۱۳۸۸ شهریور ۸, یکشنبه

جنرال تبعیدی

جنرال دوستم تنها به خاطر دست تکان دادن به نفع حامد کرزی در انتخابات به
افغانستان آمده بود ؟

سفارت ایالات متحده ی آمریکا نسبت به نقش جنرال دوستم در آینده ی افغانستان ابراز نگرانی کرده کرده است.
این نگرانی پس از آن مطرح شد که جنرال دوستم پس از یک مانوردهی نمادین در مورد نفوذ مردمی اش و پشتیبانی از حامد کرزی در انتخابات دوباره به ترکیه کشوری از بیشتر از یک سال در آن مسکن گزین بود برگشت.
در حالی که دولت افغانستان و سفارت ایالات متحده ی آمریکا رفتن دوستم به ترکیه یا ماندن وی در افغانستان را یک موضوع شخصی دانسته اند، اما شماری از صاحب نظران این ادعا را تکرار کرده اند که دوستم دوباره به ترکیه تبعید شده است.
اما واقعاً آمدن دوستم دو روز پیش از انتخابات و برگشتن دوباره ی وی به تبعیدگاه اش در ترکیه به چه معنا می تواند تلقی شود؟
جنرال دوستم که حدود یک ماه پیش از سوی ایالات متحده ی آمریکا به کشتار حدود 2000 تن از اسیران طالبان در سال 2002 در شمال کشور متهم شد و اداره ی باراک اوباما دستور انجام تحقیقات در مورد این موضوع را صادر کرد، یکی از با نفوذ ترین چهره های سیاسی – قومی در شمال افغانستان است که قرار گرفتن وی در کنار هر نامزدی می توانست و می تواند در نتاسب رای وی با دیگر نامزدان تاثیر گزار باشد.
شگردی که حامدکرزی با آوردن جنرال دوستم به افغانستان در آستانه ی انتخابات و قرار دادن وی در وضعیتی که از وی پشتیبانی کند؛ به بهترین وجه ممکن استفاده کرد و بر بنیاد برخی ادعا ها پس از انتخابات زیر نام یک ضیافت افطاری به ارگ فرا خوانده شده از وی "احترامانه" تقاضا شده که افغانستان را ترک نماید و وی نیز چنین کرد.
آنچه مبرهن است این که در گرماگرم مبارزات انتخاباتی حامد کرزی از تمامی ابزار های قانونی و غیر قانونی برای باقی ماندن در قدرت برای 5 سال آینده استفاده کرد و یکی از این ابزار ها، چهره های سیاسی - قومی مانند جنرال دوستم بود و رویکرد های زیکزاکی حامد کرزی با این چهره ها در هشت سال گذشته به این موضوع اشاره دارد که در زمینه ی در نظر داشت آنچه مصلحت های سیاسی خوانده می شود، از به بازی گرفتن احساسات طرفداران افرادی مانند جنرال دوستم گرفته تا شاید هم روزی تسلیم کردن دست بسته ی وی به خاطر امتیاز گیری در یک عرصه ی دیگر از ایالات متحده به این کشور در فرهنگ سیاسی حامد کرزی اگر برایش مقدور باشد ناممکن، غیر قانونی و ناپسند نیست. چه این که تقریباً عین رویکرد را ممکن است در قسمت مارشال فهیم و دیگر چهره های بانفوذ سیاسی – قومی عملی نماید.
با اینحال آنچه سرنوشت سیاسی افغانستان در 5 سال آینده در صورت قطعی شدن پیروزی حامد کرزی در انتخابات را با پرسش های کلانی روبرو کرده موقف حکومت آینده ی این کشور در برابر ناقضان حقوق بشر، متهمان ارتکاب جنایت های ضد بشری و در کلیت روند تامین عدالت از منظر برنامه ی تاریخ گذشته ی عدالت انتقالی در افغانستان است. چه اگر جامعه ی بین المللی و در راس ایالات متحده ی آمریکا دستکم از منظر رویکرد های استراتیژیک و زمان مند خویش اداره ی وی را زیر فشار قرار دهند، حامد کرزی از میان افرادی که زمانی جنایت کاران جنگی خوانده می شوند و در ارتباط به جنایت های آنان در حق قربانیان اشک تمساح ریخته می شود و هنگامی که ضرورت احساس می شود از تبعیدگاه ها و گوشه های انزوا با شور و شعف وصف ناپذیری به صحنه آورده می شوند و جامعه ی بین المللی کدامیک را انتخابات خواهد کرد؟ چه این که در نتیجه ی کارنامه های ابزار گرایانه و مصلحت محور وی در چند سال گذشته این انتخاب دشوار پیامد های جدی ای را متوجه ثبات به عاریت گرفته شده از حضور نیرو های بین المللی در کشور نیز خواهد کرد.
نشست پاریس و دورنمای مبهم افغانستان پس از انتخابات

قرار است تا نمایندگان ویژه ی شماری از کشورهای شامل در قضایای افغانستان به ویژه ایالات متحده ی آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان در امور افغانستان در پاریس گردهم بیایند و در مورد اوضاع افغانستان گفتگو نمایند.
اگرچه وزارت امور خارجه ی افغانستان موضوعاتی مانند هم آهنگی در زمینه های باز سازی، مبارزه با هراس افگنی و مبارزه با مواد مخدر را به سان بسیاری از نشست های دیگر در مورد افغانستان؛ به عنوان محور های اساسی گفتگوهای این نمایندگان ویژه در امور افغانستان عنوان کرده است، اما گفته می شود که هدف اصلی این نشست بررسی چالش هایی که افغانستان پس از انتخابات با آن روبرو خواهد شد وی باشد.
تخطی ها و تقلب های انتخاباتی که گفته می شود بیشتر آن به طرفداری از حامدکرزی صورت گرفته؛ واکنش های تند نامزدان مطرح این انتخابات را به دنبال داشته و نگرانی های زیادی را در اذهان عامه ی افغانستان و جهانیان نسبت به آینده ی ثبات در این کشور به وجود آورده است.
ایالات متحده ی آمریکا، انگلستان، آلمان و فرانسه کشورهایی اند که به ترتیب بیش ترین تعداد نیروهای نظامی را در چوکات ناتو در افغانستان دارند و کمک های آنان در راستای بازسازی و ایجاد و تقویت نهادهای دولتی افغانستان قابل ملاحظه می باشد.
در حالی که برگزاری انتخابات 29 اسد آزمون دموکراسی نوپای افغانستان و راه کاری برای بیرون رفت از بحران کنونی تلقی می شد و می شود، به نظر می رسد عملکرد کسانی که زیر چتر حمایتی جامعه ی جهانی مدیریت بحران افغانستان پس از طالبان را از نشانی مردم افغانستان به تمثیل گرفتند، هم پیمانان بین المللی این روند را نسبت به آینده ی فرایندی که هشت سال پیش در این کشور آغاز کردند بیم ناک ساخته است.
بیشتر از 2000 مورد شکایتی که در مورد تقلب، تخطی و تخلف انتخاباتی به کمسیون شکایت های انتخاباتی رسیده و این که بیش ترین و جدی ترین این شکایت ها به نشانی حامدکرزی به عنوان سکان دار قدرت افغانستان در هشت سال گذشته مطرح شده، پندارهای مربوط به این که نظام برآمده از این انتخابات مورد اعتماد مردم و جهانیان قرار بگیرد را به چالش های جدی فرا خوانده و راه برد های هم پیمانان بین المللی افغانستان به ویژه کشورهایی که شکست یا پیروزی روند کنونی افغانستان با چگونگی دیدگاه شهروندان آنان در مورد دولت های آن ها مستقیمأ متناسب است را نیز دچار تزلزل و بی ثباتی کرده است.
آنچه دیدار پرتنش ریچارد هولبروک با حامد کرزی در روز پس از انتخابات خوانده شد و تلاش هایی که گفته می شود به خاطر کنار آمدن نامزدان مطرح انتخابات با نتایجی که حامد کرزی را برای 5 سال دیگر در راس دستگاه قدرت افغانستان ابقا کند، در جریان است؛ نگرانی های جدی جامعه ی بین المللی در راس ایالات متحده ی آمریکا را بر می تابد و به نظر می رسد که دیگر کشور های عضو ایتلاف بین المللی ضد تروریزم نیز در راستای از بین بردن پیامد های افتضاحی که هم پیمانان افغانستانی ایشان از منظر تقلب های انتخاباتی به میان آورده اند، فعال شده اند.
گرد آمدن نمایندگان ویژه ی کشورهای شامل در قضایای افغانستان به ویژه کشورهایی که حضور نظامی و نفوذ سیاسی د اقتصادی در افغانستان دارند بدون شک می تواند در شکل گیری وقایع در افغانستان به اهمیت تلقی شود، اما این که این اجلاس به خاطر سرپوش نهادن روی تقلب های انتخاباتی برگزار می شود یا این که روند رسیدگی دقیق و شفاف به شکایت ها را به عنوان اصل انکار ناپذیر در قانع کردن اذهان عامه ی افغانستان و جهان مورد تاکید قرار خواهند داد پرسشی است که برای یافتن پاسخ "نسبی" به آن منتظر برگزاری این نشست و تصامیم ناشی از آن باید بود.
بلند رفتن آرای حامدکرزی با افزایش شکایت های انتخاباتی تناسب مستقیم دارد

در حالی که شمارش آرا پیش از رسیدگی به شکایت های انتخاباتی می تواند نشانه های تقلب را از بین ببرد؛ کمسیون های مربوط این دو روند را جدا از هم می دانند.

به سلسله ی نشر نتایج نسبی اتنخابات ریاست جمهوری ازسوی کمسیون مستقل انتخابات، روز شنبه نتایج ابتدایی 35 درصد از آرای شمارش شده در مراکز رای دهی اعلام گردید.
کمسیون، مجموع آرای طی مراحل شده را 2140643 رای عنوان کرده که از این میان 2032734 رای آن مدار اعتبار و 73499 رای باطل و 34410 رای آن به نامزد هایی ریخته شده که آن ها از عرصه رقابت های انتخاباتی انصراف داده اند.
داوود علی نجفی رییس دبیرخانه کمسیون مستقل انتخابات روز شنبه هنگام اعلان این نتایج قسمی گفت: "حامد کرزی باداشتن 940558 رای در صدر لیست نامزدان قرار دارد، داکترعبدالله عبدلله با داشتن 638927 رای و داکتررمضان بشردوست باداشتن 277404 رای در رده های دوم و سوم قرارگرفته اند به همین ترتیب داکتر اشرف غنی احمدزی 48375 رای میرویس یاسینی 23512 رای شهنواز تنی 22512 ملاعبدالسلام راکتی 8250 و دیگر نامزدان 82652 رای را به دست آورده اند.
در همین حال مسوولان کمسیون شکایات انتخاباتی، از رسیدن بیش از 2240 مورد شکایت در مورد انتخابات سخن گفته و اضافه کرده اند که دستکم ده درصد از این شکایت ها به مواردی اشاره دارند که اگر به اثبات برسند به نتایج انتخابات تاثیر جدی خواهد داشت.
اما مسوولان کمسیون انتخابات با اذعان به این که روند رسیدگی به شکایت ها موضوع جداگانه یی است که توسط کمسیون شکایت های انتخاباتی پیگیری می شود می گویند که آنان در این مرحله تمامی رای های ریخته شده به صندوق ها را شمارش می کنند و نتایج نسبی کنونی نیز بر مبنای اصل شمارش تمام آرا آعلان شده است.
این در حالی است که موج گسترده یی از اعتراضات و شکایت ها در مورد تقلب و تخطی در انتخابات نگرانی های زیادی را در مورد آینده ی ثبات در کشور به وجود آورده و آنچه از سوی رسانه ها برخورد لفظی پر تنش میان حامدکرزی و ریچارد هولبروک بر سر مسأله ی تقلب در انتخابات توسط هواداران حامد کرزی خوانده شده نیز می تواند از نشانه های لبریز شدن کاسه ی صبر ایالات متحده ی آمریکا در این زمینه باشد. اما مسوولان تیم مبارزاتی حامدکرزی از پیروزی در انتخابات سخن می گویند و به نظر می رسد که دیگر نامزدان مطرح از جمله داکتر عبدالله در حال رای زنی در مورد پذیرش یا عدم پذیرش نتایج انتخابات می باشند و بیشتر آنان از همین اکنون گفته اند که نتایج این انتخابات "آکنده از تقلب" از نظر آنان مشروعیت ندارد.
همچنان در حالی که مسوولان کمسیون انتخابات از جدا بودن روند رسیدگی به تخلفات از شمارش آرا سخن می گویند، اما با توجه به ادعا های متعددی که در مورد گونه های متفاوتی از تقلب در روند انتخابات وجود دارد، این موضوع که بسیاری از نشانه های تقلب در زمان شمارش از بین برده شود نیز می تواند مطرح باشد، به گونه ی مثال شماری از نمایندگان نامزدان و ناظران مستقل ادعا کرده اند که کتابچه هایی که حاوی صد برگ رای دهی اند، حتا بدون این که از هم جدا ساخته شوند به نفع یک نامزد مشخص نشانی شده و به صندوق ها انداخته شده است.
مسوولان کمسیون انتخابات و کمسیون شکایت های انتخاباتی حتا به این پرسش پاسخ قانع کننده نداده اند که اگر یکتن از کامندان شمارش آرا که به گفته ی مسوولان وظیفه ی رسیدگی به تخلفات را ندارد به یک چنین موردی بر می خورد ( در صورتی که توسط شبکه های متقلبین در درون کمسیون تطمیع نشده باشد) چگونه برخورد خواهد کرد؟
همچنان در حالی که از پرکاری هزاران صندوق رای دهی در ولایت های نا امن کشور خبر داده شده و حتا مدارک تصویری در این مورد ارایه شده است، تا اکنون کمسیون شکایات انتخاباتی حتا یک صندوق را قرنطین نکرده است. که به این صورت افکار عامه در مورد نتیجه ی انتخابات از انسجام لازم که بتواند احتمال بروز تنش و تشنج در روز های پس از اعلام قطعی نتایج انتخابات را منتفی نماید برخوردار نمی باشد.

۱۳۸۸ شهریور ۶, جمعه

پشت صحنه ي انتخابات 29 اسد تنش آلود و آگنده از سازشكاري است

رسانه هاي بين المللي از تنش آلودشدن ديدار حامدكرزي با ريچارد هولبروك نماينده ي ويژه ي ايالات متحده ي آمريكا در روز هاي پس از انتخابات خبر داده اند.
به بربنياد اين اطلاعات، ديدار دو روز پس از انتخابات ميان كرزي و هولبروك پس از آن تنش آلود شده كه هولبروك در مورد تقلب و دستکاری صندوق های رای به ويژه توسط شماري از اعضاي تيم مبارزات انتخاباتي كرزي و ديگر نامزدان، از نشاني دولت ايالات متحده ابراز نگراني كرده و برگزاری دور دوم انتخابات را عامل اعتبار بخشيدن به این فرآیند در اذهان عامه ي مردم افغانستان و جهانيان دانست و آقای کرزی با عصبانیت شدید واکنش نشان داد و ملاقات پيش از وقت معينه به پايان رسيد.
اگرچه بروز تنش در ملاقات كرزي- هولبروك هم از سوي سفارت ايالات متحده و هم دفتر رياست جمهوري افغانستان رد شده، اما يك مقام آمريكايي در گفتگو با اسوشيتدپرس تنش آلود شدن اين ملاقات را تاييد كرده است.
پس از به قدرت رسيدن باراك اوباما در ايالات متحده ي آمريكا گمانه ها بر اين بود كه دولت دموكرات ايالات متحده برخلاف حكومت جمهوري خواه جورج بوش از حامد كرزي پشتيباني نخواهد كرد.
در زمان برگزاري انتخابات و روز هاي پس از آن با وجود اظهارات مقامات آمريكايي مبني بر بي طرفي اين كشور در روند انتخابات و پشتيباني نكردن از نامزد مشخص؛ كمتر كسي در افغانستان به اين باور نبود كه هيچ نامزدي بدون حمايت قاطع غرب به ويژه ايالات متحده بتواند به عنوان برنده ي انتخابات سكان قدرت افغانستان را بدست بگيرد و در سراسر اين مدت صرف نظر از اين كه در پشت پرده هاي سياست چي مي گذشت؛ ديدگاه ها در اين مورد از ثبات لازم برخوردار نبود و هركس به مقياس فهمي كه از وضعيت داشت يكي از نامزدان را از حمايت هاي جهاني برخوردار تلقي مي كرد.
اما خبرهايي كه "آنهم از رهگذر منابع غير رسمي" از فعاليت هاي ريچاردهولبروك به رسانه ها درز مي كند نشاندهنده ي فعال شدن ايالات متحده ي آمريكا در مورد قضاياي انتخابات افغانستان و وجود نوعي سراسيمه گي به ويژه در سخنان و عملكرد هاي نماينده ي ويژه ي اين كشور در امور افغانستان است.
هفته ي گذشته هم زمان با شدت گرفتن بحث هاي مربوط به تقلب هاي انتخاباتي و زمزمه هاي كنار آمدن آمريكا با حامد كرزي، رسانه هاي افغانستان از زبان عطا محمد نور والي بلخ گزارش دادند كه ريچارد هولبروك از وي خواسته است، تا از تقلب ها و تخطي هاي انتخاباتي چشم پوشي نموده و در تباني با داكتر عبدالله عبدالله جدي ترين رقيب حامدكرزي در انتخابات 29 اسد؛ در حكومت آينده شركت نمايد و اينك از ملاقات تنش آلود وي با حامد كرزي به خاطر پافشاري روي رفتن انتخابات به دور دوم؛ پرده برداشته شده است.
به اين صورت آنچه در پشت صحنه ي انتخابات 29 اسد مي گزرد، نشاندهندي اين موضوع است كه تقلب گسترده ي انتخاباتي به نفع حامد كرزي در اين انتخابات حتا دست اندركاران سياست افغانستاني ايالات متحده ي آمريكا را به گونه ي چشمگيري دچار سردرگمي نموده و آنان را نسبت به آينده ي روندي كه در پايان آن باقي ماندن حامدكرزي براي 5 سال ديگر به عنوان رييس جمهور افغانستان متصور است، بيم ناك ساخته است.
از سوي ديگر پرسشي كه مطرح مي شود اين است كه اگر واقعاً ملاك رفتن يا نرفتن انتخابات به دور دوم "راي مردم" بوده و شركت مردم تعيين كننده ي مقدرات سياسي 5 سال آينده ي كشور است، تلاش ها براي جلوگيري از رفتن انتخابات به دور دوم چه مولفه هايي دارد؟ چرا كه با وجود تقلب هاي گسترده يي كه به نفع حامد كرزي گزارش داده شده، جلوگيري از رفتن انتخابات به دور دوم دشوار به نظر مي رسد، زيرا روي هم رفته شمار شهروندان افغاني كه به ادامه ي روند كنوني زير رهبري حامد كرزي " نه " گفته اند هم كم نيست.
به اين صورت نزديك ترين راهي كه براي جلوگيري از رفتن انتخابات به دور دوم مي تواند وجود داشته باشد، جلوگيري از رسيدگي دقيق و شفاف به بيش از 1200 مورد شكايتي است كه در مورد تخلف، تخطي و تقلب در انتخابات 29 اسد دستكم تا روز چهارشنبه به كمسيون شكايات انتخاباتي رسيده و دادن حيثيت يكسان به آنعده از برگه هاي راي كه توسط مردم با قبول دشواري هاي بيشمار به صندوق ها ريخته شده و هزاران برگه رايي كه به مدد نا امني ناشي از ترور و طالبانيزم توسط صندوق داران و پاسبانان صندوق ها به نفع يك نامزد مشخص نشاني شده اند، مي باشد.
در كنار اين باج دادن به نامزدان مطرح و وابسته گان نزديك آنان بسان آنچه دلالان سياسي- قومي را در كنار تيم انتخاباتي حامد كرزي قرار داد، روش ديگري است كه از گذشته ها در افغانستان عملي مي شده و تا اكنون كمتر كسي به اين امتيازگيري ها از نشاني مردم، قوم و مذهب كه از طرف حاكميت ها به خاطر جلوگيري از اعتراضات مردمي در نظر گرفته مي شده و مي شود "نه" گفته است و به نظر مي رسد كه جامعه ي جهاني به ويژه ايالات متحده ي آمريكا نيز به كاربرد اين حربه هاي اثر گزار از سوي تيم حاكم نه تنها رضاييت داده بلكه براي عملي شدن آن نيز در قالب سازشكاري هاي پشت پرده، به ايفاي نقش مي پردازد.
آنچه در اين ميان مبهم به نظر مي رسد، سرنوشت دموكراسي نوپاي افغانستان و اين كه مردم اين كشور در برابر اين همه معامله و سازشكاري اي كه با اشتراك همراه با بيم و اميد شان در انتخابات 29 اسد مي شود، چگونه واكنشي نشان خواهند داد؟ چرا كه مردم امروز افغانستان رعاياي نا آگاه و بي خبر از دنياي حكمرانان واجب الاحترامي كه اكنون جلالتمآب شان مي خوانند؛ نيستند، بلكه حضور پرشور آنان دستكم در مناطق نسبتاً امن كشور در سه انتخابات گذشته نشان داده كه سه دهه جنگ و بحران در كنار اين كه مصيبت هاي بيشماري را بالاي آنان تحميل كرده، اين آگاهي را هم به آنان بخشيده است كه در برابر تلف شدن حقوق و به بازي گرفته شدن سرنوشت شان نيز بي تفاوت نباشند.

۱۳۸۸ شهریور ۳, سه‌شنبه

دوام ثبات در کشور در گرو رسیدگی دقیق و شفاف به تقلب های انتخاباتی است

ناظران داخلی و بین المللی انتخابات 29 اسد و کمسیون شکایت های انتخاباتی از موارد متعددی از تقلب ها و تخطی ها در روند این انتخابات خبر داده اند که می تواند روی سرنوشت کلی انتخابات و نتایج آن اثر گزار باشد.
وجود تقلب در انتخابات شاید در بسیاری از انتخابات های دنیا یک امر معمولی بوده و تلاش برای دستیابی به قدرت برای افراد و همچنان حفظ قدرت توسط آنانی که قدرت را در اختیار دارند یک امر معمول پنداشته می شود، اما شاید در هیچ جای دنیا دست کسانی که برای حفظ قدرت مبارزه می کنند برای استفاده از تمامی ابزار های مشروع و غیر مشروع موجود، به اندازه ی افغانستان باز نباشد.
در سال های گذشته که فاصله ها میان جامعه ی جهانی و حکومت به رهبری حامدکرزی در افغانستان در حال افزایش بوده و سرخوردگی ناشی از ناتوانی مدیریتی وی بسیاری از کشور های شامل در ایتلاف جهانی ضد ترور را نسبت به سیر وقایع در افغانستان نا امید ساخته و در داخل افغانستان اوضاع امنیتی به شدت رو به وخامت نهاده بود، این گمانه نیز روز بروز تقویت می شد که در درون دستگاه دولتی افغانستان اراده ی واقعی برای پایان دادن به بحران امنیتی در کشور وجود ندارد و ممکن است دستگاه حاکم از افزایش نا امنی ها در مقاطع زمانی مشخصی مانند برگزاری انتخابات سود جویی نماید.
اگرچه تا روز برگزاری این انتخابات این گمانه های طرفداران زیادی نداشت اما آنچه از تخطی ها و تقلب های انتخاباتی به نفع حامد کرزی در مناطق نا امن کشور اتفاق افتاد، صحت این ادعا را تا حدود زیادی به اثبات رسانید که با توجه به پایین بودن میزان پشتیبانی مردم از وی، نا امن بودن مناطق و تهدید های شورشیان مبنی بر این که در روز برگزاری انتخابات مردم از خانه های شان بیرون نشود، نسبت به شرکت گسترده ی مردمی که به نامزدان دیگر رای بدهند، برای وی سود آور تر بوده است.
بر بنیاد معلومات نهاد های پژوهشی بین المللی شرکت مردم در انتخابات 29 اسد حدود 50 درصد نسبت به دو انتخابات گذشته کاهش یافته که دلایل انصراف مردم از کابرد نمادین رای خود برای دسترسی محض به حقوق سیاسی شان ضرورتی به توضیح ندارد، اما اگر تمامی افرادی که با پذیرش خطرات متعدد در روز 29 اسد به پای صندوق های رای حاضر شدند به این باور مندی برسند که هزاران صندوق پر از برگه های رای به صورت معجزه آسایی از مناطقی که مردم آن امکان شرکت در روند رای گیری را ندارند، به مراکز شمارش آرا انتقال داده شده و به نفع یک نامزد مشخص به کار گرفته شده است؛ تصمیمی که حتا این شهروندان مثلاً آگاه برای برخورد با مسآله ی انتخابات در آینده می گیرند از هم اکنون روشن است.
اگرچه سازمان ملل متحد و بسیاری از کشور های هم پیمان افغانستان برگزاری انتخابات 29 اسد را گام مهمی در راستای نهادینه سازی دموکراسی و موفقیت بزرگی برای مردم افغانستان عنوان کرده اند، اما اگر قرار بر این باشد که چند تن از طرفداران یک نامزد مشخص به جای هزاران تن از مردمی تصمیم بگیرند که ممکن بود با رای شان به مدیران کنونی بحران در کشور شان "نه" می گفتند و یا هم حتا شاید فریب شعار های چرب و نرم آنان را خورده زیر تاثیر احساسات قومی و هنجارهای قبیله یی به دوام قدرت آنان رای می دادند، نتایج یک چنین انتخاباتی نه تنها ستودنی نیست بلکه به رسمیت شناختن روندی است که به مسخ چهره ی به ظاهر دموکراتیک نظام نوپای افغانستان خواهد انجامید.
اگرچه ظاهر این امر که جهان در 29 اسد امسال شاهد برگزاری پرچالش ترین انتخابات دهه های پسین در افغانستان بود، برای کشور ها و سازمان هایی که به روند کنونی افغانستان به سان یک پروژه نگاه می کنند، شگفتی آمیز و تحسین برانگیز باشد، اما برای مردم افغانستان که روزانه بهای تداوم این دموکراسی شکلی را از خون فرزندان شان می پردازند، بسیار سنگین است که ببینند به شعور آنان اهانت صورت می گیرد و آنچه در خور نگرانی است این که بعید به نظر می رسد مردم افغانستان از کنار این موضوع به ساده گی و بی تفاوت بگذرند و با چشم های خود شاهد مسخ ارزش گونه هایی که با چنگ و دندان به دست آورده اند و به بازی گرفته شدن آرایی که به امید نجات کشتی بی بادبان زادگاه و پرورشگاه شان به نام افغانستان به صندوق ها ریخته اند، باشند، تا حرص پایان ناپذیر فرد یا افرادی که می خواهند به هر صورت و به هر قیمت ممکن برگرده های مردم سوار بوده و خواست های فردی و قبیله یی خود را زیر چتر دموکراسی بر آنان تحمیل نمایند؛ ارضا شود.
به این صورت اگر جامعه ی بین المللی، کمسیون انتخابات و دولت افغانستان از مردم افغانستان خواستار شکیبایی، حوصله مندی و حفظ آرامش دستکم در مناطق بالنسبه امن کشور هستند؛ لازم است تا با رسیدگی دقیق، منصفانه و شجاعانه به شکایت های وارده در مورد انتخابات؛ این اعتماد را به مردم برگردانند که به رای آنان در راستای تعیین رییس جمهور آینده ی کشور شان خیانت نشده و نخواهد شد، چه در غیر آن در صورتی که شواهد بیشماری دال بر تخطی از اصول انتخاباتی و بی احترامی به رای مردم وجود داشته و پاسخ قانع کننده یی در این مورد به اذهان عامه داده نشود؛ نمی توان با وعظ و نصیحت، امر و نهی و یا هم سخن گفتن از نشانی مردم بیشتر از این به چشم آنان خاک زد و درچنین وضعیتی چگونگی واکنش مردمی که هنوز ذهن و ضمیر آنان آگنده از زمینه های بروز بحران و بی ثباتی است؛ در برابر کارنامه های سیاسیونی که به حفظ و یاهم تصاحب قدرت به هر صورت و به هر قیمت ممکن می اندیشند؛ غیر قابل پیش بینی می باشد.

۱۳۸۸ شهریور ۱, یکشنبه

انتخابات افغانستان و قدرت نمایی های ایران و پاکستان

انتخابات 29 اسد اگر از یکسو محکی برای چگونگی تعیین سمت و سوی تحولات سیاسی در داخل افغانستان بود، نوعی زور آزمایی کشور های منطقه به ویژه همسایگان جنوبی و غربی افغانستان با کشور های غربی حاضر در کشور به ویژه ایالات متحده ی آمریکا نیز تلقی می شود.
از آغاز مبارزات انتخاباتی نامزدان که گفته می شد فاصله های موجود میان حامد کرزی و متحدان پارینه ی غربی اش در حال افزایش است، بسیاری از گمانه ها بر این بود که آقای کرزی دستکم به خاطر زهر چشم نشان دادن به قدرت های غربی در صدد تامین روابط نزدیک با کشور های پاکستان و ایران بر آمده است.
در کنار این شایعات مبنی بر حمایت ایران از داکتر عبد الله عبدالله و پشتیبانی مالی پاکستان از نامزدانی مانند شهنواز تنی و ملا سلام راکتی نیز وجود داشت.
در همین حال با توجه به تیرگی رو به افزایش روابط میان کرزی و ایالات متحده ی آمریکا این گمانه که بخشی از مصارف سنگین مبارزات انتخاباتی کرزی توسط ایران تامین شده باشد باجدیت مطرح بود.
اینکه کشور های همسایه به ویژه ایران و پاکستان با این گونه رویکرد ها در پی بر آوردن چگونه اهدافی اند تا حدود زیادی در راهبردهای منطقه یی آنان که در این راهبرد ها جایی برای یک افغانستان آزاد و آرام وجود ندارد ریشه دارد.
برگزاری دومین انتخابات ریاست جمهوری در شرایطی که در کشاکش رقابت های منطقه یی و جهانی و بی مدیریتی و نبود یک فکر منسجم و راهبردی در دستگاه حکومتی ای که حامد کرزی در راس آن قرار داشته و دارد، افغانستان فاصله ی چندانی تا افتادن دوباره به کام بحران و نا امنی نداشت، آزمون بزرگی بود که صرف نظر از این که نتایج به نفع کدامیک از مدعیان قدرت افغانستان در 5 سال آینده باشد، دموکراسی نوپای این کشور به کامیابی از آن بدر آمد و در واقع می شود گفت که این کامیابی زمینه های نا امیدی این دو همسایه ی طماع را از سرمایه گزاری های دراز مدت آنان به منظور جلوگیری از شرکت گسترده ی مردم در انتخابات با استفاده از گماشتگان آی اس آی در بیرون و سبوتاژ روند انتخابات با استفاده از راه کارهای زیر زمینی و مصرف پول های گزاف از درون فراهم نموده است.
اگرچه این دو کشور ظاهراً از احترام گذاشتن به رای مردم افغانستان سخن گفته اند، اما شماری از تحلیلگران افغان به این باور اند که این دو کشور با توجه به سابقه ی عملکرد های شان در افغانستان به هیچ صورت نمی توانند در قبال روند با اهمیتی بسان دومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بی تفاوت باقی بمانند و حتا شماری از آنان از آنچه جلوگیری از یک کودتای انتخاباتی توسط ایران در افغانستان می خوانند در آخرین ساعت های پیش از برگزاری انتخابات توسط حامد کرزی سخن می گویند.
یکتن از این تحلیلگران به روزنامه ی نخست گفته که وی به اطلاعاتی دست یافته که حامد کرزی چهل و هشت ساعت پیش از برگزاری انتخابات، طی یک تهعد جدید به جامعه ی جهانی از اشتباهات گذشته ی خود معذرت خواسته و نزدیکی و کار مشترک خود با جامعه ی جهانی را ابراز کرده که باید اصلاحات اساسی را در ساختار حکومت، اجرآت حکومت، پولیس ، نهاد های قضایی و دیگر مسایل حکومت داری عملی کند.
این تحلیلگر افغان این اقدام آقای کرزی را چرخش سیاسی دراماتیک می خواند و می گوید که به این صورت کرزی از بروز یک کودتای انتخاباتی که از سوی یکی از کشور های همسایه [ایران] طراحی شده بود، جلوگیری کرده است.
آنچه از اعتراضات خیابانی پس از انتخابات 22 جوزا در تهران و دیگر شهر های ایران اتفاق افتاد مقامات ایرانی این اتفاقات را توطیه های غربی ها به ویژه ایالات متحده ی آمریکا دانسته و اعتراض کنندگان به نتایج این انتخابات را به شدید ترین نحو ممکن به تمکین در برابر خواست های ایدیولوژیک روحانیون محافظه کار حاکم بر ایران مجبور نمودند و بسیاری از گمانه ها به گونه یی بود که حکومت ایران قصد دارد، تا انتقام پیامد های شورش های خیابانی در ایران که انزوای بین المللی نظام این کشور را به دنبال داشت، را از افغانستانی بگیرد که به تعبیر شماری از بلندپایه گان حکومت مذهبی این کشور توسط آمریکا اشغال شده است.
اگرچه نبود یک سیاست منسجم و راهبردی در رابطه به تعریف روابط افغانستان با کشور های همسایه و قدرت های بزرگ و نبود دید راهبردی بر قضایای منطقه یی در دستگاه های حکومتی کشور به اضافه ی موقعیت جیوپولیتیک ، فقر اقتصادی، نا همگونی های اجتماعی و برتری جویی های قومی؛ از گذشته ها یکی از منفذ های دخالت کشور های همسایه در امور داخلی افغانستان پنداشته می شده، اما در هشت سال گذشته که حضور نیرومند جامعه ی جهانی فرصت ها و زمینه های گرانسنگی را برای تعریف جایگاه افغانستان به عنوان یک کشور مستقل و دارای حق خود ارادیت و از بین بردن زمینه های سخت افزاری و نرم افزاری که مداخلات کشورهای همسایه را موضوعیت می بخشد، در اختیار مردم افغانستان و آنانی که از نام مردم بر اریکه های قدرت در سطوح مختلف آن تکیه زدند، قرار داد؛ اما دیده شد که این فرصت ها نیز در پای منفعت های فردی و زمینه سازی برای باقی ماندن در اریکه ی قدرت به هر صورت و به هر قیمت ممکن قربانی شد و اندک ترین تغییری در دیدگاه قدرت های منطقه یی به ویژه پاکستان و ایران در قبال مسایل افغانستان و نگاه راهبردی آنان نسبت به افغانستان وارد نیامد و دیده می شود که این کشور ها کماکان توانایی به بازی گرفتن سیاسیون افغانستان تاسطح رییس جمهور کشور را دارند و هرگاه خواسته باشند با استفاده از عوامل نفوذی خویش در معادلات قدرت افغانستان در جهت منافع ملی و دراز مدت شان نقش آفرینی می کنند.
به این صورت آنچه از جانب برخی از تحلیلگران چرخش سیاسی دراماتیک آقای کرزی از نزدیکی با ایران و پاکستان و دیگر قدرت های منطقه یی تا پیوستن دوباره به "جامعه ی جهانی" و ایالات متحده ی آمریکا تلقی شده می تواند نشان دهنده ی این واقعیت باشد که تبانی یا مخالفت با همسایگان و یاهم کشورهایی که برای تامین منافع ملی شان هزاران کیلومتر دور تر از مرز های سیاسی خویش در کارزار مبارزه با هراس افگنی در افغانستان حضور نظامی دارند، برای حامدکرزی به عنوان فردی که به اصطلاح خودش به هیچ صورت "ایلادادنی چوکی ریاست جمهوری افغانستان نیست" فقط به اقتضای زمان و چگونگی تامین منافع فردی وی قابل تعریف است و به این صورت اگر ایشان از کشانده شدن انتخابات به دور دوم جلوگیری کنند و یکبار دیگر رییس جمهور بلامنازع افغانستان شوند، بعید به نظر می رسد که انتقام پول های مصرف شده برای تغییر نتایج انتخابات توسط پاکستان و ایران، در آموزش هراس افگنان در مناطق قبایلی و صدور جنگ افزار های ایرانی به شورشیان مسلح در دوره ی زمامداری احتمالی 5 سال آینده ی حامدکرزی گرفته نشود.

برگزاری انتخابات؛ آغاز یک فرایند دشوار


بلاخره پس از ماه ها انتظار، بگو مگو ها و مبارزات انتخاباتی ؛ انتخابات 29 اسد برگزار شد.
اگرچه کار های تخنیکی شمارش آرا کاملاً به پایان نرسیده اما این پرسش که بلاخره کی رییس جمهور افغانستان خواهد شد؛ دغدغه ی اصلی مردم افغانستان است.
صف بندی های جریان های سیاسی تا پیش از برگزاری انتخابات بخش زیادی از معادلات قدرت در چند سال گذشته را دچار تغییرات گسترده یی کرده و به خاطر کسب آرای مردم افغانستان تقریباً از تمامی کارویژه های ممکن استفاده صورت گرفت.
حامد کرزی مبارزات انتخاباتی خود را با انجام معاملات پشت پرده با شماری از مخالفان سیاسی خود از نشانی اقوام افغانستان از یکسو و دعوت از شورشیان مسلح به خاطر شرکت در انتخابات از جانب دیگر آغاز کرد اما در حالی که سراسر مبارزات انتخاباتی حامد کرزی نیز آگنده از انتقادات مخالفان وی و نهاد های غیر حکومتی و حتا کمسیون مستقل انتخابات در مورد استفاده از امکانات دولتی در سطوح و اشکال متفاوت آن بود، در دست داشتن سمت ریاست جمهوری این امکان را برای وی فراهم کرد که بسیاری از چهره های نیرومند و با نفوذ و آنانی که به تازه گی دلالان قومی وسیاسی نام گرفته اند حول محور وی گرد بیایند و با گرفتن وعده های چرب در مورد سپردن سمت های بزرگ و حساس دولتی در مرکز و ولایت ها به آنان کمپاین های گسترده و وسیعی را به نفع وی راه اندازی نمایند. کما این که به عقیده ی بسیاری از آگاهان مسایل افغانستان با وجود پایین آمدن میزان محبوبیت وی در چند سال گذشته حمایت های همین دلالان سیاسی – قومی از وی پیشتاز ترین نامزد انتخابات ریاست جمهوری 1388 ساخته و احتمال این که مجموعه یی از مولفه های قومی، سنتی و سازکاری های پشت پرده چه در معاملات کلان سیاسی و چه روند های انتخاباتی وی را به عنوان نامزد برنده انتخابات مطرح کند وجود دارد.
داکتر عبدالله عبدالله با گرد آوردن شماری از ناراضیان نسل دوم مجاهدین و با تکیه بر نوعی جوانگرایی که در قالب آن توانست حتا آرای شمار زیادی از مخالفان سیاسی پارینه اش بدست بیاورد، آغاز به پیکار های انتخاباتی کرد، که حضور برهان الدین ربانی و جبهه ی ملی در کنار وی از جهت هایی زمینه های تقویت جایگاه وی در میان دیگر نامزدان را تقویت کرد اما از جانب دیگر میان داکترعبد الله و آنعده از افغان ها که از دوران حاکمیت 5 ساله ی مجاهدین خاطرات خوشی نداشتند فاصله ایجاد کرد.
عبدالله که سرتاسر پیکار های انتخاباتی اش آگنده از نقد و انتقاد از عملکرد های چند ساله ی حامد کرزی بود و تغییر و امید دو واژه یی بود که همواره از زبان وی تکرار می شد و در حالی که تغییر نظام سیاسی کشور از ریاستی به پارلمانی و انتخابی شدن والی ها بازر ترین وجه تمایز وی از حامد کرزی و دیگر نامزدان قلمداد می شد اما بسیاری از آگاهان مسایل سیاسی کشور برنامه های ارایه شده از جانب وی را به باد انتقاد گرفته و شباهت های زیادی میان برنامه های عنوان شده از جانب وی با برنامه ی انتخاباتی پالایش شده 5 سال پیش حامد کرزی که در این انتخابات نیز با تغییرات اندکی به بازار آمد؛ در یافته اند.
از جانب دیگر در حالی که انتظار می رفت وی با یک رویکرد های نوین و تعریف شده و در خور حال وضعیت سیاسی کشور که تفاوت هایی را با کارویژه های تنظیم های جهادی و جریان های سیاسی – ایدیولوژیک پیشین بر بتابد، وارد رقابت با جریان های سیاسی ای که با کارت های مذهبی و قومی سیاست افغانستان را به روزمره گی کشانده اند، شود، اما دیده شد که وی دستکم در سرتاسر مبارزات انتخاباتی خویش در زمینه های حقوق بشر، هنجار های مدنی، ارزش های شهروندی کمتر تماس گرفته و بیشتر بر کارویژه های معمول در فضای سیاسی هشت سال گذشته در کشور تکیه داشته است.

داکتر رمضان بشر دوست کسی که پس منسوب شدن به جای حاجی محمد محقق به عنوان وزیر پلان در کابینه ی اداره انتقالی حامد کرزی، با چند اقدام نمادین مانند برخورد با موسسات غیر دولتی ( ان جی او ) ها به شهرت رسید و در طول مدت عضویت در مجلس نمایندگان، از بیرحم ترین منتقدان حکومت، رهبران جهادی و شماری از اعضای سرشناس پارلمان افغانستاان بوده و به این صورت شهرت قابل ملاحظه یی که از منظر رویکرد های عوام گرایانه کسب کرد وی را در قطار نامزدان مطرح انتخابات ریاست جمهوری قرار داد. اما بسیاری از اندیشه های مطرح شده توسط وی از جانب منتقدانش پوپولیتسی و آرمان گرایانه تلقی شده و برنامه ها و کارویژه های منحصر بفرد انتخاباتی وی نیز با توجه به ساختار های سنگین قومی و قبیله یی کشور، آنگونه که انتظار می رفت در میان افکار عامه جا باز نکرد کما این که ویژه گی های رفتاری و شخصیتی وی نیز از او چهره یی ترسیم نموده که با وجود طرفداران زیادی که در لایه های فقیر و کم درآمد جامعه دارد؛ از سوی فعالان سیاسی و حتا رقیبان انتخاباتی اش جدی گرفته نمی شود.

اشرف غنی احمدزی وزیر مالیه ی اداره ی انتقالی و از طراحان اصلی نظام کنونی، اگرچه با تکیه بر دانش سیاسی و تجربه ی کار در نهاد های بین المللی بیشتر به عنوان یک چهره ی تکنو کرات تبارز کرد و همواره تلاش می کرد تا عملگرایانه تر و به ویژه در عرصه ی اقتصادی تخصصی تر صحبت نماید، اما در دیگر عرصه ها مانند چگونگی تامین صلح و برخورد با معضلات اجتماعی و سیاسی موجود در کشور برنامه ی جامع و قابل قبولی ارایه نداد.
اشرف غنی در حالی که از مطرح ترین نامزد های انتخابات افغانستان به شمار می رفت اما گفته می شود که به دلیل موضع گیری های برتری جویانه ی قومی و پشتیبانی سیاسی از طالبان در گذشته؛ میان اقوام غیر پشتون افغانستان بیشتر به عنوان یک چهره ی متعصب و قوم گرا شناخته می شود که شماری از تحلیلگران پایین بودن میزان رای وی به نتاسب سه نامزد دیگر در انتخابات 29 اسد را باوجود برنامه های بالنسبه علمی و عملی وی؛ در پیشینه ی رویکرد های سیاسی او نهفته می دانند.
به این صورت می توان نتیجه گرفت که نتایج انتخابات 29 اسد صرف نظر از اینکه چه کسی در برنده ی این انتخابات باشد، درس های بزرگی به مردم، بازیگران سیاسی و مدعیان قدرت در افغانستان آموخته است که لازم است تا این درس ها در کارویژه های سیاسی و برنامه هایی که برای دستیابی به قدرت طرح ریزی و اجرا می کنند، مردم افغانستان را به عنوان شهروندان آگاه و ولی نعمت اصلی قدرت سیاسی و اقتدار مشروع این جغرافیا در نظر بگیرند چه این که سیاست های تمامیت خواهانه، قومی، غیر مدنی دیر یا زود نزد افکار عامه مسخ خواهد شد و در آنصورت آنانی که از منظر کارویژه های سنتی قدرت در صدد کسب قدرت اند به انزوا کشانده خواهند شد.

صد آفرین به برگزار کنندگان این شبه مناظره ی فرمایشی

دومین دور آنچه مناظزه ی تلویزیونی میان نامزدان مطرح انتخابات 1388 خوانده می شد شام روز یکشنبه از سوی رادیوتلویزیون دولتی افغانستان و رادیوی آزادی با حضور حامدکرزی، اشرف غنی احمدزی و رمضان بشر دوست برگزار گردید.

به گفته ی مسوولان رادیو آزادی داکتر عبدالله عبدالله دیگر نامزد انتخابات نیز به این شبه مناظره دعوت شده بود اما وی از حضور در آن خود داری کرده است.

اگرچه انتظار می رفت این شبه مناظره دستکم در جریان بحث های نامزدان به مناظره واقعی مبدل شود اما هرقدر زمان گذشت این موضوع برملاتر گردید که این مباحثه بیشتر به یک میز گرد تلویزیونی آنهم به گونه یی که در هرچندگاه یک بار در تلویزیون دولتی برگزار می شود مشابهت داشت تا یک مناظره ی تلویزیونی واقعی.

رمضان بشر دوست دلیل نامزد کردن خود به پست ریاست جمهوری را عملکرد صادقانه ی خود در چند سال گذشته در پست وزارت پلان و نماینده ی مردم در شورای ملی و اعتماد مردم نسبت به خود عنوان کرد، حامد کرزی تجربه ی هفت ساله در رهبری کشور، نرسیدن به آرزو های باقی مانده و حوصله مندی را از دلایل عمده ی نامزدی دوباره ی خود به ریاست جمهوری عنوان کرد و اشرف غنی احمدزی نیز داشتن برنامه های 5 ساله، 10 ساله برای توسعه و پیشرف در عرصه های مختلف را از عوامل بازر نامزدی خود به پست ریاست جمهوری دانست.

تامین صلح در کشور نخستین محور پرسش های مجری برنامه بود، حامد کرزی حرف های همیشه گی خود در این رابطه مانند این که جنگ با هراس افگنی در روستا های افغانستان نیست و ریشه های آن باید در بیرون از مرز های کشور خشک شود، فراخوانی لویه جرگه باحضور طالبان و حزب اسلامی، برگزاری دومین جرگه ی امن منطقه یی در اسلام آباد را تکرار کرد.

رمضان بشر دوست، با انتقاد از رویکرد هفت ساله ی حامد کرزی در زمینه تامین صلح در کشور گفت که به این منظور ابتدا باید وضعیت موجود در کشور تعریف شود و افزود تا زمانی که قاتلین ملت در حکومت حضور داشته باشند تامین صلح در کشور ناممکن است.

اشرف غنی عوامل داخلی نا امنی ها در کشور را نسبت به عوامل منطقه یی و بین المللی آن برجسته تر دانسته شمار زیادی از والی ها، فرماندهان پولیس را افراد ناصالح عنوان کرده و پولیس افغانستان را به گروهی از ملیشه ها تشبیه کرده گفت که تامین صلح در کشور از اصلاحات عمیق و بنیادین در ساختار های حکومتی کشور آغاز می شود.

آقای غنی عفو قاچاقبران مواد مخدر ( شاید منظور وی عفو 5 تن از قاچاقبران مواد مخدر از سوی حامد کرزی در همین اواخر باشد) و معامله با جنایت کاران جنگی را به شدت مورد انتقاد قرار داده گفت که زمینه های منطقه یی خوبی برای تامین صلح در کشور به وجود آمده که می شود از این زمینه ها در راستای تامین صلح در کشور مدد جست.

حامد کرزی از کاهش تلفات ملکی در بمباردمان های نیرو های خارجی ابراز خشنودی کرد و آنرا نتیجه ی تلاش های حکومت خودش در این راستا قلمداد کرد و بشردوست مذاکره ی یک طرفه با طالبان را بی معنا خوانده گفت وعده دادن ولایت و وزارت و دیگر پست های دولتی به کسانی که حق مردم را تلف می کنند نه تنها دردی را دوا نمی کند بلکه به مشکلات نیز می افزاید.

اشرف غنی احمدزی قرار گرفتن دلالان قومی بجای رهبران سیاسی در معادلات قدرت و معامله های انتخاباتی کرزی با این دلالان را به گونه ی تلویحی نکوهش کرده گفت، در برنامه های وی ارتباط بلاواسطه میان مردم و دولت یک اصل کلیدی است.

در حالی که اشرف غنی و رمضان بشر دوست به جدایی مجاهدین واقعی از جنگسالاران تاکید کردند؛ حامد کرزی اصطلاحاتی مانند جنگ سالار، خلقی، پرچمی، را اصطلاحات وارد شده از خارج در چند سال گذشته گفت که ما کشور را از شر این اصطلاحات نجات می دهیم.

این نامزدان از برنامه های شان در مورد تساوی حقوق زنان با مردان، توسعه ی اقتصادی، از بین بردن بیکاری و برخی مسایل دیگر نیز سخن گفتند.

اما گذشته از ماهیت محتوایی این شبه مناظره موضوعاتی از نظر شکلی هم درمورد آن قابل تامل بود.

در حالی که اشرف غنی احمدزی و رمضان بشر دوست در چندین مورد از جمله بی برنامه گی و ضعف مدیریت وی در عرصه های مختلف در هفت سال گذشته، معامله با جنگ سالاران، نبود عدالت در دستگاه زیر رهبری وی، بی اثر بودن فعالیت های مقطعی حکومت در زمینه ی تامین صلح؛ حامد کرزی را مورد انتقادات شدیدی قرار دادند و مردم انتظار داشتند تا آقای کرزی در این گونه موارد که بیشتر نامزدان از منظر انگشت گزاری به همین انتقادات موقعیت خود را تقویت می کنند؛ توضیحات قانع کننده یی برای افکار عامه ارایه می کرد. اما حامد کرزی به ساده گی از کنار این انتقادت گذشت و به استثنای موردی که از قربانی دادن های پولیس در برابر ملیشه خواندن پولیس موجوده ی افغانستان از سوی اشرف غنی دفاع کرد؛ از کنار بسیاری از پرسش های بزرگ که از زبان نامزدان ریاست جمهوری به گونه ی انتقاد ازعملکرد های هفت ساله ی وی به عنوان رییس جمهور افغانستان مطرح میشد به ساده گی گذشت و این پرسش ها بدون پاسخ باقی ماند؛ اگرچه شاید برخی از مشاوران و توجیه گران رویکرد های حامد کرزی حمل بر حوصله مندی و جلوگیری از بروز تشنج در فضای مباحثه شود در حالی که در تاریکی باقی ماندن مردم در برابر پرسش های کلانی که در آستانه ی انتخابات در اذهان آنان به وجود آمده از رد وبدل شدن چند کلمه حرف تند میان دو تن از مدعیان رهبری افغانستان برای 5 سال آینده با اهمیت تر می باشد.

موضوع دیگر نوع برخورد مجری این برنامه با نامزدان بود، در بخشی که به پرسش های شخصی از نامزدان ویژه شده بود رمضان بشر دوست در قالب الفاظ و کلمات نرم، کسی که به فقر و ملنگی تظاهر می کند و از استقرار روحی و شأن لازم برای ریاست جمهوری برخوردار نیست خطاب شد و اشرف غنی نیز یک مرد احساساتی و بی حوصله که از بیماری های لاعلاج رنج می برد عنوان گردید اما از حامد کرزی به بسیار سختی و به گونه یی بسیار احترام آمیز تر از دو نامزد دیگر در مورد معامله گری هایش در هفت سال گذشته پرسیده شد که وی در پاسخ به بسیار ساده گی این معامله گری ها را مصلحت های ملی خواند و گفت در 5 سال آینده هم در صورت پیروزی در انتخابات به این رویکرد ادامه خواهد داد.

همچنان این که ساختار آنچه زیر نام مناظره ی تلویزیونی پخش گردید همان گونه که در آغاز اشاره شد بسیاری پرسش ها به گونه ی فرمایشی و بدور از مسایلی که در اذهان مردم انباشه شده است مطرح می شد گو اینکه دستکم همه چیز از پیش بر وفق مراد آقای کرزی طراحی شده بود.

در حالی که حتا موضوعات بسیار ریز اجتماعی مانند این که پشتون ها عامل بحران افغانستان اند یا قربانیان آن در این شبه مناظره مطرح می شود و هرسه نامزد در پاسخ به آن گلو پاره کرده و طرح و تیوری های خود را برای جلب آرای مردم مطرح کردند؛ اما در سرتاسر این برنامه ی دو ساعته حتا یکبار هم نه از زبان مجری برنامه و نه هیچ یک از این سه نامزد از ارزش هایی مانند حقوق بشر، آزادی بیان، حقوق و آزادی های شهروندی نامی برده نشد.

۱۳۸۸ مرداد ۲۵, یکشنبه

فراخوان دیر هنگام علمای دینی؛ رسالتی که دیر به یاد شان آمد

شماری از علمای دینی روز شنبه در کابل گردهم آمده و با تاکید بر مشروعیت انتخابات مردم را به شرکت در این روند فرا خواندند.
این درخواست در نشستی که از سوی نهادی به نام کانون علمی و تحقیقاتی اسلامی برگزار شده بود در حالی مطرح گردیده است که انتخابات 29 اسد از سوی شورشیان مسلح- غیر اسلامی پنداشته شده و آنان از مردم خواسته اند تا در این انتخابات شرکت نکنند.
با توجه به پایبندی و التزام که مردم افغانستان به معتقدات دینی و ارزش های اسلامی دارند، علما و روحانیان در ساختار اجتماعی کشور از جایگاه ویژه یی برخوردار می باشند.
یک تن از برگزار کنندگان این نشست گفته است که به این صورت علمای مذهبی تشویق خواهند شد تا مردم را از طریق منابر به شرکت در انتخابات فرا بخوانند و در این زمینه مسوولیت های ویژه یی را متقبل خواهند شد.
هفته ی گذشته شورای علمای مذهبی افغانستان نیز از مردم و شورشیان مسلح خواسته بودند تا در انتخابات شرکت کنند.
این اقدامات از سوی مراجع مذهبی در حالی صورت می گیرد که فقط 4 روز تا برگزاری انتخابات باقی مانده و در این فرصت اندک زمینه یی برای فراگیر شدن فعالیت علمای دینی در زمینه ی تشویق مردم برای شرکت در انتخابات وجود ندارد.
اگرچه کمسیون انتخابات از استخدام شمار زیادی از افراد، زیر عنوان علمای دین در روند آگاهی عامه از انتتخابات سخن می گوید، اما به نظر می رسد که نه تنها استفاده از این نیروی اثر گزار در امر مردمی ساختن روند انتخابات آن گونه که لازم بود و لازم است مورد توجه مسوولان امور قرار نگرفته بلکه برای جلوگیری از تبلیغات مشمیز کننده ی شماری از درس خواندگان مدارس دینی پاکستان که آن هم از نشانی علمای دینی افغانستان صورت می گیرد و در بیشتر موارد خواسته یا نا خواسته در همسویی با تفکرات تندروانه ی طالبانی قرار دارد، هیچ گونه برنامه ی مشخص و منسجمی طرح ریزی و اجرا نشده است.
با توجه به جو اختناقی که در سه دهه ی گذشته در افغانستان وجود داشته، بسیاری از مردم حق سخن گفتن در مورد موضوعات و آموزه های دینی را از خود سلب شده دانسته و هرگونه ابراز نظر در این باره را مخصوص شماری از افراد که عبا و قبای علمای دینی را به تن می نمایند- می دانند، شماری ازاین گونه افراد که تعداد شان هم در جامعه کم نیست با استفاده از احساسات دینی مردم بسیاری از ارزش های پذیرفته شده از سوی علمای اصیل دینی کشور مانند، حق تحصیل زنان و دختران، شرکت در انتخابات و فراگیری علوم و دانش معاصر را در مخالفت با تعبیر هایی که خود از آموزه های دینی ارایه می کنند قلمداد نموده و مردم را به مخالفت با این ارزش ها فرا می خوانند.
با توجه وضعیت موجود و اهمیتی که برگزاری انتخابات برای آینده ی ثبات در افغانستان دارد، به نظر می رسد که هم علمای دینی کشور و هم نهادهای مسوول در دولت افغانستان و کمسیون انتخابات در راستای استفاده از ظرفیت های موجود در مراجع دینی و عقیدتی جامعه برای تشویق مردم مبنی بر اشتراک در انتخابات و «نه» گفتن به تفکرات تندروانه ی طالبانی بسیار دیر دست به کار شده اند.
هم چنان در حالی که شورشیان مسلح و شبکه های هراس افگنی، فعالیت های خشونت آمیز شان را از منظر تعبیر های تندروانه از متون دینی و ارزش های باوری مسلمانان توجیه می کنند، مسوولیت علمای دینی به ویژه متولیان رسمی امور دینی کشور مانند شوراهای علمای شیعه و سنی و مهم تر ازهمه وزارت ارشاد حج و اوقاف برای خلق گفتمان های کلان دینی برای ارایه تعبیرهای دقیق و علمی از آموزه ها و متون دینی از هر زمان دیگری برجسته تر و با اهمیت تر می باشد اما در حالی که وزارت ارشاد، حج و اوقاف تقریباً تمامی وقت خود را صرف موضوعات مربوط به انتقال حاجیان به عربستان سعودی و در مواردی هم تغییر و تبدیلی ملا امامان شماری از مساجد که گفته می شود عواید سرشاری دارند، به مصرف می رساند، دیگر نهادهای دینی کشور مانند شورای علمای افغانستان سرگرم فراهم نمودن چگونگی زمینه های پیروزی حامد کرزی در انتخابات چهار روز بعد، از طریق منابر و پایگاه های نفوذی شان هستند.
علما و آگاهان امور دینی با درک موقعیت ویژه کشور اگر به هر کاری دست می زنند بزنند ولی این را فراموش نکنند که در هشت سال گذشته مهره های بسیار ناچیزی در دستان آلوده به انواع فساد- سیاست پیشه گان دولتی و غیر دولتی بوده اند؛ و اگر فرایند چنین برخورد و عدم توجه آنان به جایگاه و رسالت شان در آینده هم همین طور ادامه یابد آنان نیز از قماش آن کسانی خواهند که مردم امروز نفرین شان می فرستند.

جنرال دوستم

اگر جنرال دوستم به کشور برگردد؟

در گرماگرم مبارزات انتخاباتی نامزدان ریاست جمهوری و شورا های ولایتی در کشور روز جمعه صد ها تن از هواداران جنرال عبدالرشید دوستم در ولایت های فاریاب و جوزجان به جاده ها ریختند، با آنکه افرادی ازنام حزب جنبش ملی اسلامی و آنان پیمان رای دادن به حامد کرزی را با وی بسته اند، اعلام کردند که اگر تا انتخابات جنرال دوستم به کشور برنگردد در این انتخابات شرکت نخواهند کرد و به هیچ نامزدی هم رای نخواهند داد.
اما آیا این خواست مردم در حال حاضر برآورده شدنی است؟
این جنرال پرنفوذ سال گذشته به دنبال شکایت اکبر بای یکی از دستیاران پیشین اش به دادستانی کل؛ از سمت ریاست ارکان سرفرماندهی اعلای قوای مسلح افغانستان تعلیق شد و پس از آن به کشور ترکیه پناه برد.
حتا پس از آنکه تنش میان دوستم و اکبر بای با پا در میانی صبغت الله مجددی پایان یافته تلقی شد، به نظر می رسید که حامد کرزی نیز با ورود دوباره ی جنرال دوستم به افغانستان موافق نبود.
با نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات که فعالیت های تیم حاکم به منظور جلب رضاییت افراد بانفوذ در کشور آغاز شد و افرادی از نام حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان، برای پشتیبانی از حامدکرزی در انتخابات پیش رو ابراز آمادگی کردند، حکم تعلیق جنرال دوستم لغو شد و سخنگویان حامد کرزی از نشانی ریاست جمهوری افغانستان اعلان کردند، مانعی برای ورود دوباره ی جنرال دوستم به افغانستان وجود ندارد، اما پیش از این که جنرال دوستم تصمیم خود برای برگشتن با برنگشتن به کشور اعلان کند، باراک اوباما دستور تحقیق در مورد آنچه که کشتار حدود 2000 طالب مسلح در شمال کشور توسط افراد جنرال دوستم در سال 2002 میلادی خوانده می شد را صادر کرد و به این صورت قضیه ابعاد جدی تر و تازه تری به خود گرفت.
باتوجه به سردی روابط میان کرزی و ایالات متحده و وضعیتی که اکنون در افغانستان وجود دارد، به نظر می رسد که در حال حاضر ورود جنرال دوستم به کشور هم خودش و هم برای کرزی دشوار به نظر می رسد، زیرا با آنکه فردی بنام سید نورالله از نشانی حزب جنبش با حامد کرزی به توافقاتی که مفردات آن تا هنوز روشن نیست دست یافته است، گفته می شود این اعلان همسویی با کرزی عیناً نشان دهنده ی رای و نظر جنرال دوستم نبوده و وی با توجه به گذشته ی رویکرد های آقای کرزی به عملی شدن وعده های انتخاباتی کرزی در صورت برنده شدن اش در انتخابات 29 اسد، اعتماد چندانی ندارد.
این گمانه هم چنان به قوت خود باقی است که اگر کرزی در انتخابات پیروز شود مجبور است تا روابط به شدت تیره و تار خود با آمریکا به عنوان بزرگترین پشتیبان حکومت وی در عرصه های سیاسی و اقتصادی را به نحوی بهسازی کند و تحویل دادن جنرال دوستم به آمریکا به عنوان جنایتکار جنگی می تواند یکی از خوش خدمتی های کرزی به ایالات متحده و احیای هویت وی به عنوان فردی که به قوانین بشر خواهانه ی بین المللی احترام قایل است، به حساب آید.
از سوی دیگر دستکم تا زمان برگزاری انتخابات حامد کرزی هم برخلاف آنچه سخنگویان وی ابراز داشته اند، نمی تواند از ورود جنرال دوستم دل خوش داشته باشد، زیرا از یک طرف با توجه به این که شماری از هواداران جنرال دوستم با تمکین نکردن به اراده ی شماری از افراد که از این نام در کنار کرزی قرار گرفته اند، در انتخابات پیش رو از داکتر عبدالله پشنیانی کردند، کرزی هم نمی تواند اعتماد داشته باشد که آیا این جنرال بانفوذ اما جنجالی در این انتخابات از وی پشتیبانی خواهد کرد یا بقای خود در معادلات سیاسی افغانستان را در وجود نامزدان دیگر عملی تر خواهد یافت؟ از جانب دیگر با آنکه سخنگویان حامد کرزی موضوع برگشت یا عدم برگشت دوستم به افغانستان را منوط به اراده ی شخصی وی و یک موضوع داخلی افغانستان قلمداد کرده اند اما چگونگی رویکرد ایالات متحده ی آمریکا در این مورد هم خالی از اهمیت نیست چرا که اگر موضوع به همین سادگی ها و یک مسأله ی شخصی و داخلی بود، در این مدت دستکم یکبار جنرال دوستم به افغانستان می آمد و به این همه گمانه زنی در مورد سرنوشت خود پایان می داد.
در هر دو حالت بدور از تصور پنداشته می شود که خواست هواداران جنرال دوستم مبنی بر بازگشت وی در شرایط کنونی به کشور عملی شود؛ زیرا نه جنرال دوستم، نه دولت حامدکرزی به عنوان رییس جمهور افغانستان و نه هم ایالات متحده ی آمریکا در حال حاضر خواستار ورود وی به کشور ش نمی باشند.

۱۳۸۸ مرداد ۲۱, چهارشنبه

روز جوانان

روز بین المللی جوانان و جوانانی که روز ندارند

کابل پایتخت افغانستان در دو روز گذشته شاهد برگزاری محافلی به خاطر بزگداشت از روز بین المللی جوانان بود.
روز دوشنبه محمد یونس قانونی رییس مجلس نمایندگان افغانستان در محفلی که از سوی یک نهاد صنفی جوانان برگزار شده بود شرکت کرده ضمن این که جوانان افغانستان را نسل سرگردان خواند و آنان را به تلاش بیشتر جهت شگوفایی کشور شان فرا خواند.
روز سه شنبه حامد کرزی به همین مناسبت در محفل شبه انتخاباتی در لیسه ی امانی در چند قدمی ارگ ریاست جمهوری شرکت کرد و با اشاره به پیشرفت هایی که جوانان به زعم وی در افغانستان زیر رهبری وی در چند سال گذشته داشته اند گفت وضعیت امروز جوانان افغانستان با چند سال پیش قابل مقایسه نیست و آنان را به تلاش بیشتر جهت آبادانی فردا و فردا های دور افغانستان فرا خواند.
حرف های مملو از احساسات قدرتمندان و سیاسیون در محافل و مسایلی که به جوانان ارتباط می گیرد در سه دهه ی گدشته به یک سنت پایدار مبدل شده است.
به تعبیر دیگر بسیاری از افرادی که اکنون در موقعیت های بلندی را چه در دستگاه دولتی و حکومتی افغانستان و چه هم صفوف شورشیانی که داعیه نجات افغانستان از شر تجاوز 40 کشور خارجی را به سر می پرورانند در آغازین سال های بحران سی ساله ی افغانستان شاید جوانان بی تجربه و احساساتی ای بیش نبودند.
هنگامی که حدود سی سال پیش یکتن از قدرتمند ترین چهره های روند کنونی افغانستان در مسجد پل خشتی کابل در خطر افتادن اسلام را با اشغال افغانستان توسط اتحاد شوروی سابق عوضی گرفته بود و با شور و هیجان کم نظیری مردم را به سهم گیری در جهاد به خاطر نجات اسلام فرا خواند و خود راه پاکستان را در پیش گرفت، شاید بیشترین تعداد کسانی که کلاه های شان را بالا انداخته و به لگد مال کردن کوه و دشت و صحرای این سرزمین به خاطر شکست قشون سرخ آغاز کردند، جوانان بودند.
آنانی که با دست خالی به لشکر های تا دندان مسلح ارتش سرخ یورش بردند، کشتند، کشته شدند، معلول و بی دست و پا شدند از فراگیری دانش و آموزش محروم شدند و با نثار خون های پاک شان نازپروردگان، پیشاور و تهران و شماری از شهروندان اروپایی و آمریکایی افغانی تبار را از نام رهبران و پشتیبانان جهاد مقدس مردم افغانستان به سکان قدرت سیاسی و اقتدار مردمی در آغازین سال های دهه ی هشتاد خورشیدی رسانیدند همه جوانان بودند.
آنچه این مدعیان نجات اسلام در نبرد قدرت افغانستان انجام دادند نه تنها امید های جوانان را به یاس مبدل کرد، بلکه با راه اندازی موج دوم جهاد در برابر " شر و فساد" توسط دست پروردگان دامان آی اس آی در آغازین سال های دهه ی هشتاد خورشیدی موج تازه یی از وسیله قرار گرفتن جوانان برای دستیابی آقایانی که به اشاره ی بیگانه گان شعار ایجاد امارت خلفای راشدین را مطرح کردند آغاز شد و در این روند هم در حالی که شمار زیادی از مدعیان استقرار نظام اسلامی مجاهدین و هم آنانی که امروز از نشانی مقاومت مردم افغانستان در برابر طالبان بر گرده های مردم سوار شده اند، در زمانی که مردم در داخل افغانستان با خوردن علف خود را زنده نگه میداشتد، شلاق می خوردند و در ورزشگاه کابل تیر باران می شدند، به کشور های خارجی پناه برده و به بردن و آوردن فرزندان و جگر گوشه گان شان به مدرن ترین دانشگاه های دنیا اشتغال داشتند و یا هم پیروزی تیم استقلال و پیروزی در جام باشگاه های ایران از مهم ترین دغدغه های این فرزانگان بود و در این میان هم آن کسی که به خاطر تطبیق شریعت طالبانی به مناطق شمالی کشور فرستاده شده بود و جسد بیروح وی با واسکت خط دار و چرمه دوزی ها و پینه دوزی های زنگارنگ تحویل در کندهار و زابل و پکتیا به مادرش تحویل داده می شد و هم آنانی که جویچه های تاکستان های شمالی و کوهساران تخارستان بخون می خفتند همه و همه جوانان بودند.

از هشت سال به این سو که به تعبیر آقای کرزی جوانان افغانستان به موفقیت های بیشماری دست یافته اند، این نسل به اصطلاح آقای قانونی "سرگردان" به سرگردانی ها و دشواری های بیشماری روبرو بوده است.
اگر منظور آقای کرزی همین چند تا جوانانی که در کابل و شماری از شهر های بزرگ افغانستان به هر صورت ممکن به توانسته اند با چنگ و دندان موفقیت هایی را در زمینه های آموزش، تحصیلات عالی و ورزش کسب کنند باشد، شاید این ادعا اندکی قابل توجیه باشد،ولی اگر منظور از جوانان آن گونه که مقامات دولتی اذعان کرده اند، 65 درصد جمعیت افغانستان باشد، این ادعای آقای کرزی فقط می تواند بخشی از تبلیغات انتخاباتی باشد که با چشم بسته و دهان باز ابراز می شود و تلاش می شود تا خاک به چشم های مردمی که با چشم باز به روند رویداد ها در کشور شان می نگرند، به حساب آید.
زیرا هم اکنون شمار زیادی از جوانان افغانستان به ویژه در روستاها و مناطق دور دست از فرط بیکاری و بی روزگاری روزانه به لشکر دو میلیونی معتادان مواد مخدر می پیوندند، شمار زیادی از آنان در امتداد روند سی ساله ی کشور شان با فرار از چتر پرشان و منزلت جمهوری اسلامی افغانستان و تحت تاثیر جنگ روانی که شورشیان با استفاده از اعتقادات مذهبی مردم به پیش می برند که از این جنگ هم بیشتر از همه جوانان آِسیب پذیر اند، با رفتن و یاهم فرستاده شدن آنان توسط خانواده های شان به آموزشگاه های وحشت و ترور در آنسوی مرز به قربانیان اهداف تروریزم جهانی و قربانی کننده گان هموطنان خود شان مبدل می شوند.
به این صورت می توان گفت اگرچه آقای کرزی با سخنان کودک فریبانه ی خود در روز بین المللی جوانان بدست آوردن آرای آن بخش از جوانان که سن 18 ساله گی را تکمیل کرده و به هر صورت ممکن کارت رای دهی گرفته باشند، را هدف قرار داده باشد، اما یک نکته قابل یاد دهانی است که رویکرد نظام پیرسالار موجود، بلندپایه گان و آنانی که در سه دهه ی گذشته در قربانی کردن جوانان در پای اهداف ایدیولوژیک و شخصی خویش مهارت و تخصص ویژه یی کسب کرده و اکنون نام واجب الاحترام ترین انسان های این سرزمین را به خود یدک می کشند در برابر جوانان؛ ابزاری و منفعت جویانه بوده و جای برنامه های دقیق و منسجم برای تبدیل کردن این نیروی عظیم بالقوه به قدرت بالفعلی که باید اثرات زیانبار ناکاری ها، ناتوانی ها، تمامیت خواهی ها و دگم اندیشی های نسل کنونی حاکم بر افغانستان بر فرایند کلی توسعه و پیشرفت را نیز بزداید و افغانستان را به عنوان یکی اعضای سالم و قابل اعتماد جامعه ی جهانی تبدیل کند، کماکان خالی به نظر می رسد. و شاید آقای کرزی و آنانی که امتیاز گیری و تثبیت موقعیت شان در نبرد قدرت گاهی آهنگ موافقت و زمانی هم ناقوس مخالفت با روند کنونی افغانستان را سرمیدهند به این امر آگاه اند که محول کردن نقش آفرینی نیرو های جوان به آینده شگردی است که همواره آنان را از درک توانایی های شان به عنوان اثرگزار ترین نیروی فعال در جامعه باز می دارد.

جنرال ریچاردز

با حضور جنرال ریچاردز وفاداری به تعهد 40 ساله هم امکان پذیر است

جنرال دیوید ریچاردز که قرار است به زودی سمت ریاست ستاد کل ارتش بریتانیا را به عهده بگیرد، گفته است که ممکن است بریتانیا تا 40 سال آینده در افغانستان متعهد بماند.
این جنرال بریتانیایی خروج ناتو از افغانستان را غیر ممکن دانسته اما به پیروزی این سازمان نظامی در افغانستان اذعان کرده است.
این سخنان ریچاردز مبنی بر تعهد دراز مدت کشورش در برابر افغانستان در حالی ابراز می شود که به تازه گی یک جنرال بلند پایه ی آمریکایی گفته است، آمریکا در دوسال آینده یا در افغانستان پیروز می می شود و یاهم شکست می خورد.
ریچاردز از ماه می سال 2006 تا فبروری سال 2007 میلادی فرماندهی کل نیرو های ناتو- ایساف را در افغانستان به عهده داشت و معاهده ی معروف وی با سران قومی در هلمند که پس از آن بخش های وسیعی از این ولایت در اختیار شورشیان قرار گرفت از کارنامه های این جنرال بریتانیایی در افغانستان بود.
این موضوع که حرف های یچاردز تا چه حدی به سرخوردگی های ناشی از افزایش تلفات نیرو های نظامی کشورش در افغانستان ارتباط دارد موضع جداگانه یی است اما با توجه به راهبرد ها و رویکرد های وی در زمان اجرای وظیفه اش به عنوان فرمانده نیرو های بین المللی در افغانستان اگر نظریات وی به عنوان یک جنرال با تجربه در کارزار مبارزه با هراس افگنی مورد توجه ایتلاف جهانی ضد ترور قرار بگیرد، گمانه های مبنی بر مغالطه آمیز تر شدن رویکرد های ناتو در بزرگترین ماموریت فرامرزی اش در افغانستان قوت بیشتر می یابد، زیرا بسیاری از آگاهان مسایل استراتیژیک در افغانستان و منطقه به این باور اند که معامله و معاهده ی صلح پتریوس در سال 2006 میلادی در هلمند اگر از یکسو پایین نگهداشته شدن میزان تلفات نظامیان انگلیسی در هلمند را سبب شد، از جانب دیگر قدرت گرفتن دوباره ی شورشیان در این ولایت و مناطق همجوار آن را نطفه گذاری کرد.
رویکرد انفعالی ناتو در هلمند ولایتی که بیشترین تعداد سربازان بریتانیایی از سال 2001 میلادی بدینسو در آنجا خزیده اند، تا همین نزدیکی ها می تواند نشاندهنده ی پیگیری سیاست های ریچاردزی در پر آشوب ترین بخش افغانستان توسط اخلاف بریتانیایی وی برغم درخواست های مکرر دیگر هم پیمانان این کشور در کارازار نبرد با هراس افگنی به ویژه ایالات متحده ی امریکا برای ایفای نقش موثر تر در این کار زار باشد. اما گزینش پتریوس به عنوان فرمانده کل نیرو های نظامی بریتانیا به دنبال افزایش تحرکات نظامیان این کشور که بیشتر از سراسر دوران حضور شان در این منطقه گران برای آنان تمام شده است می تواند نشاندهنده ی عزم نظام سلطنتی این کشور برای جلوگیری از کشته شدن شمار بیشتری از سربازان انگلیسی در افغانستان به هر صورت ممکن باشد و شاید این نظریه طرفداران بیشتری یافته باشد که ریچاردز برای انجام معامله با شورشیانی که سربازان بریتانیایی را به قتل می رسانند مهارت و تبحر ویژه یی دارد.

آگاهی عامه

آغاز دیر هنگام برنامه آگاهی عامه در مورد انتخابات

در حالی که کمی بیشتر از یک هفته به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شورا های ولایتی باقی مانده کمسیون مستقل انتخابات از آغاز برنامه های آگاهی عامه به منظور تشویق مردم جهت حضور در مراکز رای دهی خبر داده است.
ذکریا بارکزی معاون دبیرخانه ی کمسیون انتخابات، روز دوشنبه گفته است که این فرایند از طریق برنامه های رادیویی، تلویزیونی، درامه ها و دیگر وسایل ارتباط جمعی عملی خواهد شد.
پیش از این نیز مسوولین کمسیون انتخابات از راه اندازی برنامه های آگاهی عامه در مورد ثبت نام رای دهندگان و استخدام بیش از 1600مبلغ انتخاباتی به منظور آگاه ساختن مردم از روند های انتخاباتی سخن گفته بودند.
این در حالی است که بسیاری از آگاهان مسایل اجتماعی به این باور اند، بسیاری از برنامه های مربوط به آگاهی عامه در شماری از شهر های بزرگ و در نهایت مراکز ولسوالی ها متمرکز بوده و این برنامه ها اثر گزاری لازم را برای تشویق مردم جهت سهم گیری در فرایند های انتخاباتی به ویژه در روستا ها و مناطق دور دست افغانستان نداشته است.
از سوی دیگر شماری از آگاهان مسایل سیاسی به این باور اند، با توجه به زمان اندکی که تا برگزاری انتخابات باقی مانده حتا اگر منظور از راه اندازی برنامه ی آگاهی عامه در این مقطع زمانی وعظ و نصیحت کردن به مردم برای شرکت در انتخابات باشد با توجه به چالش های متعددی که فراراه این روند وجود دارد ممکن به نظر می رسد تا کمسیون به این هدف نایل آید، چرا که فراهم آوری زمینه های روانی حضور مردم در انتخابات موضوعی نیست که بتوان در چند روزی که به انتخابات باقی مانده بدان دست یافت.
از زمان آغاز مبارزات انتخاباتی در افغانستان رسانه های دیداری، شنیداری، الکترونیک و چاپی افغانستان مرجع کمپاین های انتخاباتی نامزدان و بگو مگو های مختلف و متفاوت در مورد انتخابات بوده که به استثنای شمار معدودی از رسانه ها که پوشش سراسری هم ندارند، بسیاری از بحث های صورت گرفته جانبدارانه، غیر واقع بینانه و در بهترین صورت آن آرمان گرایانه بوده و می شود گفت که کم ترین رابطه یی با زندگی مردم نداشته و در بیشتر موارد هم برای آنان غیر قابل فهم بوده است.
با توجه به سطح پایین سواد و حاکمیت ساختار های سنگی سنتی بر اذهان عامه ی مردم به ویژه در مناطق دور دست؛ برنامه های مربوط به آگاهی عامه در تمامی عرصه ها به ویژه در زمینه ی انتخابات از پرچالش ترین و حساس ترین وظایف نهاد های مسوول دانسته می شود. که به نظر می رسد نگاه کمسیون مستقل انتخابات به این امر مهم زیاد جدی و عمیق نبوده و در همین رابطه به فعالیت های روبنایی و نمایشی و بدور از سنجش های جامعه شناسانه و درخور وضعیت سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی افغانستان بسنده شده است.
مبحث قابل مکث دیگر در این رابطه درک اهمیت چرایی شرکت در انتخابات توسط مردم است که حتا در صورت فهم کارویژه های چگونه گی شرکت در انتخابات که مطمح نظر کمسیون انتخابات است، به تنهایی نمی تواند یک شهروند افغانستان را به پای صندوق های رای بکشاند، بلکه این درک درست شهروندان از وضعیت کلی کشور و به تبع آن چگونگی شرایط اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی است که میزان علاقمندی آنان در روند هایی مانند انتخابات را مشخص می سازد.
این که حتا بسیاری از شهروندان افغانستان در مورد این که انتخابات چگونه تغییراتی را به زندگی آنان وارد آورده می تواند ؛ آگاهی لازم را ندارند و با توجه به عملکرد های نظام منتخب آنان در 5 سال گذشته حق دارند تا علاقه ی چندانی هم برای شرکت در این روند نداشته باشند.
وزارت اطلاعات و فرهنگ به عنوان نهاد مسوول دولتی در زمینه ی مسایل فرهنگی در بیشتر موارد به عوض اینکه از طریق رسانه هایی که برخلاف قانون رسانه ها در اختیار داشته و دیگر ابزار ها در زمینه بلند بردن آگاهی های مردم در زمینه های مختلف برنامه ریزی نموده و زمینه های خلق گفتمان های کلان ملی را فراهم نماید در چنبره ی ذهنیت های قیبله یی و رویکرد های اقتدار گرایانه در 5 سال گذشته فقط و فقط به توجیه و تعریف و تمجید از حلقات بالایی قدرت افغانستان پرداخته کما این که از زمان آغاز مبارزات انتخاباتی نامزدان ریاست جمهوری که همه ی آنان فرزندان مساوی الحقوق افغانستان اند، چندین بار به رویکرد های جانبدارانه به نفع حامد کرزی متهم شده و به استثنای برنامه های تبلیغاتی ناشیانه یی که از سوی کمسیون انتتخابات به این رسانه ی به اصطلاح ملی فرستاده می شود در مورد انتخابات برنامه و سخن درخور توجهی ارایه نداده است.

۱۳۸۸ مرداد ۱۲, دوشنبه

تقلب در انتخابات؛ مقامات خوشبين و مردم نگران

به دنبال افزايش نگراني ها در مورد احتمال موجوديت تقلب در انتخابات 29 اسد كاي آيده نماينده ي ويژه ي دبيركل سازمان ملل متحد در امور افغانستان در حالي كه اين انتخابات را پرچالش ترين انتخابات خوانده، و باذكر اين كه كمسيون انتخابات افغانستان با تدابيري كه برمبناي روش هاي بين المللي اتخاذ كرده ابراز اميدواري كرده كه امكان وجود تقلب در اين انتخابات از بين برده شود.
كاي ايه اين حرف ها را پس از آن مطرح كرد كه انگشت دستش را به ظرف پر از رنگ داخل كرد و سپس تلاش كرد رنگ انگشتش رابا مواد مخصوص پاك كند اما نتوانست و به اين صورت انتخاب رنگ باكيفيت بالا براي انگشت راي دهندگان را بخشي از تلاش هاي سازمان ملل و كمسيون انتخابات به منظور جلوگيري از تقلب در انتخابات عنوان كرد.
اين مقام سازمان ملل همچنان نظارت بر روند حمل و نقل مواد انتخاباتي و تدابير كشف تلاش ها براي تقلب از ديگر مورادي عنوان كرده كه براي جلوگيري از تقلب روي دست گرفته شده است.
اين در حالي است شماري از نامزدان انتخابات با توجه به رويكرد هاي جانب دارانه ي اكثريت قريب به اتفاق نهاد هاي دولتي به سود آقاي حامد كرزي، از رعايت نكردن اصل بيطرفي در روند انتخابات به نفع وي از سوي كمسيون انتخابات ابراز نگراني كرده اند.
با وجود حرف هاي آقاي آيده و مسوولان كمسيون انتخابات مبني بر جلوگيري از تقلب انتخاباتي، هرقدر زمان برگزاري انتخابات نزديك مي شود اين نگراني ابعاد جدي تر مي يابد كه اگر در زمان برگزاري يا روز هاي پس از انتخابات شواهد و مداركي دال بر وجود تقلب به نفع يك نامزد خاص به دست بيايد، بروز تشنج و خشونت در ميان مجموعه هاي مختلف و متفاوت راي دهندگان اجتناب ناپذير خواهد بود.
چه اينكه در دو انتخابات گذشته جامعه ي بين المللي اصل برگزاري انتخابات را مورد توجه قرار داده و در افغانستان نيز به استثناي شماري از نامزدان رياست جمهوري، مجلس نماينده گان و شورا هاي ولايتي كه خود را از تقلب انتخاباتي آسيب پذير مي دانستند كمتر كسي به ادعا هاي مربوط به تقلب در انتخابات بها مي داد.
اما در حال حاضر بسياري از نامزدان مطرح كه رقيبان آقاي كرزي دانسته مي شوند ابراز نگراني مي كنند كه با توجه به سطح پايين محبوبيت آقاي كرزي در ميان مردم، وي اميد چنداني به پيروزي در اين انتخابات از منظر آرايي كه مردم به صندوق ها ميريزند، ندارد و به اين صورت به پروژه ي تقلب در انتخابات به عنوان يكي از گزينه ها براي باقي ماندن در قدرت براي 5 سال آينده نگاه خواهد كرد.
اگر فرض برين باشد كه چنين اراده يي در حال شكل گيري است، پرسش هايي كه همچنان بدون پاسخ باقي مي مانند اين كه نامزدان انتخابات و مردمي كه به اين نامزدان راي مي دهند، تاچه حدي مي توانند به حرف هاي خوش بينانه ي كاي آيده و مسوولان كمسيون انتخابات اعتماد كنند و آيا روش هايي كه سازمان ملل از آن ها به عنوان تدابير براي جلوگيري از تقلب ياد مي كند، مي تواند اين همه امكانات بالقوه و بالفعل و داخلي و برون مرزي كه جو حاكم بر كار نهاد هاي دولتي افغانستان؛ در اختيار شخص آقاي كرزي قرار مي دهد را از كف وي بربايد؟

۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

وزارت امور داخله در پاسخ به خبرنامه ي تهديد آميز طالبان:

هيچ نيرويي توانايي اخلال امنيت انتخابات را ندارد

هم طالبان و هم وزارت امور داخله در اين مورد بلند پروازانه سخن مي گويند

محمد حنيف اتمر وزير امور داخله ي افغانستان در واكنش به نشر خبرنامه ي طالبان مبني بر تحريم انتخابات گفته است كه هيچ نيرويي توانايي اخلال انتخابات افغانستان را نخواهد داشد.
اتمر اين سخنان را پس از آن ابراز داشت كه نشر خبرنامه ي طالبان نگراني ها در مورد امنيت انتخابات 29 اسد را افزايش داد.
وزير امور داخله از ولايت هاي غزني، كندهار، فراه، ميدان وردك، پكتيا و نورستان را ولايت هايي عنوان كرد كه با وجود تهديدهاي امنيتي انتاخابات در اين ولايت ها برگزار خواهد شد. و افزود كه نيرو هاي امنيتي آماده ي تامين امنيت انتخابات هستند.
در حالي كه تا هفته ي گذشته چگونگي رويكرد طالبان با انتخابات 29 اسد چندان روشن نبود و در مواردي حتا از گرفتن كارت راي دهي توسط شماري از افراد طالبان براي شركت در انتخابات نيز سخن گفته شده بود. اما انتشار خبرنامه ي اخير به اين شك و گمان ها پايان داد و به وضاحت نشان داد كه برگزاري انتخابات به عنوان مهم ترين صحنه ي تمثيل حضور مردم در فرايند تامين دموكراسي در كشور براي طالبان قابل تحمل نيست.
آنان شركت در انتخابات رياست جمهوري و شورا هاي ولايتي را پشتيباني از" آمريكايي هاي اشغالگر" خوانده و تلاش كرده اند تا در اين خبرنامه از تند ترين كلمات به منظور ارعاب افرادي كه خواستار شركت در اين انتخابات باشند؛ استفاده كنند.
از لحن تند اين خبرنامه همچنان برمي آيد كه طالبان در صدد بزرگنمايي قدرت خود براي برهم زدن انتخابات برآمده و از ايجاد موانعي فراراه روند برگزاري انتخابات مانند مسدود كردن تمامي راه هايي كه به حوزه هاي انتخاباتي منتهي مي شوند آنهم يك روز پيش از انتخابات سخن گفته اند كه زيادهم عملي به نظر نمي رسد.
زيرا با وجود جنگ رواني شديدي كه براه انداختند، به استثناي چند ولسوالي در مناطق نا آرام كشور نتوانستند مانع جدي اي را فراراه ديگر روند هاي انتخاباتي مانند، ثبت نام راي دهندگان، و كارزار هاي تبليغاتي نامزدان رياست جمهوري و شورا هاي ولايتي ايجاد كنند.
اگرچه وزير امور داخله به موجوديت چالش هاي امنيتي در بخش هايي از افغانستان فراراه برگزاري انتخابات اشاره كرده است اما نحوه ي بيان وي در اين مورد هم تا حدود زيادي با ادعا هاي بلند پروازانه ي طالبان در همين مورد مشابهت دارد. چرا كه ايشان همان گونه كه طالبان ادعا دارند، مانع شركت مردم در انتخابات خواهند شد گفته است كه "هيچ نيرويي نمي تواند انتخابات را اخلال كند" كه اين ادعا با جمله هاي بعدي آقاي اتمر در همين رابطه نقض مي شود.
با اين حال به نظر مي رسد كه عمده ترين هدف طالبان از انتشار اين خبرنامه ايجاد ترس در ميان راي دهندگان مي باشد و آنان تا آن حدي هم كه ادعا مي كنند، از توانايي هاي سخت افزاري لازم براي برهم زدن انتخابات برخوردار نيستند.
اگرچه شورشيان با در دست داشتن 9 ولسوالي قدرت مانور بيشتري كسب كرده اند و اين پرسش كه چرا با وجود حدود 100 هزار نيروي تا دندان مسلح بين المللي و بيشتر از 200 هزار نيروي نظامي و امنيتي داخلي و ادعاهاي پر تمتراق هفته هاي پيش در حالي كه كمتر از سه هفته به برگزاري انتخابات باقي مانده، اين ولسوالي ها از وجود شورشيان پاكسازي نمي شوند؟ بدون پاسخ باقي مانده است. اما اين كه تهديد هاي طالبان تاچه حدي از حضور مردم در حوزه هاي راي گيري جلوگيري خواهد بستگي دارد به اين كه جانب دولت و نيرو هاي بين المللي تاچه حدي مي توانند در عمل به مردم نشان دهند تا تدابيري كه از آن سخن مي گويند، موثريت داشته باشد.