۱۳۸۸ دی ۲۶, شنبه

دهراوود

در آیینه ی رویداد خونین دهراوود؛

پروژه ی حذف نام ملاعمر از لیست سیاه کافی نیست؛ دشمن را تعریف کنید


در حالی که دولت افغانستان ظاهراً برای مطرح کردن درخواست حذف نام ملاعمر رهبر فراری طالبان از لیست سیاه سازمان ملل متحد در نشست لندن 2 آمادگی می گیرد، ولسوالی دهراوود ولایت ارزگان روز پنجشنبه شاهد یک حمله ی انتحاری خونین بود که بیش تر از 30 تن کشته و زخمی برجا گذاشته است.
مقام های پولیس در این ولایت گفته اند، تمامی قربانیان این رویداد غیرنظامیان بوده اند.
دهراوود برای کسانی که قضایای افغانستان را دنبال می کنند، یک نام آشناست، زیرا سلسله ی کشته شدن شهروندان ملکی در نبرد های نیروهای داخلی و خارجی پشتیبان دولت افغانستان با طالبان، در سال 2003 و از بمباران یک جشن عروسی توسط نیروی هوایی ایتلاف جهانی ضد هراس افگنی که منجر به کشته و زخمی شدن ده ها تن از شهروندان ملکی این ولایت شد آغاز شده است.
در حدود 6 سال گذشته که کشته و زخمی شدن شهروندان افغان در نتیجه ی نبرد ها و پیامد های دوام منازعه ی مسلحانه در افغانستان جریان داشته، که برمبنای آمار موجود مسسب اصلی قربانی شدن افراد غیرنظامی در بیش ترین موارد طالبان/ هراس افگنان بوده و بی رحمانه ترین حملات شورش گرانه با تلفات سنگین ملکی توسط آنان انجام شده است و در کنار این، شورشیان نه تنها از کشتار مردم ملکی توسط خود شان بهره برداری کرده اند، بلکه از تلف شدن غیرنظامیان در نتیجه ی بمباران های هوایی نیرو های جهانی نیز در یک نبرد تبلیغاتی چندجانبه سود برده اند.
از سوی دیگر درحالی که نبرد با طالبان/هراس افگنان با کشته شدن صد ها تن از سربازان خارجی و هزاران تن از افراد شامل در ساختار نیرو های امنیتی داخلی و هزینه های سنگینی که جامعه ی بین المللی و در راس ایالات متحده ی امریکا در این کشور به مصرف رسیده، به نظر می رسد که نه دولت افغانستان و نه هم جامعه ی بین المللی، به ویژه کشور هایی که سنگینی بار مصرف جنگ افغانستان را بدوش می کشند، نتوانسته اند دستکم در ارایه ی تعریف واحدی از دشمن مشترک شان به یک نقطه ی مشترک برسند.
هرگاه دولت افغانستان از گفتگو با طالبان سخن گفته و یا هم همپیمانان بین المللی آن گونه هایی از باج دهی به دسته های "میانه رو" طالبان را به عنوان یک شیوه ی موثر برای تضعیف شبکه های هراس افگنی منطقه مطرح کرده اند. این شهروندان ملکی افغان اند که باید برای دریافت پاسخ خونین طالبان / هراس افگنان به این رجز خوانی ها آماده گی بگیرند.
زیرا رییس جمهور کشور شان یک روز حمله ی انتحاری در فلان نقطه افغانستان و کشته شدن شهروندان ملکی را به شدت محکوم می کند، روز دیگر سردسته های شورشیان مانند، ملا عمر و گلبدین حکمتیار را برادر خطاب می کند و سخنگویان دولت بدون این که از ارتباط "برادران طالب" با رویداد های خونینی از نوع آنچه روز پنجشنبه در ارزگان زادگاه رهبر فراری طالبان، ده ها خانواده را در سوگ عزیزان شان نشاند، سخنی به زبان بیاورد، وقوع این رویدادهای خونین را به مفهوم ناپیدای "دشمنان صلح و ثبات افغانستان" نسبت می دهند.
همزمان با این که این نبرد بی سرانجام همه روزه از شهروندان ملکی افغان قربانی می گیرد، تنور مباحث دیپلوماتیک چه در سطح جهانی و چه قدرت های منطقه یی در رابطه به بحران افغانستان هرچندگاه یکبار داغ می شود، اما از آنجایی که این مباحث با شرایط و الزامیت های موجود در منطقه همخوانی نداشته و در بسیاری موارد با صداقت لازم از سوی کشورهای شامل در قضایای افغانستان به ویژه همسایگان طماع جنوبی و غربی این کشور همراهی نمی شود، تا اکنون موثریت لازم را نداشته است.
سخنان اخیر دیوید ملیبند در مورد ایجاد آنچه یک اداره ی تازه ی کمکی که بتواند، "طالبان میانه رو" را از "طالبان تندرو" جدا سازد، ابراز آمادگی ترکیه برای ایفای نقش در تشویق شورشیان افغان به دولت افغانستان در صورتی که به انحراف هرچه بیش تر توجه جهانیان از زمینه های اجتماعی که پرورش تفکر طالبانی در دوسوی دیورند را توجیه می کند، بینجامد؛ بسان آنچه سال گذشته شاه سعودی با تمتراق زیاد آغاز کرد اما از انجام آن تا اکنون خبری نیست، نه تنها به یافتن دستکم روزنه ی کوچکی برای گزار از بحران در افغانستان منجر نمی شود، بلکه مسخ شدن هرچه بیش تر چهره ی "فعالیت های صلح خواهانه" در یکی از بحران خیز ترین مناطق دنیا را سبب خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر