هم ساخت و بافت و معامله با دلالان سیاسی – قومی به ارایه ی برنامه ها و سردادن شعار هایی بپردازند که هدف از آن تامین وحدت ملی به مفهوم واقعی کلمه و جستجوی راه های عملی به منظور رهایی افغانستان از بحران چند وجهی ای که هم اکنون در این کشور جریان دارد و ابعاد تازه و تازه تر آن در حال پدیدار شدن است، باشد. چه این که روش ها و راهکار های اعوام فریبانه و سطحی نگرانه یی که برای کسب آرای مردم توسط هردو نامزد به کار گرفته شده دیگر نمی تواند ملاک رای آنان قرار بگیرد.
و اگرچه امکانات برنامه ریزی برای مهندسی دور تازه یی از تقلب انتخاباتی در دست طرفداران حامد کرزی می باشد اما
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر