۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه

نگرانی از کشتار غیر نظامیان؛ رجزخوانی تکراری و بی اثر

بخش حقوق بشر سازمان ملل متحد در تازه ترین گزارش خود، سال 2009 را خونین ترین سال برای غیر نظامیان در افغانستان خوانده است.
برمبنای این گزارش، در سراسر این سال 2412 غیر نظامی در افغانستان کشته شده که این تعداد نسبت به سال پیش از آن 14 درصد افزایش را نشان می دهند.
شمار افرادی که در این سال از سوی شورشیان کشته شده اند، در گزارش یوناما 1630 تن ذکر شده و 596 تن در نتیجه ی حملات هوایی و زمینی نیروهای بین المللی و داخلی پشتیبان دولت افغانستان کشته شده اند.
این گزارش کاهش سی درصدی کشتار غیرنظامیان از سوی نیرو های خارجی را امیدوار کننده خوانده اما از گسترش خشونت ها به عنوان عامل اصلی افزایش کشتار غیرنظامیان به شدت ابراز نگرانی کرده است.
همزمان، گفته می شود، طرف های درگیر در یک بازی بی رحمانه ی سیاسی از تلفات شهروندان ملکی افغان بهره برداری می کنند.
طالبان شهروندان ملکی افغان را می کشند تا از یک طرف توانایی خود برای ایجاد آشوب و ناامنی را به رخ نیرو های امنیتی افغان و خارجی های سنگر گرفته در این سوی خط بکشند و از جانب دیگر از شبکه های استخباراتی و هراس افگنان بین المللی هم سنخ خود امتیاز بگیرند.

نیرو های بین المللی در بسیاری موارد بر بنیاد داده های نادرست استخباراتی زنان، پیرمردان و کودکان افغان را به جای شورشیان مسلح هدف قرار می دهند و در حالی که سخنگویان آنان از آغاز تحقیقات در مورد این گونه رویداد های خونین سخن می گویند، شورشیان/هراس افگنان با راه اندازی پروپاگند تبلیغاتی بیش ترین استفاده را می نمایند.

دولت افغانستان اشک تمساح ریختن و گلو پاره کردن به خاطر آنعده از غیرنظامیانی که از سوی نیروهای امریکایی کشته می شوند را ابزاری برای اعمال فشار بر دولت این کشور ساخته و از همین رهگذر در صدد ترسیم یک چهره ی ملی از خود در اذهان مردمی که در معرض این گونه جنایت ها قرار می گیرند و در کلیت افکار عامه ی مردم افغانستان برآمده است.
این دولت در بیش تر از چهار سال گذشته که تلفات غیرنظامیان پیوسته افزایش می یابد، نه تنها تا اکنون نتوانسته راهکار دقیق و همه جانبه یی برای پایان دادن به بحران سی ساله در کشور ارایه دهد، بلکه در راستای چگونه گی برخورد با شورشیان مسلحی که بیش ترین تلفات را به شهروندان ملکی افغان وارد می کنند، صداقت و تعهد لازم را از خود تبارز نداده است.
طالبان/ هراس افگنان که با استفاده از فقر طاقت فرسا و ذهنیت های به شدت واپس گرایانانه و تمامیت خواه قیبله یی موجود در بخش هایی از جامعه ی افغانی، هر روز به توانایی های خود برای به چالش کشیدن روند به ظاهر دموکراتیک کنونی می افزایند، کشتن شهروندان بیگناه افغان همواره به عنوان مهم ترین ابزار آنان برای رسیدن به اهداف قرون وسطایی شان مطرح بوده است.
بازی های سیاسی بی سروتهی که بر محوریت حامد کرزی در این سوی خط در پیوند با مصالحه و مراوده با طالبان / شورشیان ادامه دارد، حتا اذهان سربازان افغانی که در دشت های سوزان هلمند و یاهم کوه های ارزگان با شعار خدا وطن، وظیفه، مشغول نبرد با آنان اند، را انباشته از پرسش هایی کرده که مجال و زمینه ی داشتن تعریف مشخصی از دشمن را از آنان گرفته است.
چه اینکه از کشته شدن این بخش از شهروندان افغان توسط شورشیان مسلح که برحسب ضرورت گاهی از سوی سرفرماندهی اعلای قوای مسلح دشمن خطاب می شوند و گاهی هم برادر ، حتا در بگو مگو های رسانه یی نیز حرفی به زبان آورده نمی شود.
در یک سال گذشته تدابیری از سوی نیرو های بین المللی و نهاد های امنیتی افغان به خاطر جلوگیری از کشتار غیرنظامیان در جریان عملیات های هوایی و زمینی این نیرو ها گرفته شده و آنگونه که در گزارش سازمان ملل متحد نیز آمده، این تدابیر دستکم در حال حاضر اثرگزاری نسبی داشته است، اما این اقدام ها به هیچ صورت بسنده نیست، زیرا شورشیانی که پس از حمله بالای کاروان نیروهای خارجی، یاهم یک پایگاه نظامی - امنیتی نیرو های داخلی در میان خانه های مردم پنهان می شوند، نه تنها از ریخته شدن خون شهروندان ملکی افغان باکی ندارد، بلکه در صدد اند تا از این خون های پاک نیز به سود تفکرات تندروانه و قبیله یی خویش بهره برداری کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر