۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه

چهارمین سوگند کرزی؛ واپسین فرصت برای افغانستان

از زمان سقوط حاکمیت طالبان در افغانستان، کابل روز پنجشنبه شاهد چهارمین سوگند داعیه داران رهبری افغانستان به پیشگاه مردم این کشور بود.
در حالی که انتخابات آگنده از رسوایی 29 اسد، ماهیت چهارمین سوگند حامد کرزی به عنوان رییس جمهور افغانستان را تا سطح یک بازی فورمالیته و شکلی به خاطر توجیه دوام حاکمیتی که مشروعیت آن با پرسش های کلانی روبرو می باشد، تقلیل داده است. اشتراک نمایندگان حدود 40 کشور جهان در مراسم سوگند ظاهراً موجب دلگرمی آقای کرزی، مشاوران وی و دلالان سیاسی – قومی که خود را برای تقسیم ره آورد انتخابات 29 اسد با حامد کرزی آماده می کنند، شده است.
اگرچه با توجه به فشار های فزاینده ی بین المللی، انتظار می رفت تا حامد کرزی هنگام برگزاری مراسم سوگند اراده ی قاطع و ابزار مند خود در زمینه های مبارزه با فساد اداری، پایان دادن به فرهنگ معافیت جنایت کاران، خاتمه دادن به روند رو به رشد قانون گریزی تبارز دهد و به انحصار مناسبات قدرت توسط شماری از چهره های قومی- ایدیولوژیک و وابسته گان آنان و دیگر عواملی که باعث دلسردی و دلزدگی مردم افغانستان و جامعه ی جهانی از روند کنونی در کشور شده است، اشاره های قاطعانه یی داشته باشد. اما سراسر سخنرانی رییس جمهور کرزی آگنده از بیان "آرزو" هایی بود که آقای کرزی در هشت سال گذشته و به مناسبت های مختلف و در قالب الفاظ و کلمات متفاوت از آن سخن می گفته است. برگزاری لویه جرگه به خاطر جستجوی راه های مذاکره با شورشیان، برداشتن گام های عملی در راستای مبارزه با فساد اداری، برکناری مقامات دولتی "که ثابت شود" در قاچاق مواد مخدر دست داشته اند و تقویت و تجهیز هرچه بیش تر نیرو های امنیتی افغانستان از کلیدی ترین محور های سخنرانی آقای کرزی در روز برگزاری مراسم سوگند بود.
هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ی ایالات متحده ی امریکا اندکی پس از ادای سوگند آقای کرزی در کابل سخنان تازه ی کرزی را مثبت خوانده و بر عملی شدن وعده هایی که وی هنگام اجرای مراسم سوگند به مردم داده تاکید کرد و دیوید ملیبند وزیر امور خارجه ی بریتانیا نیز دیدگاه های مشابهی را مطرح کرده است.
حامد کرزی در حالی یک بار دیگر به عنوان رییس جمهور افغانستان سوگند یاد کرده که بسیاری از آگاهان مسایل افغانستان، ناتوانی وی در اداره ی امور کشور و دستگاه دولتی که تمثیل کننده ی اراده مردم افغانستان و اجماع کم نظیر بین المللی در هشت سال گذشته دانسته می شد، را از عمده ترین دلایل دلسردی جامعه ی بین المللی و هم چننان افزایش فاصله ها میان مردم و دولت افغانستان تلقی می کنند.
در چهارباری که در هشت سال گذشته مراسمی بنام "سوگند" برگزار شده، نه تنها متن و محتوای سوگند نامه ها بلکه افرادی آنرا تکرار می کنند و کسانی که به عنوان مهمانان ویژه در هنگام ادای این سوگند های سیاسی در پیشگاه حامد کرزی صف می کشند نیز تغییر چندانی نکرده، شاید بتوان عدم حضور شماری از شریکان کلیدی وی در هشت سال گذشته، بسان برهان الدین ربانی، محمدیونس قانونی و شمار دیگری از بلند پایه گان نظام که با روگرداندن از وی و پشتیبانی از داکتر عبدالله توانستند چالش های جدی را فراراه دوام حضور وی به عنوان رییس جمهور مشروع و منتخب افغانستان قرار داده و به دشواری های فراروی وی در 5 سال آینده بیفزایند، را یکی از تفاوت های سوگند کنونی وی با سوگند های گذشته دانست.

اگرچه سنت خاندانی شدن قدرت در سه سده ی گذشته در افغانستان استمرار داشته و کسی که یک بار باز شاهی به شانه هایش می نشسته حکمروایی بالای "ملک خداداد افغانستان" را عطیه ی خداوند ( ج ) برای خود و خانواده و در نهایت قبیله ی خودش می پنداشته و در هر حالت تعداد بیشماری از اشراف منشان متملق و تزویر پیشه نیز وجود داشته که "فر" شاهانه ی ارباب قدرت را از "وجهه ی مردمی" و "تقدس آسمانی" بهره مند می کرده اند.
اما از آنجایی که از بین رفتن ثبات و امنیت نسبی موجود در کشور از جدی ترین دغدغه ها و نگرانی های مردم افغانستان و جامعه ی جهانی بوده و حرکت در این مسیر دشوار به برنامه ریزی دقیق و همه جانبه ی کسانی که از نام مردم این کشور در راس نهاد های خدمات عامه تا کرسی ریاست جمهوری قرار می گیرند، نیاز مند بوده و اندک ترین اشتباه می تواند پیام دردناک افتادن دوباره ی افغانستان به کام بحران و نا امنی و به تبع آن سپردن سرنوشت این کشور بدست گروه های تندرو و شبکه های هراس افگنی را به گوش های مردم زمزمه کند، چانه زنی حامدکرزی برای حفظ قدرتی که برای بدست آوردن دوباره ی آن چه ها که نکرد؛ دقت، ژرف نگری و مهم تر از همه صداقت و وفاداری در برابر آنچه با دیده درایی کم نظیری به اجرای آن "سوگند" خورده می شود، را می طلبد. چه این که اگر فرصت های اندک باقی مانده با بی برنامه گی و سیاست بازی مشمیز کننده یی که تا اکنون با محوریت آقای کرزی در افغانستان جریان داشته از دست برود، بهای آن را نه تنها مردم افغانستان بلکه دلالان سیاسی – قومی و شماری از افراد که هم مردم افغانستان و هم کشور های هم پیمان آن از خبره گی و چیره دستی آنان در بازی کردن با احساسات، ارزش ها، اعتقادات و داشته های مادی و معنوی مردم افغانستان در مسیر خواست ها و برنامه های مافیایی و منفعت اندیشانه ی شان به ستوه آمده اند، نیز خواهند پرداخت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر