۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه


یاددهانی: این مقاله در 31 اسد 1388 خورشیدی نوشته شده است.


برگزاری انتخابات؛ آغاز یک فرایند دشوار

بلاخره پس از ماه ها انتظار، بگو مگو ها و مبارزات انتخاباتی ؛ انتخابات 29 اسد برگزار شد.
اگرچه کار های تخنیکی شمارش آرا کاملاً به پایان نرسیده اما این پرسش که بلاخره کی رییس جمهور افغانستان خواهد شد؛ دغدغه ی اصلی مردم افغانستان است.
صف بندی های جریان های سیاسی تا پیش از برگزاری انتخابات بخش زیادی از معادلات قدرت در چند سال گذشته را دچار تغییرات گسترده یی کرده و به خاطر کسب آرای مردم افغانستان تقریباً از تمامی کارویژه های ممکن استفاده صورت گرفت.
حامد کرزی مبارزات انتخاباتی خود را با انجام معاملات پشت پرده با شماری از مخالفان سیاسی خود از نشانی اقوام افغانستان از یکسو و دعوت از شورشیان مسلح به خاطر شرکت در انتخابات از جانب دیگر آغاز کرد اما در حالی که سراسر مبارزات انتخاباتی حامد کرزی نیز آگنده از انتقادات مخالفان وی و نهاد های غیر حکومتی و حتا کمسیون مستقل انتخابات در مورد استفاده از امکانات دولتی در سطوح و اشکال متفاوت آن بود، در دست داشتن سمت ریاست جمهوری این امکان را برای وی فراهم کرد که بسیاری از چهره های نیرومند و با نفوذ و آنانی که به تازه گی دلالان قومی وسیاسی نام گرفته اند حول محور وی گرد بیایند و با گرفتن وعده های چرب در مورد سپردن سمت های بزرگ و حساس دولتی در مرکز و ولایت ها به آنان کمپاین های گسترده و وسیعی را به نفع وی راه اندازی نمایند. کما این که به عقیده ی بسیاری از آگاهان مسایل افغانستان با وجود پایین آمدن میزان محبوبیت وی در چند سال گذشته حمایت های همین دلالان سیاسی – قومی از وی پیشتاز ترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری 1388 ساخته و احتمال این که مجموعه یی از مولفه های قومی، سنتی و سازکاری های پشت پرده چه در معاملات کلان سیاسی و چه روند های انتخاباتی وی را به عنوان نامزد برنده انتخابات مطرح کند وجود دارد.
داکتر عبدالله عبدالله با گرد آوردن شماری از ناراضیان نسل دوم مجاهدین و با تکیه بر نوعی جوانگرایی که در قالب آن توانست حتا آرای شمار زیادی از مخالفان سیاسی پارینه اش بدست بیاورد، آغاز به پیکار های انتخاباتی کرد، که حضور برهان الدین ربانی و جبهه ی ملی در کنار وی از جهت هایی زمینه های تقویت جایگاه وی در میان دیگر نامزدان را تقویت کرد اما از جانب دیگر میان داکترعبد الله و آنعده از افغان ها که از دوران حاکمیت 5 ساله ی مجاهدین خاطرات خوشی نداشتند فاصله ایجاد کرد.
عبدالله که سرتاسر پیکار های انتخاباتی اش آگنده از نقد و انتقاد از عملکرد های چند ساله ی حامد کرزی بود و تغییر و امید دو واژه یی بود که همواره از زبان وی تکرار می شد و در حالی که تغییر نظام سیاسی کشور از ریاستی به پارلمانی و انتخابی شدن والی ها بازر ترین وجه تمایز وی از حامد کرزی و دیگر نامزدان قلمداد می شد اما بسیاری از آگاهان مسایل سیاسی کشور برنامه های ارایه شده از جانب وی را به باد انتقاد گرفته و شباهت های زیادی میان برنامه های عنوان شده از جانب وی با برنامه ی انتخاباتی پالایش شده 5 سال پیش حامد کرزی که در این انتخابات نیز با تغییرات اندکی به بازار آمد؛ در یافته اند.
از جانب دیگر در حالی که انتظار می رفت وی با یک رویکرد های نوین و تعریف شده و در خور حال وضعیت سیاسی کشور که تفاوت هایی را با کارویژه های تنظیم های جهادی و جریان های سیاسی – ایدیولوژیک پیشین بر بتابد، وارد رقابت با جریان های سیاسی ای که با کارت های مذهبی و قومی سیاست افغانستان را به روزمره گی کشانده اند، شود، اما دیده شد که وی دستکم در سرتاسر مبارزات انتخاباتی خویش در زمینه های حقوق بشر، هنجار های مدنی، ارزش های شهروندی کمتر تماس گرفته و بیشتر بر کارویژه های معمول در فضای سیاسی هشت سال گذشته در کشور تکیه داشته است.

داکتر رمضان بشر دوست کسی که پس منسوب شدن به جای حاجی محمد محقق به عنوان وزیر پلان در کابینه ی اداره انتقالی حامد کرزی، با چند اقدام نمادین مانند برخورد با موسسات غیر دولتی ( ان جی او ) ها به شهرت رسید و در طول مدت عضویت در مجلس نمایندگان، از بیرحم ترین منتقدان حکومت، رهبران جهادی و شماری از اعضای سرشناس پارلمان افغانستاان بوده و به این صورت شهرت قابل ملاحظه یی که از منظر رویکرد های عوام گرایانه کسب کرد وی را در قطار نامزدان مطرح انتخابات ریاست جمهوری قرار داد. اما بسیاری از اندیشه های مطرح شده توسط وی از جانب منتقدانش پوپولیتسی و آرمان گرایانه تلقی شده و برنامه ها و کارویژه های منحصر بفرد انتخاباتی وی نیز با توجه به ساختار های سنگین قومی و قبیله یی کشور، آنگونه که انتظار می رفت در میان افکار عامه جا باز نکرد کما این که ویژه گی های رفتاری و شخصیتی وی نیز از او چهره یی ترسیم نموده که با وجود طرفداران زیادی که در لایه های فقیر و کم درآمد جامعه دارد؛ از سوی فعالان سیاسی و حتا رقیبان انتخاباتی اش جدی گرفته نمی شود.

اشرف غنی احمدزی وزیر مالیه ی اداره ی انتقالی و از طراحان اصلی نظام کنونی، اگرچه با تکیه بر دانش سیاسی و تجربه ی کار در نهاد های بین المللی بیشتر به عنوان یک چهره ی تکنو کرات تبارز کرد و همواره تلاش می کرد تا عملگرایانه تر و به ویژه در عرصه ی اقتصادی تخصصی تر صحبت نماید، اما در دیگر عرصه ها مانند چگونگی تامین صلح و برخورد با معضلات اجتماعی و سیاسی موجود در کشور برنامه ی جامع و قابل قبولی ارایه نداد.
اشرف غنی در حالی که از مطرح ترین نامزد های انتخابات افغانستان به شمار می رفت اما گفته می شود که به دلیل موضع گیری های برتری جویانه ی قومی و پشتیبانی سیاسی از طالبان در گذشته؛ میان اقوام غیر پشتون افغانستان بیشتر به عنوان یک چهره ی متعصب و قوم گرا شناخته می شود که شماری از تحلیلگران پایین بودن میزان رای وی به نتاسب سه نامزد دیگر در انتخابات 29 اسد را باوجود برنامه های بالنسبه علمی و عملی وی؛ در پیشینه ی رویکرد های سیاسی او نهفته می دانند.
به این صورت می توان نتیجه گرفت که نتایج انتخابات 29 اسد صرف نظر از اینکه چه کسی در برنده ی این انتخابات باشد، درس های بزرگی به مردم، بازیگران سیاسی و مدعیان قدرت در افغانستان آموخته است که لازم است تا این درس ها در کارویژه های سیاسی و برنامه هایی که برای دستیابی به قدرت طرح ریزی و اجرا می کنند، مردم افغانستان را به عنوان شهروندان آگاه و ولی نعمت اصلی قدرت سیاسی و اقتدار مشروع این جغرافیا در نظر بگیرند چه این که سیاست های تمامیت خواهانه، قومی، غیر مدنی دیر یا زود نزد افکار عامه مسخ خواهد شد و در آنصورت آنانی که از منظر کارویژه های سنتی قدرت در صدد کسب قدرت اند به انزوا کشانده خواهند شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر