۱۳۸۸ دی ۸, سه‌شنبه

آهای نهاد های جامعه ی مدنی!

چرا باید جناب رییس جمهور با شما مشوره می کرد؟


پس از اعلام فهرست کابینه ی تازه ی حامد کرزی، واکنش ها در برابر این کابینه بیان گر این است که در اتخاذ بسیاری از تصمیم های کلان به شمول انتخاب اعضای کابینه و ترسیم دورنما های کلان برای نظام در عرصه های مختلف مناسبات فساد اندود قدرت، در نظرداشت مشوره های شمار معدودی از سیاست پیشه گان منفعت اندیش جاگرفته در اطراف آقای کرزی و در نهایت معاملات پشت پرده با شماری از دلالان سیاسی – قومی حرف اول و آخر را می زند.
روز گذشته شماری از نهاد های مدنی و مدافعان حقوق بشر در واکنش به اظهارات سخنگوی رییس جمهوری مبنی بر این که در انتخاب اعضای کابینه با طیف های مختلف جامعه از جمله نهاد های مدنی مشوره شده است، گفته اند که هیچ گونه مشوره یی در روند گزینش اعضای کابینه ی جدید با این نهاد ها صورت نگرفته است.
با این حال بدون شک سخنگوی رییس جمهوری نیز این سخن را به گزاف نگفته است، زیرا همان گونه که کارشناسان و تحلیلگران "مستقل" حقوق بگیر ارگ ریاست جمهوری وجود داشته و حتا گاهی از موجودیت خبرنگاران و رسانه های "آزاد"ی که از ارگ ریاست جمهوری مستمری دریافت می کنند، سخن گفته شده است، بی تردید افراد و دسته هایی که تمثیل نقش نهادهای جامعه ی مدنی در تصمیم گیری های کلان را در پیشگاه رییس جمهور افغانستان به عهده داشته باشند، نیز وجود دارند؛ تا از یک طرف اگر کسی یا نهادی زبان به اعتراض گشود، با به رخ کشیدن آنها به راحتی خاموش ساخته شود و از جانب دیگر "مصالح کلان" بلند پایه گان خودی نظام از آسیب های ناشی از رجز خوانی های نهاد های جامعه ی مدنی در امان بماند.
از سوی دیگر، ایجاد وزارت سواد آموزی و نامزد شدن یک زن به عنوان متصدی این سمت از سوی آقای کرزی در پی اعتراض های نهاد های مدافع حقوق زنان به ترکیب کابینه ی جدید، بخشی از الزامیت ها و مجبوریت های رییس جمهور و گیر افتادن وی در چنبره ی نیرومندی از زد و بند های قدرت میان اطرافیان خود و دلالان سیاسی – قومی یا معامله داران انتخاباتی اش از یک طرف و فشار های کشور های خارجی در ارتباط به ترکیب کابینه ی جدید را از جانب دیگر به نمایش گذاشت. که آقای کرزی توانایی گنجاندن بیشتر از یک زن در کابینه و جابجایی ترکیب توافق شده ی کنونی آن را نداشته و ندارد.
در عین حال این موضوع که به دیدگاه های جامعه ی مدنی و مدافعان حقوق بشر که البته آنان هم با وجود ادعا های زیاد در هشت سال گذشته به دلایل مختلف نتوانسته اند، خود را به عنوان یک نیروی منسجم، متعهد و اثرگذار و ممثلین اصلی رابطه ی دولت – شهروند در سطح جامعه مطرح نمایند، وقعی گذاشته نشده و شاید هم این نهاد ها از میان جمعی از دلالان سیاسی شبیه سازی شده است، می تواند از یک طرف ناشی از جو عمومی حاکم بر کشور باشد که در آن مافیای مرکب از غرب برگشته گان به ظاهر تکنوکرات و قدرتمندان شبه کاریزماتیک پرورده شده در دامان جنگ سی ساله ی افغانستان، روابط قدرت را شکل می دهند و ممیزه ها و مشخصه های روابط دولت با شهروندان را تعریف می کند، تا نهاد های مدنی بی زور و بی اسلحه یی که عدم تمکین دولت به خواست های آنان نمی تواند اندک ترین آسیبی را متوجه قدرت باد آورده اما به شدت نهادینه شده ی آنان نماید.
از سوی دیگر این رویکرد نشان دهنده ی آنست که آیینه ی مکدری که وارونه نشان دادن واقعیت های افغانستان در هشت سال گذشته توسط آن در برابر چشم های آقای کرزی، روند کنونی کشور را تا مرز مسخ شدن و زمین گیر شدن جامعه ی بین المللی در این بخش از دنیا پیش برده است، پس از انتخابات از سوی نزدیکان وی به گونه یی گرده افشانی می شود که اگر روزی شمار زیادی از مردم افغانستان از سوی "برادران طالب" یا القاعده یا هم نیرو های خارجی به توپ بسته شوند، آقای کرزی در درون حصار های ارگ اگر هم بخواهد نتواند، دنیا را گل و گلزار نبیند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر