۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

برآیند انتخابات "شریک خوب امریکا"

در ماه های پیش از انتخابات و پس از آنکه روابط میان حامدکرزی و ایالات متحده ی آمریکا به تیره گی گرایید، بسیاری از آگاهان مسایل افغانستان چگونه گی نگاه ایالات متحده به عنوان بزرگ ترین پشتیبان جهانی روند کنونی افغانستان به آینده ی نزدیک این کشور را وابسته به نتایج انتخابات می دانستند و این نوع نگاه هرچندگاه یکبار در موضع گیری های مقامات ایالات متحده در مورد افغانستان نیز مصداق های خود را به نمایش می گذاشت. اما اکنون به نظر می رسد که نتایج انتخابات نیز نمی تواند ملاک رای کارشناسان و آگاهان مسایل سیاسی برای ابراز نظر در مورد دیدگاه ایالات متحده در قبال آینده ی افغانستان قرار بگیرد.
از زمانی که بحث های مربوط به رفتن انتخابات به دور دوم در افغانستان بالا گرفته و حامدکرزی و داکتر عبدالله به عنوان دو گزینه ی اصلی برای رهبری 5 سال آینده ی افغانستان مطرح شده اند، مقامات آمریکایی درکنار این که خرسندی شان از رفتن انتخابات افغانستان به دور دوم را پنهان نکرده و از حامد کرزی به خاطر این که این موضوع را پذیرفته تمجید کرده اند؛ در چند مورد به این موضوع اشاره داشته اند که آمریکا در افغانستان به یک شریک خوب نیاز دارد و چگونه گی رابطه ی آمریکا با حکومت آینده ی افغانستان نیز بیشتر به این موضوع بستگی دارد که برآیند انتخابات تاچه حدی به ایجاد یک دولتی که شریک خوبی به ایالات متحده باشد، کمک می کند. که این موضوع در سخنان مقامات آمریکایی و به تازه گی در اظهارات باراک اوباما رییس جمهوری این کشور بازتاب داشته است.
این در حالی است بسیاری ها به این باور اند، اگر اراده ی ایالات متحده ی آمریکا پایان دادن به بحران جاری در افغانستان و منطقه باشد، کارنامه ی هشت ساله ی حامدکرزی و پیچیدگی های موجود در فضای سیاسی و امنیتی کشور به این موضوع اذعان دارد که آمریکا نگران این است که در افغانستان نه حکومتی که رهبری آن را حامد کرزی به عهده داشته باشد و نه هم داکتر عبدالله نمی توانند، شریک خوبی با امریکا به ویژه در راستای مبارزه با هراس افگنی و پایان دادن به بحران چند بعدی و روبه افزایش موجود در افغانستان تلقی شوند. زیرا حامد کرزی در هشت سال گذشته از یک طرف نتوانسته بحران افغانستان را به سوی خلق فرایند های ثبات محور و از بین بردن عوامل نا امنی مدیریت کند و از جانب دیگر از افزایش احساسات ضد امریکایی در لایه های سنتی جامعه به خاطر تقویت جایگاه خود در راس هرم قدرت افغانستان استفاده نموده که این روند اثرات زیانباری را بر فرایند کلی دوام حضور ایالات متحده در این کشور و منطقه وارد آورده است.
داکتر عبدالله نیز به دلیل این که به جبهه ی ایتلاف ضد طالبان وابسته گی دارد و این جبهه به دلایل مختلفی در اذهان بخشی از مردم افغانستان کوبیده شده و بیشتر از منظر تنش ها و منازعات قومی و ایدیولوژیک سه دهه ی گذشته به آن نگاه می شود، اگر نتواند یک چهره ی متفاوت تر از مجموعه های منزلتی سیاسی – قومی که اکنون در تبانی با آنها عمل می کند، از خود تبارز دهد نمی تواند به عنوان رییس جمهور یک دولتی که بتواند شریک خوبی به ایالات متحده ی آمریکا به حساب آید، عرض اندام کند.
به این صورت این که ایالات متحده در صدد ایجاد یک "شریک خوب" در افغانستان، در نتیجه ی تلفیق هردو جریان عبدالله – کرزی و یاهم یک ساختار سومی که هیچ یک از این دو نتوانند نقش تعیین کننده و دست اولی دران داشته باشند، باشد زیاد از امکان بدور نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر