سفارت ایالات متحده ی آمریکا نسبت به نقش جنرال دوستم در آینده ی افغانستان ابراز نگرانی کرده کرده است.
این نگرانی پس از آن مطرح شد که جنرال دوستم پس از یک مانوردهی نمادین در مورد نفوذ مردمی اش و پشتیبانی از حامد کرزی در انتخابات دوباره به ترکیه کشوری از بیشتر از یک سال در آن مسکن گزین بود برگشت.
در حالی که دولت افغانستان و سفارت ایالات متحده ی آمریکا رفتن دوستم به ترکیه یا ماندن وی در افغانستان را یک موضوع شخصی دانسته اند، اما شماری از صاحب نظران این ادعا را تکرار کرده اند که دوستم دوباره به ترکیه تبعید شده است.
اما واقعاً آمدن دوستم دو روز پیش از انتخابات و برگشتن دوباره ی وی به تبعیدگاه اش در ترکیه به چه معنا می تواند تلقی شود؟
جنرال دوستم که حدود یک ماه پیش از سوی ایالات متحده ی آمریکا به کشتار حدود 2000 تن از اسیران طالبان در سال 2002 در شمال کشور متهم شد و اداره ی باراک اوباما دستور انجام تحقیقات در مورد این موضوع را صادر کرد، یکی از با نفوذ ترین چهره های سیاسی – قومی در شمال افغانستان است که قرار گرفتن وی در کنار هر نامزدی می توانست و می تواند در نتاسب رای وی با دیگر نامزدان تاثیر گزار باشد.
شگردی که حامدکرزی با آوردن جنرال دوستم به افغانستان در آستانه ی انتخابات و قرار دادن وی در وضعیتی که از وی پشتیبانی کند؛ به بهترین وجه ممکن استفاده کرد و بر بنیاد برخی ادعا ها پس از انتخابات زیر نام یک ضیافت افطاری به ارگ فرا خوانده شده از وی "احترامانه" تقاضا شده که افغانستان را ترک نماید و وی نیز چنین کرد.
آنچه مبرهن است این که در گرماگرم مبارزات انتخاباتی حامد کرزی از تمامی ابزار های قانونی و غیر قانونی برای باقی ماندن در قدرت برای 5 سال آینده استفاده کرد و یکی از این ابزار ها، چهره های سیاسی - قومی مانند جنرال دوستم بود و رویکرد های زیکزاکی حامد کرزی با این چهره ها در هشت سال گذشته به این موضوع اشاره دارد که در زمینه ی در نظر داشت آنچه مصلحت های سیاسی خوانده می شود، از به بازی گرفتن احساسات طرفداران افرادی مانند جنرال دوستم گرفته تا شاید هم روزی تسلیم کردن دست بسته ی وی به خاطر امتیاز گیری در یک عرصه ی دیگر از ایالات متحده به این کشور در فرهنگ سیاسی حامد کرزی اگر برایش مقدور باشد ناممکن، غیر قانونی و ناپسند نیست. چه این که تقریباً عین رویکرد را ممکن است در قسمت مارشال فهیم و دیگر چهره های بانفوذ سیاسی – قومی عملی نماید.
با اینحال آنچه سرنوشت سیاسی افغانستان در 5 سال آینده در صورت قطعی شدن پیروزی حامد کرزی در انتخابات را با پرسش های کلانی روبرو کرده موقف حکومت آینده ی این کشور در برابر ناقضان حقوق بشر، متهمان ارتکاب جنایت های ضد بشری و در کلیت روند تامین عدالت از منظر برنامه ی تاریخ گذشته ی عدالت انتقالی در افغانستان است. چه اگر جامعه ی بین المللی و در راس ایالات متحده ی آمریکا دستکم از منظر رویکرد های استراتیژیک و زمان مند خویش اداره ی وی را زیر فشار قرار دهند، حامد کرزی از میان افرادی که زمانی جنایت کاران جنگی خوانده می شوند و در ارتباط به جنایت های آنان در حق قربانیان اشک تمساح ریخته می شود و هنگامی که ضرورت احساس می شود از تبعیدگاه ها و گوشه های انزوا با شور و شعف وصف ناپذیری به صحنه آورده می شوند و جامعه ی بین المللی کدامیک را انتخابات خواهد کرد؟ چه این که در نتیجه ی کارنامه های ابزار گرایانه و مصلحت محور وی در چند سال گذشته این انتخاب دشوار پیامد های جدی ای را متوجه ثبات به عاریت گرفته شده از حضور نیرو های بین المللی در کشور نیز خواهد کرد.