صد روز نخست و صد ها پرسش بی پاسخ !
شمارش معکوس آغاز شده است، 98 روز دیگر از جمله روزهایی خواهد بود که عزم و قاطعیت جدی و یا هم میان خالی بودن تعهدات حامد کرزی رییس جمهور افغانستان را نزد مردم و جامعهی جهانی به نمایش بگذارد.
صد روز نخست حکومت های تازه به قدرت رسیده، امروزه در برخی کشور های جهان به عنوان نماد عملی شدن تعهدات و قول هایی است که رییس جمهور پیروز در کارزار انتخاباتی اش به مردم داده است. حامد کرزی پس از ماه ها تب و تاب انتخاباتی و این همه رسوایی که انتخابات برای وی به بار آورد در محور داخلی زد و بندهای سیاسی و به گفته ی خودش کشتی نرم با قدرت های جهان، که سه روز میشود دوباره بر کرسی ریاست جمهوری افغانستان برای پنج سال آینده لمبیدن را آغاز کرده است، شاید در سراسر زندگی خود هرگز با چنین وضعیتی مواجه نبوده است.
وضعیتی که به سادگی نمیتوان برای تعریف آن در فرهنگ های علوم سیاسی واژهی مناسبی یافت. وضعیت بحرانی؟ بی سر و سامانی سیاسی؟ فشار بین المللی؟ بیم قطع شدن کمک های بین المللی؟ خروج نظامیان پشتیبان نظام؟ هژمونی قدرت در محور داخلی سیاست های حکومت؟ رییس جمهور دست و پاچه؟ حکومت غیر مشروع؟ احتمال فروپاشی نظام؟ نگرانی از واکنش پارلمان در برابر کابینهی جدید؟ بی باوری به تطبیق شدن برنامه های تعهد شده؟ عدم اعتماد بیش از 51 درصد مردم به حکومت؟ و بالاخره حفظ توازن در برخورد با حامیان موسمی و دلالان سیاسی – قومی که در انتخابات آقای کرزی را همراهی کردند و جامعهی جهانی که به بهای گذشتن از هفت خوان رستم، مشروعیت حضور وی را به عنوان رییس جمهور افغانستان پذیرفته اند؟
این ها همه ساده ترین پرسش هایی اند که رییس جمهور کرزی برای تداوم حضورش در کرسی ریاست جمهوری، پیشرو دارد و مردم و جامعهی انتظار رویت، دستکم نمادهایی از رفع این چالش ها را که اکنون همهی آنان نزد آقای کرزی، فقط به عنوان پرسش مطرح است، در صد روز نخست باید، در هر یک از این زمینه ها کارهای روی دست گرفته شود.
با آن که به نظر می رسد شخص آقای کرزی و مشاوران نزدیک اش از چالشها و دشواری های را که در برابر حکومت جدید قرار دارد به خوبی آگاهی دارند، ولی برخی اطلاعات رسیده از ارگ ریاست جمهوری به روزنامهی نخست، نشان میدهد که تا هنوز محورهای هم پیمان با آقای کرزی روی تشکیل کابینه و دیگر سمت های بلند حکومتی به توافق نرسیده اند. از اعلام پیروزی حامد کرزی از سوی کمسیون مستقل انتخابات هفته ها می گذرد، و چهارمین سوگند وی به عنوان رییس جمهور افغانستان نیز انباشته از قول و قرار هایی بود که در چند سال گذشته در قالب الفاظ و کلمات متفاوت از زبان وی تکرار شده و کتمر کسی از موافقان و مخالفان کرزی به اجرای وعده های داده شده در این مراسم باورمند بوده می تواند.
همچنان بعید به نظر می رسد تا برگزاری لویه جرگه برای جستجوی راه های تشویق شورشیان برای پیوستن به روند صلح که از سوی آقای کرزی وعده داده شده، با توجه به وضعیت موجود و فاصله هایی که میان دیدگاه های شورشیان، دولت افغانستان و کشور های هم پیمان روند کنونی کشور وجود دارد، تاثیر چندانی بر روند کلی بحران موجود در کشور داشته باشد و اگر کاسه ی دیگری زیر نیم کاسه ی لویه جرگه نباشد و بیش تر از هدف عنوان شده، اهداف جانبی بسان آوردن تعدیلاتی در قانون اساسی که مثلاً از یکسو داکتر عبدالله را از شعار هایی بسان تغییر نظام خلع سلاح نماید و از جانب دیگر زمینه های آوردن تغییرات مورد نظر غربی ها مانند، ایجاد پست اجرایی، وزارت ارشد، وزارت خاص و یاهم موضوعات دیگری مد نظر آقای کرزی نباشد، امیدی برای اثرگزاری گلو پاره کردن چند تن از سران قبایل، جنگ سالاران واجب احترام و آنانی که به توجیه بی برنامه گی های دولت از نام مردم افغانستان مامور می شوند، به هیچ صورت گره از کار فروبسته ی بحران چند بعدی موجود در کشور باز نخواهد کرد و استفاده از احساسات مردم در برابر فشار های فزاینده ی جامعه ی بین المللی در راستای مبارزه با فساد اداری و حکومت داری بهتر ؛ تنها ره آورد این لویه جرگه برای آقای کرزی و درنتیجه تشدید تنش میان وی و جامعه ی جهانی تلقی شده می تواند.
به این صورت در حالی که صد روز نخست ریاست جمهوری دور دوم آقای کرزی می تواند، محکی برای پنج سال آینده ی حکومت وی قلمداد شود، همه چیز وابسته به این است که مشاوران بادرایتی که با ارایه ی فهم نادرست از قضایای جاری در کشور در هشت سال گذشته، عینک مکدری را به چشم های آقای کرزی بسته و خود به زر اندوزی و فرصت سازی برای نزدیکان و وابسته گان خویش از خوان نعمت "ملک خداداد افغانستان" پرداخته اند، برای بیرون رفت از این همه دشواری و چالش خود ساخته چه مشوره هایی به ولی نعمت خویش خواهند داد؟