انتخابات افغانستان و قدرت نمایی های ایران و پاکستان
انتخابات 29 اسد اگر از یکسو محکی برای چگونگی تعیین سمت و سوی تحولات سیاسی در داخل افغانستان بود، نوعی زور آزمایی کشور های منطقه به ویژه همسایگان جنوبی و غربی افغانستان با کشور های غربی حاضر در کشور به ویژه ایالات متحده ی آمریکا نیز تلقی می شود.
از آغاز مبارزات انتخاباتی نامزدان که گفته می شد فاصله های موجود میان حامد کرزی و متحدان پارینه ی غربی اش در حال افزایش است، بسیاری از گمانه ها بر این بود که آقای کرزی دستکم به خاطر زهر چشم نشان دادن به قدرت های غربی در صدد تامین روابط نزدیک با کشور های پاکستان و ایران بر آمده است.
در کنار این شایعات مبنی بر حمایت ایران از داکتر عبد الله عبدالله و پشتیبانی مالی پاکستان از نامزدانی مانند شهنواز تنی و ملا سلام راکتی نیز وجود داشت.
در همین حال با توجه به تیرگی رو به افزایش روابط میان کرزی و ایالات متحده ی آمریکا این گمانه که بخشی از مصارف سنگین مبارزات انتخاباتی کرزی توسط ایران تامین شده باشد باجدیت مطرح بود.
اینکه کشور های همسایه به ویژه ایران و پاکستان با این گونه رویکرد ها در پی بر آوردن چگونه اهدافی اند تا حدود زیادی در راهبردهای منطقه یی آنان که در این راهبرد ها جایی برای یک افغانستان آزاد و آرام وجود ندارد ریشه دارد.
برگزاری دومین انتخابات ریاست جمهوری در شرایطی که در کشاکش رقابت های منطقه یی و جهانی و بی مدیریتی و نبود یک فکر منسجم و راهبردی در دستگاه حکومتی ای که حامد کرزی در راس آن قرار داشته و دارد، افغانستان فاصله ی چندانی تا افتادن دوباره به کام بحران و نا امنی نداشت، آزمون بزرگی بود که صرف نظر از این که نتایج به نفع کدامیک از مدعیان قدرت افغانستان در 5 سال آینده باشد، دموکراسی نوپای این کشور به کامیابی از آن بدر آمد و در واقع می شود گفت که این کامیابی زمینه های نا امیدی این دو همسایه ی طماع را از سرمایه گزاری های دراز مدت آنان به منظور جلوگیری از شرکت گسترده ی مردم در انتخابات با استفاده از گماشتگان آی اس آی در بیرون و سبوتاژ روند انتخابات با استفاده از راه کارهای زیر زمینی و مصرف پول های گزاف از درون فراهم نموده است.
اگرچه این دو کشور ظاهراً از احترام گذاشتن به رای مردم افغانستان سخن گفته اند، اما شماری از تحلیلگران افغان به این باور اند که این دو کشور با توجه به سابقه ی عملکرد های شان در افغانستان به هیچ صورت نمی توانند در قبال روند با اهمیتی بسان دومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بی تفاوت باقی بمانند و حتا شماری از آنان از آنچه جلوگیری از یک کودتای انتخاباتی توسط ایران در افغانستان می خوانند در آخرین ساعت های پیش از برگزاری انتخابات توسط حامد کرزی سخن می گویند.
یکتن از این تحلیلگران به روزنامه ی نخست گفته که وی به اطلاعاتی دست یافته که حامد کرزی چهل و هشت ساعت پیش از برگزاری انتخابات، طی یک تهعد جدید به جامعه ی جهانی از اشتباهات گذشته ی خود معذرت خواسته و نزدیکی و کار مشترک خود با جامعه ی جهانی را ابراز کرده که باید اصلاحات اساسی را در ساختار حکومت، اجرآت حکومت، پولیس ، نهاد های قضایی و دیگر مسایل حکومت داری عملی کند.
این تحلیلگر افغان این اقدام آقای کرزی را چرخش سیاسی دراماتیک می خواند و می گوید که به این صورت کرزی از بروز یک کودتای انتخاباتی که از سوی یکی از کشور های همسایه [ایران] طراحی شده بود، جلوگیری کرده است.
آنچه از اعتراضات خیابانی پس از انتخابات 22 جوزا در تهران و دیگر شهر های ایران اتفاق افتاد مقامات ایرانی این اتفاقات را توطیه های غربی ها به ویژه ایالات متحده ی آمریکا دانسته و اعتراض کنندگان به نتایج این انتخابات را به شدید ترین نحو ممکن به تمکین در برابر خواست های ایدیولوژیک روحانیون محافظه کار حاکم بر ایران مجبور نمودند و بسیاری از گمانه ها به گونه یی بود که حکومت ایران قصد دارد، تا انتقام پیامد های شورش های خیابانی در ایران که انزوای بین المللی نظام این کشور را به دنبال داشت، را از افغانستانی بگیرد که به تعبیر شماری از بلندپایه گان حکومت مذهبی این کشور توسط آمریکا اشغال شده است.
اگرچه نبود یک سیاست منسجم و راهبردی در رابطه به تعریف روابط افغانستان با کشور های همسایه و قدرت های بزرگ و نبود دید راهبردی بر قضایای منطقه یی در دستگاه های حکومتی کشور به اضافه ی موقعیت جیوپولیتیک ، فقر اقتصادی، نا همگونی های اجتماعی و برتری جویی های قومی؛ از گذشته ها یکی از منفذ های دخالت کشور های همسایه در امور داخلی افغانستان پنداشته می شده، اما در هشت سال گذشته که حضور نیرومند جامعه ی جهانی فرصت ها و زمینه های گرانسنگی را برای تعریف جایگاه افغانستان به عنوان یک کشور مستقل و دارای حق خود ارادیت و از بین بردن زمینه های سخت افزاری و نرم افزاری که مداخلات کشورهای همسایه را موضوعیت می بخشد، در اختیار مردم افغانستان و آنانی که از نام مردم بر اریکه های قدرت در سطوح مختلف آن تکیه زدند، قرار داد؛ اما دیده شد که این فرصت ها نیز در پای منفعت های فردی و زمینه سازی برای باقی ماندن در اریکه ی قدرت به هر صورت و به هر قیمت ممکن قربانی شد و اندک ترین تغییری در دیدگاه قدرت های منطقه یی به ویژه پاکستان و ایران در قبال مسایل افغانستان و نگاه راهبردی آنان نسبت به افغانستان وارد نیامد و دیده می شود که این کشور ها کماکان توانایی به بازی گرفتن سیاسیون افغانستان تاسطح رییس جمهور کشور را دارند و هرگاه خواسته باشند با استفاده از عوامل نفوذی خویش در معادلات قدرت افغانستان در جهت منافع ملی و دراز مدت شان نقش آفرینی می کنند.
به این صورت آنچه از جانب برخی از تحلیلگران چرخش سیاسی دراماتیک آقای کرزی از نزدیکی با ایران و پاکستان و دیگر قدرت های منطقه یی تا پیوستن دوباره به "جامعه ی جهانی" و ایالات متحده ی آمریکا تلقی شده می تواند نشان دهنده ی این واقعیت باشد که تبانی یا مخالفت با همسایگان و یاهم کشورهایی که برای تامین منافع ملی شان هزاران کیلومتر دور تر از مرز های سیاسی خویش در کارزار مبارزه با هراس افگنی در افغانستان حضور نظامی دارند، برای حامدکرزی به عنوان فردی که به اصطلاح خودش به هیچ صورت "ایلادادنی چوکی ریاست جمهوری افغانستان نیست" فقط به اقتضای زمان و چگونگی تامین منافع فردی وی قابل تعریف است و به این صورت اگر ایشان از کشانده شدن انتخابات به دور دوم جلوگیری کنند و یکبار دیگر رییس جمهور بلامنازع افغانستان شوند، بعید به نظر می رسد که انتقام پول های مصرف شده برای تغییر نتایج انتخابات توسط پاکستان و ایران، در آموزش هراس افگنان در مناطق قبایلی و صدور جنگ افزار های ایرانی به شورشیان مسلح در دوره ی زمامداری احتمالی 5 سال آینده ی حامدکرزی گرفته نشود.
انتخابات 29 اسد اگر از یکسو محکی برای چگونگی تعیین سمت و سوی تحولات سیاسی در داخل افغانستان بود، نوعی زور آزمایی کشور های منطقه به ویژه همسایگان جنوبی و غربی افغانستان با کشور های غربی حاضر در کشور به ویژه ایالات متحده ی آمریکا نیز تلقی می شود.
از آغاز مبارزات انتخاباتی نامزدان که گفته می شد فاصله های موجود میان حامد کرزی و متحدان پارینه ی غربی اش در حال افزایش است، بسیاری از گمانه ها بر این بود که آقای کرزی دستکم به خاطر زهر چشم نشان دادن به قدرت های غربی در صدد تامین روابط نزدیک با کشور های پاکستان و ایران بر آمده است.
در کنار این شایعات مبنی بر حمایت ایران از داکتر عبد الله عبدالله و پشتیبانی مالی پاکستان از نامزدانی مانند شهنواز تنی و ملا سلام راکتی نیز وجود داشت.
در همین حال با توجه به تیرگی رو به افزایش روابط میان کرزی و ایالات متحده ی آمریکا این گمانه که بخشی از مصارف سنگین مبارزات انتخاباتی کرزی توسط ایران تامین شده باشد باجدیت مطرح بود.
اینکه کشور های همسایه به ویژه ایران و پاکستان با این گونه رویکرد ها در پی بر آوردن چگونه اهدافی اند تا حدود زیادی در راهبردهای منطقه یی آنان که در این راهبرد ها جایی برای یک افغانستان آزاد و آرام وجود ندارد ریشه دارد.
برگزاری دومین انتخابات ریاست جمهوری در شرایطی که در کشاکش رقابت های منطقه یی و جهانی و بی مدیریتی و نبود یک فکر منسجم و راهبردی در دستگاه حکومتی ای که حامد کرزی در راس آن قرار داشته و دارد، افغانستان فاصله ی چندانی تا افتادن دوباره به کام بحران و نا امنی نداشت، آزمون بزرگی بود که صرف نظر از این که نتایج به نفع کدامیک از مدعیان قدرت افغانستان در 5 سال آینده باشد، دموکراسی نوپای این کشور به کامیابی از آن بدر آمد و در واقع می شود گفت که این کامیابی زمینه های نا امیدی این دو همسایه ی طماع را از سرمایه گزاری های دراز مدت آنان به منظور جلوگیری از شرکت گسترده ی مردم در انتخابات با استفاده از گماشتگان آی اس آی در بیرون و سبوتاژ روند انتخابات با استفاده از راه کارهای زیر زمینی و مصرف پول های گزاف از درون فراهم نموده است.
اگرچه این دو کشور ظاهراً از احترام گذاشتن به رای مردم افغانستان سخن گفته اند، اما شماری از تحلیلگران افغان به این باور اند که این دو کشور با توجه به سابقه ی عملکرد های شان در افغانستان به هیچ صورت نمی توانند در قبال روند با اهمیتی بسان دومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بی تفاوت باقی بمانند و حتا شماری از آنان از آنچه جلوگیری از یک کودتای انتخاباتی توسط ایران در افغانستان می خوانند در آخرین ساعت های پیش از برگزاری انتخابات توسط حامد کرزی سخن می گویند.
یکتن از این تحلیلگران به روزنامه ی نخست گفته که وی به اطلاعاتی دست یافته که حامد کرزی چهل و هشت ساعت پیش از برگزاری انتخابات، طی یک تهعد جدید به جامعه ی جهانی از اشتباهات گذشته ی خود معذرت خواسته و نزدیکی و کار مشترک خود با جامعه ی جهانی را ابراز کرده که باید اصلاحات اساسی را در ساختار حکومت، اجرآت حکومت، پولیس ، نهاد های قضایی و دیگر مسایل حکومت داری عملی کند.
این تحلیلگر افغان این اقدام آقای کرزی را چرخش سیاسی دراماتیک می خواند و می گوید که به این صورت کرزی از بروز یک کودتای انتخاباتی که از سوی یکی از کشور های همسایه [ایران] طراحی شده بود، جلوگیری کرده است.
آنچه از اعتراضات خیابانی پس از انتخابات 22 جوزا در تهران و دیگر شهر های ایران اتفاق افتاد مقامات ایرانی این اتفاقات را توطیه های غربی ها به ویژه ایالات متحده ی آمریکا دانسته و اعتراض کنندگان به نتایج این انتخابات را به شدید ترین نحو ممکن به تمکین در برابر خواست های ایدیولوژیک روحانیون محافظه کار حاکم بر ایران مجبور نمودند و بسیاری از گمانه ها به گونه یی بود که حکومت ایران قصد دارد، تا انتقام پیامد های شورش های خیابانی در ایران که انزوای بین المللی نظام این کشور را به دنبال داشت، را از افغانستانی بگیرد که به تعبیر شماری از بلندپایه گان حکومت مذهبی این کشور توسط آمریکا اشغال شده است.
اگرچه نبود یک سیاست منسجم و راهبردی در رابطه به تعریف روابط افغانستان با کشور های همسایه و قدرت های بزرگ و نبود دید راهبردی بر قضایای منطقه یی در دستگاه های حکومتی کشور به اضافه ی موقعیت جیوپولیتیک ، فقر اقتصادی، نا همگونی های اجتماعی و برتری جویی های قومی؛ از گذشته ها یکی از منفذ های دخالت کشور های همسایه در امور داخلی افغانستان پنداشته می شده، اما در هشت سال گذشته که حضور نیرومند جامعه ی جهانی فرصت ها و زمینه های گرانسنگی را برای تعریف جایگاه افغانستان به عنوان یک کشور مستقل و دارای حق خود ارادیت و از بین بردن زمینه های سخت افزاری و نرم افزاری که مداخلات کشورهای همسایه را موضوعیت می بخشد، در اختیار مردم افغانستان و آنانی که از نام مردم بر اریکه های قدرت در سطوح مختلف آن تکیه زدند، قرار داد؛ اما دیده شد که این فرصت ها نیز در پای منفعت های فردی و زمینه سازی برای باقی ماندن در اریکه ی قدرت به هر صورت و به هر قیمت ممکن قربانی شد و اندک ترین تغییری در دیدگاه قدرت های منطقه یی به ویژه پاکستان و ایران در قبال مسایل افغانستان و نگاه راهبردی آنان نسبت به افغانستان وارد نیامد و دیده می شود که این کشور ها کماکان توانایی به بازی گرفتن سیاسیون افغانستان تاسطح رییس جمهور کشور را دارند و هرگاه خواسته باشند با استفاده از عوامل نفوذی خویش در معادلات قدرت افغانستان در جهت منافع ملی و دراز مدت شان نقش آفرینی می کنند.
به این صورت آنچه از جانب برخی از تحلیلگران چرخش سیاسی دراماتیک آقای کرزی از نزدیکی با ایران و پاکستان و دیگر قدرت های منطقه یی تا پیوستن دوباره به "جامعه ی جهانی" و ایالات متحده ی آمریکا تلقی شده می تواند نشان دهنده ی این واقعیت باشد که تبانی یا مخالفت با همسایگان و یاهم کشورهایی که برای تامین منافع ملی شان هزاران کیلومتر دور تر از مرز های سیاسی خویش در کارزار مبارزه با هراس افگنی در افغانستان حضور نظامی دارند، برای حامدکرزی به عنوان فردی که به اصطلاح خودش به هیچ صورت "ایلادادنی چوکی ریاست جمهوری افغانستان نیست" فقط به اقتضای زمان و چگونگی تامین منافع فردی وی قابل تعریف است و به این صورت اگر ایشان از کشانده شدن انتخابات به دور دوم جلوگیری کنند و یکبار دیگر رییس جمهور بلامنازع افغانستان شوند، بعید به نظر می رسد که انتقام پول های مصرف شده برای تغییر نتایج انتخابات توسط پاکستان و ایران، در آموزش هراس افگنان در مناطق قبایلی و صدور جنگ افزار های ایرانی به شورشیان مسلح در دوره ی زمامداری احتمالی 5 سال آینده ی حامدکرزی گرفته نشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر