۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

جرگه صلح؛ رويكردي با اين همه چالش

دولت افغانستان در حالي از برگزاري جرگه ي مشورتي صلح به عنوان يك راه كار موثر براي يافتن راه هاي پايان دادن به منازعه ي جاري در كشور ياد مي كند كه موثريت تصاميم كه احتمالا در اين جرگه در راستاي تامين صلح در كشور گرفته شود، با چالش هاي فزاينده يي روبرو مي باشد.
اگرچه بالاي بسياري از نمايش هاي كه در برخي موارد ظاهرا از نام مخالفت با برنامه هاي رييس جمهور كرزي توسط شماري از نمايندگان پارلمان و جريان هاي اقتدارگراي سياسي اجرا مي شود، به ساده گي نمي توان اعتماد كرد، زيرا بارها ديده شده كه پافشاري براي مقابله با تصاميم و عملكرد هاي حامد كرزي يك شبه و در پي دعوت آن جريان به ارگ رياست جمهوري جاي خود را به موافقت پروپاقرص يا دستكم تباني و سكوت داده است، اما به نظر مي رسد، در مدت كوتاهي كه تا برگزاري جرگه ي صلح باقي مانده، دستكم زد و بند هاي ناشي از هجوم كوچي ها بالاي روستانشينان بهسود و دايميرداد، به ويژه آگر آن گونه كه اذعان شده، نمايندگان"جامعه ي هزاره" از شركت در اين جرگه خود داري كنند؛ اثرات زيان باري بر اين جرگه و پيامد هاي آن بر كليت روند تامين صلح در افغانستان خواهد گذاشت.
بسياري ها به اين باور اند كه از يك طرف در حال حاضر آقاي كرزي در وضعيتي نيست كه بتواند و ياهم بخواهد، به اين قايله آنچنان نقطه ي پاياني بگذارد كه رضايت هردو طرف را فراهم سازد و از جانب ديگر پايان نيافتن منازعه ي جاري ميان كوچي ها و مردم بومي در دايميرداد و بهسود در كنار پيامد هاي منفي كه بر روان جامعه ي افغاني كه معروض به آسيب هاي فزاينده ي اجتماعي است مي گذارد، ابزار هاي نيرومندي را در اختيار دلالان سياسي - قومي از دو طرف قرار خواهد داد تا براي توجيه نفوذ و قدرت شان در ساختار هاي قومي- قبيله يي، حكومت به ويژه شخص رييس جمهور كرزي را زير فشار قرار دهند و بدون در نظر داشت پيامدهاي زيان باري كه رويكردهاي قوميت محور بالاي امنيت و ثبات ناپايدار موجود در افغانستان به جا مي گذارد، شعله هاي نفاق و چند دسته گي را از خون مردمي كه اين دلالان ظاهرا براي دفاع از حقوق آنان چانه زني مي كنند، نفت پاشي كنند.
آنچه پس از هجوم كوچي ها به مناطق هزاره نشين در ولايت ميدان وردك اتفاق افتاد، اينك متحدان كليدي حامد كرزي در انتخابات رسواي29 اسد، يعني كريم خليلي و حاجي محمد محقق را در برابر وي قرار داده است.
حاجي محمد محقق تهديد كرده است كه در صورت پايان نيافتن اين قايله پايه هاي ناپاياي ايتلاف انتخاباتي آنان با حامد كرزي فرو خواهد ريخت و كريم خليلي كه از يك سو سمت معاونت رياست جمهوري زبان وي را از طرح ديدگاه هاي منتقدانه در اين مورد تا بدان حد كه رييس جمهور كرزي و حلقات قدرت را ناراضي سازد، كوتاه كرده و از جانب ديگر رويكرد هاي كاريزما منشانه ي حاجي محمد محقق از فرماندهان پيشين وي كه اينك در راستاي كسب پشتيباني طبقه هاي مياني قوميت هزاره و شيعيان افغانستان باوي رقابت مي كند، جايگاه منزلتي و خاستگاه قدرت وي را به چالش فراخوانده است، با سفر به بهسود از نبود اراده ي لازم در دستگاه دولتي افغانستان براي حل معضل هجوم كوچي ها به دايميرداد و بهسود انتقادهاي تندي كرده و در واقع با آن بخش از چهره ها و دسته هاي سياسي- قومي كه هجوم مسلحانه ي كوچي ها به اين مناطق را يك برنامه ي طراحي شده به خاطر تثبيت هژموني قومي پشتون ها در سايه ي رسم پايا و ريشه دار كوچي گري در مناطقي كه ديگر قوميت ها سكونت دارند، مي پندارند، همنوا شده است.
به اين صورت آنچه قابل پيش بيني است اين كه اگر برغم درخواست وزارت امور داخله از كوچي ها مبني بر ترك روستا هايي كه ساكنان آنان را آواره ي كوه و بيايان كرده اند، وضعيت بحراني و منازعه ي جاري در ميدان وردگ ادامه يابد، جرگه ي مشورتي صلح، تا سطح يك برنامه ي قوميت محور و يك گردهم آيي بي اثر، يكجانبه و حكومتي تقليل ماهيت خواهد داد.
از سوي ديگر اگرچه تا اكنون هيچ مقام حكومتي به ويژه پس از بازگشت رييس جمهور كرزي از ايالات متحده ي امريكا در مورد اين كه از سران طالبان براي اشتراك در جرگه ي مشورتي صلح دعوت شده است ياخير، چيزي نگفته اند، اما در آستانه ي برگزاري اين جرگه شماري از رسانه ها از زبان سخنگويان طالبان گزارش دادند كه اين گروه آماده گي مشروط خود براي شركت در جرگه ي مشورتي صلح را ابراز كرده است. رهايي شماري از اسيران طالبان از زندان هاي افغانستان و ايالات متحده ي امريكا و بيرون آوردن نام رهبران اين گروه از فهرست سياه سازمان ملل متحد، از عمده ترين شرط هاي طالبان براي شركت در جرگه ي صلح عنوان شده اند.
در همين حال رويداد انتحاري هفته ي پيش در كابل، كشته شدن دانش آموزان در ولسوالي اندر ولايت غزني به اتهام جاسوسي به نيرو هاي دولتي در محضر عام كه گفته شده هر دو رويداد، كار شورشيان طالب بوده است، نمونه هاي تكان دهنده يي هستند كه نشان مي دهند، طالبان/هراس افگنان نيز در صدد آن اند تا به دولت افغانستان به ويژه آناني كه بر طبل صلح خواهي و اشتراك طالبان در جرگه ي مشورتي صلح به هر صورت و به هر قيمت ممكن مي كوبند، بفهمانند با آنكه در ظاهر آنان وعده مي دهند تا به آموزگاران و دانش آموزان آسيب نمي رسانند، اما اگر پاي ضرب شصت نشان دادن به دولت به ويژه هنگامي كه از برداشتن گام هاي به ظاهر واقعي در راستاي ترغيب شورشيان جهت پيوستن به روند صلح سخن بگويد؛ از آسيب رساندن به هر بخش از شهروندان افغان به عنوان حربه هاي خونين استفاده خواهند كرد. به اين صورت مي توان نتيجه گرفت كه برگزاري جرگه ي صلح آن داروي مسيحادمي كه ظاهرا حكومت آقاي كرزي در صدد تجويز آن براي درمان درد هاي نهفته و آشكار داراي ريشه هاي داخلي، منطقه يي و بين المللي افغانستان مي باشد، نيست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر