۱۳۸۸ مرداد ۳, شنبه

حامد کرزی

"ما صلح می خواهیم" و دیگر هیچ ...

هر قدر زمان برگزاری انتخابات نزدیک تر شده می رود لایه های نهفته تری از کارویژه های نامزدان انتخابات برای بدست آوردن آرای مردم آشکار تر می گردد. در حالی که شماری از نامزدان به رغم میل باطنی شان نمی توانند خود را از پیامد های منفی وابستگی های پیشینه ی شان به این یا آن گروه سیاسی و ایدیولوژیک برهانند، شماری دیگر در صدد جلب رضایت افراد و گروهایی بر آمده اند که رضایت آنان ( به گونه یی که فقط برای برخی از این نامزدان آش سیاسی انتخابات 29 اسد را برای تناول در ارگ ریاست جمهوری پخته نماید.) نارضایتی های گسترده یی را در کشور به دنبال خواهد داشت.
حامد کرزی با شعار "ما صلح می خواهیم" وارد کارزار انتخابات دومین دور ریاست جمهوری شده و هر جایی که تربیونی بدست می آورد، تمایل خود برای مذاکره با شورشیان مسلح ابراز می کند.
در تازه ترین تحول در این زمینه یکتن از نامزدان انتخابات ریاست جمهوری که دوشب پیش در یک مناظره تلویزیونی به صراحت از طالبان حمایت کرده بود، روز جمعه از نامزدی خود به نفع حامد کرزی کنار رفت و او نیز وعده سپرد که در صورت پیروزی در انتخابات جرگه ی بزرگ مردمی به شمول طالبان را فرا خواهد خواند تا در مورد چگونه گی برخورد با " مهمانان"یا نیروهای خارجی مستقر در افغانستان تصمیم گیری نماید.

مذاکره با شورشیان شاید در هرکشوری که وضعیتی بسان افغانستان داشته باشد، امری پذیرفته شده و معقول باشد، اما این که دوطرف تاچه حدی برای انجام این مذاکره آمادگی دارند، انجام این مذاکره بر مبنای کدام اصول باید صورت بگیرد، آیا موقف طرفی که دولت خوانده می شود نیرومند تر است یا شورشیان و مهم تر از همه این که این مذاکره چه تاثیری بر دیگر بخش های جامعه خواهد گذاشت؟ و پرسش های بیشمار دیگری از این دست، موضوعاتی است که باید پیش از پیش در مورد آن غور و برسی صورت بگیرد.
آقای کرزی سیاست مذاکره با طالبان را بیشتر از سه سال به این سو دنبال کرده و در این راستا حتا دست به دامان شاه سعودی هم شده است، اما از آنجایی که بحث مذاکره با شورشیان هیچگاه از نظم یافته گی و تعریف مشخصی برخوردار نبوده، به مقتضای شرایط روز در این مورد حرف هایی گفته شده و هرچندگاه یکبار هم از پیوستن شماری از شورشیان به دولت در نتیجه ی دم و دعا های آقای مجددی در کمسیون پر شان و منزلت تحکیم صلح خبر داده شده است.
در حالی که شماری از نامزدان مطرح ریاست جمهوری از سنگینی مشکلات فراوانی که در نتیجه ی ناتوانی آقای کرزی در مدیریت بحران افغانستان در هشت سال گذشته بر مصیبت های ناشی از سه دهه جنگ در کشور افزوده است، سخن می گویند؛ آقای کرزی فقط به مذاکره با طالبان تاکید می کند و با بر انگیختن احساسات مردم از طریق عنوان کردن تلفات ملکی در بمباردمان نیروهای ناتو از یک طرف برای جهانیان زهر چشم نشان می دهد و از طرف دیگر خواسته نا خواسته جنگ روانی ای که شورشیان در پناه حمایت شبکه های استخباراتی بیرونی در افغانستان راه اندازی کرده اند را تشدید می بخشد.
اگرچه با توجه به وضعیت موجود در کشور، استفاده ی نه چندان آشکار شماری از نامزدان ریاست جمهوری از تعصبات قومی و مذهبی به یک امر معمول مبدل شده است؛ اما از نحوه ی کنار آمدن ها و معاملات پشت پرده ی انجام شده در آستانه ی برگزاری انتخابات بر می آید که با وجود ادعا های مبنی بر اتکای نامزدان انتخابات به کارویژه های دموکراتیک، در عمل این عصبیت های قومی - قبیله یی نهفته در ضمیر نامزدان به ظاهر ملی و دموکرات اند که حرف اول را می زنند و از این منظر این گمانه هم تقویت می شود که اگر با توصل به این کارویژه ها آقای کرزی بتواند احساسات قومی تندروان طالب را بر انگیزد، شمار زیادی از آنان در این روند شرکت خواهند کرد و آرای خود را به نفع وی به صندوق ها خواهند ریخت، اما این که این رویکرد ها تا چه حدی می تواند فرایند کلی تامین ثبات در این کشور را تا سرحدی که "مهمانان"ما بتوانند به خانه های شان برگردند، تحکیم و تقویت بخشد؛ پرسشی است که بدون شک پاسخ آن را با گلو پاره کردن های انتخاباتی یاهم باج دادن گزینشی به این یا آن گروه شورشی نمی توان داد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر