۱۳۹۰ فروردین ۲, سه‌شنبه

25 حوت

محور هاي سياست صلح جويانه رييس جمهور كرزي،


باج دهي به طالبان، انكار وجود هراس افگنان


روز شنبه واپسين هفته ي سال 1389 در حالي كه شمار زيادي از اراكين بلند پايه دولتي در مراسم فاتحه خواني مولانا عبدالرحمان سيدخيلي فرمانده پيشين پوليس ولايت كندز كه به تازه گي در نتيجه ي يك حمله انتحاري طالبان كشته شده، در ولايت پروان شركت كرده بودند، حامد كرزي رييس جمهوري افغانستان به ولايت كنر سفر كرد تا ظاهرا همدردي خود را با خانواده هاي قربانيان حمله هاي هوايي نيرو هاي ناتو كه در كمتر از دو هفته پيش جان حدود 70 تن از شهروندان ملكي به شمول شماري از كودكان را گرفت، ابراز نمايد.

همان گونه كه انتظار مي رفت، آقاي كرزي در ديدار با سران قومي و خانواده هاي قربانيان اين ولايت به شدت از نيرو هاي جهاني انتقاد كرد و گفت: "من در این جلسه به نمایندگی از مردم افغانستان با احترام، عزت و تواضع – نه با غرور و تکبر – از ناتو و آمریکا درخواست می کنم که عملیات در خاک ما را متوقف کنند. این جنگ در خاک ما نیست، اگر این جنگ علیه تروریزم است، تروریزم در خاک ما نیست، این در دهات و در خانه های ما نیست."

اگرچه كشتار غيرنظاميان از طرف هر جناحي كه صورت بگيرد، به هيچ صورت پذيرفتني نيست و بسياري از واكنش هاي دولت افغانستان در اين راستا نيز از همين رهگذر توجيه پذير پنداشته مي شود. اما به نظر مي رسد كه رويكرد هايي آقاي كرزي در پيوند با مساله ي كشتار غيرنظاميان در كشور نه از روي بشر دوستي و مسووليت هايي كه به عنوان رييس جمهور در قبال مردم اين كشور دارد، بلكه بيشتر از وراي سياست هاي مبهم و چند پهلويي قابل ارزيابي است كه وي از آغاز "كشتي نرم" او با نيرو هاي خارجي به ويژه امريكايي ها روي دست گرفته است.

بر بنياد معلومات نهاد هاي حقوق بشري در كمتر از يك ماه گذشته حدود 1000 تن از شهروندان افغان در كشور كشته و زخمي شده اند كه از اين ميان حدود 80 درصد از اين افراد قربانيان حملات انتحاري و بم گذاري هاي كنار جاده يي اند كه توسط طالبان و ديگر دسته هاي شورشي انجام مي شود. اما به اندازه يي كه كشتار غير نظاميان در نتيجه ي اشتباهات نيرو هاي ناتو واكنش رييس جمهوري را بر مي انگيزد؛ حمله هاي مرگباري كه از سوي شورشيان مسلح انجام شده و از كارگران نادار و بيچاره ي شهرداري در كنار جاده هاي پايتخت گرفته تا نام آور ترين فرماندهان پوليس كشور بسان مولانا عبدالرحمان سيدخيلي را به كام مرگ مي فرستد، براي جناب رييس جمهوري انگيزنده گي لازم را ندارد.

اما قطع عمليات نيرو هاي ناتو

حدود چهارماه پيش كه گام هاي نخستين براي ايجاد شوراي عالي صلح برداشته مي شد و در نهان تماس هاي تيم مشاوران آقاي كرزي با حلقاتي در ارتش و سازمان استخبارات پاكستان نيز برقرار شده بود، شماري از آگاهان مسايل نظامي اين گمانه را به جديت مطرح كردند كه رييس جمهوري افغانستان به دوام جنگ در برابر دسته هاي شورشي علاقه يي ندارد و بر مبناي همين طرز ديد بود كه چندي پيش خواستار توقف عمليات هاي شبانه ي نيرو هاي ناتو شده بود و اكنون با "تواضع و احترام" از اين نيرو ها مي خواهد تا "عمليات" را به مفهوم عام و كلي آن در افغانستان متوقف كنند و نبرد با هراس افگني را در بيرون از مرزهاي افعانستان دنبال كنند زيرا تروريزم در دهات افغانستان نيست.

اين سخنان كرزي كه ظاهرا واكنش قابل ملاحظه يي را در ميان كشور هايي كه نيرو هاي نظامي شان زير نام نبرد با هراس افگني حضور دارند و روزانه در برابر تروريزمي كه به تعبير آقاي كرزي در افغانستان وجود ندارد، قرباني مي دهند، در پي نداشت و شايد مقامات اين كشور ها اين بيانات را به وضعيت رواني نامساعد آقاي كرزي پس از مشاهده كودكان زخمي در ولايت كنر نسبت داده اند يا هم منتظر اند تا ببينند رييس جمهور كرزي از چه ابزار هاي ديگري به خاطر وادار كردن آنان به ترك جغرافياي بحران واگذاري "ملك خداداد افغانستان" بدستان او و برادر خوانده هاي طالب اش استفاده خواهد كرد.

اكنون اين گمانه به عنوان يك واقعيت مسلم چهره نمايي مي كند كه نه تنها آقاي كرزي ديگر به دوام جنگ با تروريزم به يك مفهوم و اخلال روند مبهم و چند پهلوي صلح به تعبير ديگر در افغانستان علاقه يي ندارد، بلكه به افراد و گروه هايي كه در درون و بيرون نظام به مبارزه هدفمند و قاطعانه در برابر طالبان و ديگر دسته هاي شورشي مي انديشند ياهم سابقه ي نبرد ويا ناسازگاري با اين دسته ها دارند؛ به چشم دشمنان روند صلح و مذاكره ي بدون قيد و شرط خود با طالبان مي بيند. از بركناري دو مقام ارشد امنيتي كشور در تابستان امسال گرفته تا كرنش معنا دار وي در پيوند با كشته شدن جنرال عبدالرحمان سيدخيلي از فرماندهان جبهه مقاومت كه در اين اواخر در سمت فرماندهي پوليس كندز طالبان را در ولايت به چالش جدي فرا خوانده بود، به گونه يي كه در روز فاتحه خواني وي و همراهانش در ولايت پروان به ولايت كنر رفت و در آنجا موجوديت تروريزم در خاك افغانستان را انكار كرد؛ همه و همه نشان دهنده اين است كه رييس جمهوري افغانستان مي خواهد به هر صورت و به هر قيمت ممكن روند مذاكره با شورشيان را آنگونه كه گفته مي شود در پشت صحنه با پاكستان نيز در مورد آن توافق كرده است، به رغم نارضايتي عمومي به ويژه قربانيان از جنايت هاي ضد بشري بيشماري كه طالبان و حزب اسلامي حكمتيار در اين كشور انجام ميدهند، به پيش ببرد.

اين كه آقاي كرزي از فرافگني چالش هاي امنيتي و موجوديت شبكه هاي تندرو در افغانستان به بيرون از مرز هاي اين كشور چي اهدافي را دنبال مي كند نيز جاي بحث دارد. اما اين كه در ده سال گذشته نه تنها كوچك ترين تلاش به خاطر از ميان برداشتن زمينه هاي دروني و اجتماعي رشد و گسترش تفكرات تندروانه و طالباني در كشور نگرفته بلكه باج دهي حكومت به افراد و دسته هايي كه از همين رهگذر و با استفاده از ذهنيت هاي بسته و و قبيله يي و همچنان بازي كردن با احساسات و اعتقادات مردم خود و انديشه هاي واپس گرايانه ي شان را بالاي مرم تحميل مي كنند، يكي از بزرگترين عوامل رشد و پايايي زمينه هاي پرورش تفكرات تندروانه و طالباني در كشور پنداشته شده مي تواند.

۱۳۸۹ اسفند ۱۶, دوشنبه

چهارشنبه11حوت

سفر كرزي به بريتانيا

از گشايش گنجينه باختر، تا پيگيري مذاكرات محرمانه

حامد كرزي رييس جمهوري افغانستان روز دوشنبه به لندن رفته است.

بر بنياد يك خبرنامه ي دفتر رياست جمهوري، حامد كرزي در اين ديدار سه روزه روي تقويت همكاري هاي اقتصادي و چگونه گي كمك هاي بريتانيا به افغانستان پس از سال 2014 ميلادي با مقام هاي بريتانيايي گفتگو خواهد كرد.

همچنان گفته شده كه انتقال مسووليت هاي امنيتي به نيرو هاي افغان و مذاكرات صلح حكومت با شورشيان نيز در اين ديدار مورد بحث دوطرف قرار خواهد گرفت. اما در در مورد اين كه "گفتگوي هاي صلح با سردسته هاي شورشيان" چه مولفه هايي داشته و حكومت بريتانيا در اين ميان چگونه نقشي دارد چيزي گفته نشده است.

گشايش نمايشگاه "گنجينه ي باختر" در شهر لندن از ديگر اهداف سفر آقاي كرزي به بريتانيا عنوان شده است.

اين در حالي است كه به تازه گي امرالله صالح رييس پيشين اداره امنيت ملي افغانستان در گفتگو با يكي از رسانه هاي تصويري افغانستان با اذعان به نبود شفافيت در تلاش ها و برنامه هاي صلح خواهانه ي دولت گفته است كه شماري از سردسته هاي طالبان به درخواست حكومت افغانستان به يكي از كشور هاي اروپايي [كه به احتمال زياد بريتانيا است] انتقال داده شده اند و قرار است مذاكرات محرمانه يي ميان اين سردسته ها و رهبري دولت افغانستان انجام شود.

اگرچه تا اكنون نه دولت افغانستان و نه هم حكومت بريتانيا در اين مورد به گونه ي رسمي اظهار نظري نكرده و حتا رسانه هاي غول پيكر غربي نيز تا اكنون در اين مورد سكوت پيشه كرده اند، شماري از خبرنگاران از لندن سفر كرزي به بريتانيا را انجام مذاكره مستقيم با سردسته هاي طالبان (كه پيش تر از اين به اين كشور انتقال داده شده اند)، بيان داشته و از تلاش هاي افغان هاي باشنده در بريتانيا به منظور راه اندازي تظاهرات مسالمت آميز در مقابل وزارت امور خارجه بريتانيا نيز سخن گفته اند.

از هنگامي كه گوردون براون نخست وزير پيشين بريتانيا با برگزاري نشست لندن2 تلاش كرد تا به تلاش هاي دولت افغانستان به منظور شتاب بخشيدن به روند مذاكره با شورشيان مشروعيت بين المللي كسب كند، نشانه ها از همنوايي بيش تر بريتانيا با پاكستاني محور شدن روند سياسي جاري در افغانستان با گذشته زمان آشكار تر شد.

دولت افغانستان در اين راستا از يك طرف با برگزاري جرگه مشورتي صلح و سپس ايجاد شوراي عالي صلح تلاش كرده تا تلاش هاي صلح خواهانه اش را با آرايه هاي سنتي-قبيله يي نيز آراسته بسازد و از جانب ديگر به نظر مي رسد كه با اين روكش تماس هاي پيهم و هدف داري را با جانب پاكستان به ويژه سازمان استخباراتي اين كشور البته بدور از انظار روحانيان و چهره هاي با نفوذي كه زير نام شوراي عالي صلح گرد آمده اند نيز برقرار كرده و از همان آغاز امتياز هايي هم براي طرف پاكستاني قايل شده است. از جابجايي مديران ارشد سكتور امنيتي كشور گرفته تا ديدار رييس جمهور كرزي در ارگ رياست جمهوري با رييس آي اس آي هنگامي كه اعضاي شوراي عالي صلح سرگرم ديدار از پاكستان بودند، گوياي اين مدعا پنداشته شده مي تواند.

به اين صورت مي توان گفت كه شورای صلح در اصل بوجود آمده تا رویکشي باشد به معاملات خصوصی که کرزی دارد با طالبان و آی اس ای انجام می دهد. مثلا تا حال به حمایه کرزی چندین ملاقات بین طالبان و اروپایی ها ترتیب گردیده که در آن نه برهان الدین ربانی حضور داشته و نه هم از جريان ملاقات ها آگاهي دارد.

حامد كرزي در حالي به منظور انجام مذاكره محرمانه و بدون قيد و شرط با سردسته هاي طالبان به لندن شتافته است كه تنها در ده روز گذشته حدود 500 تن از شهروندان افغان در نتيجه ي حمله هاي مرگبار اين دسته هاي شورشي كشته و زخمي شده اند و در حالي كه سخنگويان اين دسته ها خود مسووليت انجام اين حمله ها را به عهده گرفته انداما وي كه ظاهرأ میخواهد به طالبان هویت جدید بتراشد و با فرافگني اذعان مي دارد که طالبان عادت به این قتل عام ها ندارند در حالي که با توجه به كارنامه هاي آنان در بيش تر از يكنيم دهه گذشته تا حال برنامه شان آدم کشی و تطبیق سیاست زمین سوخته بوده كه وحشت آفريني هاي آنان در شمالی، يكاولنگ، مزار شريف و ديگر ولايت هاي افغانستان هنوز از ياد مردم نرفته است.

در نتيجه ي اين معاملات پشت پرده يي كه آقاي كرزي آن را تا لندن هم پيگيري ي كند، شايد در امتداد مرز وزیرستان الی سینه کابل ثبات مطابق به میل طالبان بوجود بیاید كه به اين صورت جامعه در سیطره طالبان و تفكر طالباني فرو خواهد رفت.

اين هم يك موضوع غير قابل انكار است كه اگر طالبان بخواهند و بتوانند به روند عادی سیاست تند در دهند افغانستان ثبات نسبي در كشور به وجود خواهد آمد درغیر آن مذاکره بدون قيد و شرط با طالبان در صلاحیت کرزی نیست زیرا او و اطرافيانش با روش فعلی خود نشان داده اند كه نمی خواهند ظالبان و ديگر دسته هاي شورشي تضعيف شوند و با توجه به عملكرد هاي گذشته طالبان و رويكردي كه رهبري دولت افغانستان در برابر آنان دارد، ارگ از منافع - احساسات و عاطفه مردم افغانستان نماینده گی کرده نمی تواند. حکومت افغانستان به استثناي مواردي كه پاي نيرو هاي بين المللي در كشتار شهروندان ملكي افغان در ميان نباشد تبدیل به یک نیروی ناظر شده است و اكنون ذهن بسياري از مردم افغانستان انباشته از اين نوه پرسش هاست كه در برابر اين همه قتل و خونريزي كه طالبان و حزب اسلامي حكمتيار انجام ميدهند به منظور دادخواهی به کی مراجعه نمایند زيرا دولتي كه دستكم در ظاهر امر ممثل اراده ي آنان است بدون در نظرداشت حقوق قربانيان جنگ، امتياز دهي به جنگجويان و باج دهي به پشتيبانان منطقه يي آنان را پيشه كرده است.

با اين حال مصالحه ملي به عنوان يكي از مهمترين راه هاي پايان دادن به منازعه در افغانستان يك نياز جدي است كه به مولفه ها، پارادايم ها و راه اندازي روند ها و برنامه هاي ثبات محور در سطح ملي وابسته گي دارد و مذاکره ي بدون قيد و شرط با طالبان و امتیاز دهی به آنان بدون در نظرداشت جوانب ديگر بحران جاري در كشور به ويژه در حالي كه نيرو هاي بين المللي قصد فرار از جغرافياي بحران را دارند و آقاي كرزي و اطرافيان ايشان در همنوايي با طالبان و ديگر دسته هاي شورشي تلاش دارند تا با راه اندازي يك جنگ رواني فرسايشي از افزايش نفرت عمومي نسبت به عملكرد اين نيرو ها به نفع تفكرات تماميت خواهانه قومي – ايديولوژيك استفاده كنند، كه اين رويكرد نه تنها دستاورد هایی ده سال را نابود خواهد ساخت، بلكه امكانات و زمينه هاي بازگشت دوباره ي افغانستان به رويداد هاي دهه نود ميلادي را بيشتر از پيش مساعد خواهد كرد.