۱۳۸۸ بهمن ۷, چهارشنبه

نشست لندن؛ گفتمانِ تکمیل دایره‌ی جنایت‌کاران

از 9 سال به این سو که روند سیاسی تازه یی در افغانستان آغاز شد، مباحث و گفتمان های زیادی به راه افتاد و چشم‌های شهروندان افغان به حدود 200 تن از افراد که از نام تنظیم‌های جهادی و شماری از جریان‌ها و دسته‌های سیاسی چپ و راست برگشته از غرب در کشور شان به سیاست ورزی در شکل و شمایلی به ظاهر متفاوت‌تر از گذشته آغاز کرده بودند، خیره شده بود، تا این سیاست پیشه‌گانِ پرورده شده در متن و حاشیه‌های بحران، افغانستان را در سایه‌ی حضور سنگین جهانی؛ به سمت تامین صلح و ثبات هم‌گام با عدالت، توسعه سیاسی و اقتصادی و سرانجام آفرینش مولفه‌های ایجاد و تشکل واقعی ملت به مفهوم مدرن واژه مدیریت کنند.
منطق حضور جامعه‌ی جهانی و ایتلاف جهانی در برابر هراس افگنی در افغانستان را در آغاز مبارزه این کارزار و تبدیل کردن افغانستان از یک سرزمینی که حمک‌روایان آن تهدیدی فرا راه امنیت جهانی تلقی می‌شدند، به یک عضو فعال و مفید جامعه‌ی جهانی بیان می‌کردند، آرام آرام و با دوام نبرد بی‌سرانجام پرهزینه در جغرافیای بحران، دیدگاه‌های کشورهای قدرتمند و اثر گزارِ شامل در قضایای افغانستان تغییر کرد و اکنون به نظر می‌رسد که با وجود برخی ادعاها مبنی بر این‌که ایالات متحده‌ی امریکا، بریتانیا و شماری دیگر از کشورهای غربی برای پیش‌برد برنامه‌ها و راهبردهای "درازمدت منطقه‌یی شان" در افغانستان حضور دارند؛ این کشور‌ها در صدد در یافت راه‌های گریز از این جغرافیای جهنمی بحران به هر صورت و به هر بهای ممکن- حتا قربانی کردن ارزش‌های جهان شمولی بسان عدالت، حقوق بشر و ارزش‌های شهروندی در افغانستان برآمده اند.
در سال‌های نخست پس از سقوط حاکمیت طالبان هرگاه فرد یا افرادی در درون دستگاه دولتی افغانستان از گفتگو با طالبان/ هراس افگنان سخن می‌گفتند، نخستین واکنش از سوی سازمان‌های بین المللی و کشورهای قدرتمند پشتیبان روند سیاسی جاری در افغانستان بیان می‌شد، و نقض قانون اساسی افغانستان و بی احترامی به ارزش‌های جهانی از ساده‌ترین اتهام‌هایی بود که مطرح کننده‌گان این دیدگاه‌ها بآ آن ها روبرو می‌شدند.
اما درگذر زمان روزی فرارسید که آقای کرزی کمسیون تحکیم صلح را ایجاد کرد و برای موثریت آن به اندرزهای تقدس مآبانه‌ی آقای صبغت الله مجددی رییس این کمسیون و اعضای خانواده‌ی وی در ولایت‌های کشور چشم دوخت و در نتیجه‌ی تلاش‌های انجام شده از سوی این خانواده‌ی روحانی و با نفوذ در همین تازه‌گی‌ها از سوی حواریون آقای مجددی اعلام شد که حدود 8 هزار تن از شورشیان به روند صلح و زندگی ملکی برگردانده شده و حدود یک هزار تن از شورشیان زندانی در زندان‌های بگرام و گونتانامو از بند رها شده اند.
از سوی دیگر آقای کرزی که گفته شده شماری از مشاوران نزدیک به وی در چارچوب ذهنیت‌های قومی– قبیله‌یی بین او و جریان‌های سیاسی و نهاد‌های مدنی که مذاکره‌ی بدون قید و شرط با طالبان را به مثابه‌ی تزریق زهر در بدنه‌ی «ناکه‌جان» عدالت در کشور می‌دانند، فاصله ایجاد کرده‌اند؛ با گذشت زمان آن بخش از مردم افغانستان که اثرات ناگوار حاکمیت 5 ساله‌ی طالبان و جنایت‌های آنان تا اکنون در ذهنیت و عینیت زندگی آنان پدیدار است را فراموش کرد و در حالی‌که زمینه‌های پرورش تفکر انسان ستیز طالبانی نه تنها در لایه‌های زیرین جامعه بل‌که در ساختار به ظاهر مدرن نظام سیاسی زیر رهبری وی در حال استحکام پایه‌های خویش است، آرام آرام این طرز دید بر تصامیم و برنامه‌های صلح خواهانه‌ی وی چیره شد که مذاکره با طالبان و هراس افگنانی که با بی‌رحمی تمام به کشتن مردم بی‌گناه و دهشت آفرینی به خاطر تحمیل برداشت‌های منحط و متحجر خویش بر ساکنان «ملک خداداد افغانستان» ادامه می‌دهند؛ یگانه راه برگرداندن اعتماد از دست رفته‌ی مردم افغانستان به روند جاری در کشور شان می‌باشد.
از نخستین روزهایی که نشانه‌های رسوخ این ذهنیت تصنعی بر روان سیاسی رهبری دولت افغانستان پدیدار گشت، با وجود این که نهادهای مدنی و مدافعان حقوق بشر، چه در داخل و خارج کشور واکنش‌های تندی نشان می‌دادند و قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل نیز سردسته‌های شورشیان را در لیست سیاه و کسانی که امنیت جهانی را به مخاطره انداخته اند، قرار داده بود؛ رییس جمهوری افغانستان حتا برای رفتن به دخمه‌ها و نهان‌گاه‌های آنان برای راضی کردن آنان به قبول حاکمیت خویش ابراز آمادگی کرده از این که شماره‌ی تلفن ملاعمر و گلبدین حکمتیار را در اختیار ندارد، ابراز ناخشنودی کرد و آرام آرام این ذهنیت را به ضمیر هم‌پیمانان بین المللی خویش نیز تزریق کرد که بدون برگرداندن رهبران طالبان و حزب اسلامی به ساختار قدرت، تامین صلح و ثبات و بالاخره زمینه سازی برای خروج نیرو‌های خارجی از این کشور امکان پذیر نخواهد بود.

به تازه‌گی در حالی‌که با گرم شدن سرو صداهای رسانه‌یی در مورد طرح آقای کرزی برای مذاکره با شورشیان، شماری از سیاسیون منفعت اندیش متعلق به جریان‌هایی که سابقه‌ی طالب ستیزی درازی داشته اند، به تاسی از موضع‌ گیری‌های صلح خواهانه‌ی کرزی مبنی بر «تکمیل حلقه‌ی جنایت‌کاران» در دستگاه دولتی زیر فرمان وی به مدح و ثنا گویی به سردسته‌های شورشیان در رسانه‌های کشور آغاز کرده و تلاش دارند تا در چارچوب اندیشه‌های واپس گرایانه‌ی خویش تبانی و همسانی اندیشه‌ی خویشتن با تفکرات تندروانه را به نمایش بگذارند. آقای کرزی اعلام کرده است که در روند اجرای طرح تازه‌ی خود مبنی بر مذاکره با «طالبانی که با القاعده و دیگر شبکه‌های هراس افگنی ارتباط نداشته باشند» که مفردات آن را در نشست لندن ارایه خواهد کرد، پیشاپیش پشتیبانی کشورهای قدرتمند هم‌پیمان خویش و همسایه‌گان افغانستان را با خود دارد.
به این صورت اگر حرف و حدیث‌هایی که در پیوند با طرح صلح آقای کرزی از همپیمانان بین المللی وی روایت شده، به دیدگاه‌های آقای کرزی افزوده شود رسیدن به این نتیجه گیری وحشتناک و نگران کننده که "حلقه‌ی جنایت کاران" در زیر چتری به نام جمهوری اسلامی افغانستان در حال تکمیل شدن است، قابل پیش بینی ترین احتمالی است که در صورت پذیرش مفردات این طرح از سوی سردسته‌های شورشیان و بیرون آوردن نام آنان از لیست سیاه شورای امنیت سازمان ملل در آینده‌ی نه چندان دور منتظر آن بود. زیرا به نظر می‌رسد که پا فشاری روی مفاهیمی بسان عدالت، حقوق بشر، ارزش‌های جهان شمول و مهم تر از همه این که قربانیان جنایت‌های ضد بشری طالبان/ هراس افگنان در افغانستان در این زمینه چگونه فکر می‌کنند، دیگر حتا در سخنرانی‌های نمادین آنانی که برای تداوم قدرت خویش استفاده از هرگونه حربه یی را مجاز می‌دانند، جایگاه و پایگاهی ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر