۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۶, یکشنبه

از كشتي نرم تا آشتي گرم

بالاخره نخستين سفر حامد كرزي پس از تغيير رهبري در ايالات متحده ي امريكا و آغاز دور دوم رياست جمهوري كرزي در افغانستان، انجام شد.
در پيوند با اين سفر و پيامد هاي آن بحث هاي زيادي صورت گرفته و گمانه هاي متعددي نيز مطرح شده است.
سخنگويان حكومت، شماري از اعضاي و تحليلگران مسايل سياسي اين سفر را مهم ارزيابي كرده و ابراز اميدواري كرده اند كه اين سفر بتواند تا از تنش ميان اين دو كشور بكاهد.
شماري هم به اين باور اند كه اين سفر تحت تاثير اوضاع سياسي منطقه و الزامات سياست خارجي ايالات متحده ي امريكا كه همانا جلوگيري از رودررويي مستقيم چند جانبه در منطقه ي بحران مي باشد، انجام مي شود و دست كم در آينده ي نزديك پيامدي به جز از ترميم تصنعي و موقتي روابط ميان دو كشور نخواهد داشت، زيرا با وجود دست فشردن هاي ديپلوماتيك مقامات دو كشور، تا اكنون براي از ميان برداشتن موضوع ها و موانعي كه بهسازي روابط ميان دو كشور دستكم در كوتاه مدت را به چالش فرا مي خواند، كار قابل ملاحظه يي از هر دو جناب صورت نگرفته است.

مبارزه با فساد اداري

حكومت ايالات متحده ي امريكا، پس از انجام مراسم سوگند از مهلت شش ماهه ي كاخ سفيد به حكومت تازه ي رييس جمهور كرزي در پيوند با برداشتن گام هاي جدي در مسير دشوار مبارزه با فساد اداري سخن گفت، اما سراسر اقدامات آقاي كرزي در اين رابطه به برگزاري نشستي در كابل كه آن هم با پشتيباني كرزي از شهردار پيشين كابل كه به اتهام اختلاس از سوي دادگاه به چهار سال زندان محكوم شده بود، در همان آغاز مسخ شد و صدور فرماني در رابطه با افزايش اختيارات اداره ي نظارت بر تطبيق آنچه استراتيژي مبارزه با فساد اداري خوانده مي شود، خلاصه مي گردد و قايله ي فساد اداري را نه تنها كاهشي متصور نيست، بلكه سر رشته هاي به هم تنيده ي فساد اداري به بلند پايه گان نظام و آن بخش از تيكه داران قدرت و ثروت در كشور رسيده است كه از يك طرف آقاي كرزي را ياراي رودررويي با آنان نيست و از جانب ديگر بخش بزرگي از اتهامات مربوط به فساد اداري و غصب دارايي هاي عامه متوجه شماري از برادارن و اعضاي خانواده ي خود وي مي باشد كه به اين صورت شكل گيري اراده ي سياسي لازم براي مبارزه ي پيگير، برنامه ريزي شده و اثرگزار با فساد اداري دستكم تازماني كه سازوبرگ قدرت سياسي از رهگذر روابط فساد اندود و پيچيده ي كنوني قابل تعريف باشد، در اداره ي به رهبري حامد كرزي در افغانستان با چالش هاي فزاينده يي روبرو مي باشد.
در شش ماه گذشته رييس جمهور كرزي بيش تر از اين كه براي از ميان برداشتن فساد و چالش هاي ساختاري كه اداره ي زير فرمانش با آن روبرو مي باشد، برنامه ريزي كند يا دستكم اراده ي لازم براي مقابله با اين همه چالشي كه موجبات سرخورده گي جامعه ي بين المللي را از وضعيت افغانستان را فراهم كرده تبارز دهد؛ به فرافكني اذهان عامه از وراي مطرح كردن انتقادات تند به نشاني هم پيمانان بين المللي اش پرداخته و با آگاهي از اين كه مبارزه با فساد اداري و عملي شدن خواست هاي جامعه ي بين المللي در اين مورد در 6 ماه امكان پذير نمي باشد، تلاش كرده تا با تظاهر به واگرايي از منافع امريكا و غرب، از يكسو ذهنيت گروه ها و دسته هاي قومي و ايديولوژيك را در داخل كشور با خود همراه سازد و از جانب ديگر با نمايش نوعي تباني با خواست ها و منافع همسايه گان افغانستان و ديگر قدرت هاي منطقه يي؛ هم پيمانان غربي اش را تحت فشار قرار دهد.

واگرايي بدون پشتوانه

در چندماه گذشته كه قدرت هاي شامل در ايتلاف ضد ترور از نظر بي سرانجامي و موثر نبودن حضور نظامي آنان در افغانستان به شدت زير فشار افكار عمومي كشور هاي خود قرار داشته اند، سخنان حامد كرزي مبني بر اين كه گويا "خارجي" ها در تقلب هاي انتخابات29 اسد 1388 خورشيدي دست داشته اند، آشفته گي وضعيت را بيش تر كرد و اين سخنان خالي از پشتوانه هاي سخت افزاري آقاي كرزي كه ظاهرا به خاطر "تثبيت حاكميت ملي و نمايش اقتدار اداره ي به رهبري كرزي در افغانستان" بيان شده بود، از يك طرف شورشيان مسلح را براي خروج زود هنگام نيرو هاي بين المللي از كشور و ايجاد حاكميت طالباني در افغانستان اميدوار تر كرد و از جانب ديگر بازنگري سياست ها و برنامه هاي غرب در محوريت آقاي كرزي در اين بخش از دنيا را به يك امر غير قابل انكار براي آنان مبدل كرد. كه اين موضوع دستكم در رويكرد هاي اخير مقامات امريكا در برخورد با قضاياي افغانستان و شخص رييس جمهور كرزي قابل مشاهده است.




كشتار غير نظاميان

كشته شدن شهروندان ملكي افغان در نتيجه بمباران نيرو هاي ناتو، بازرسي هاي خودسرانه ي خانه هاي مردم و آنچه بي احترامي اين نيرو ها به رسوم، عنعنات و اعتقادات آنان هنگام اجراي عمليات نظامي خوانده مي شود، بدون شك يك چالش عمده براي نيرو هاي خارجي است و آقاي كرزي هرچندگاه يكبار با انگشت گزاري روي آن از يك طرف به تقويت جايگاه خود در ميان افغان ها كوشيده و از جانب ديگر به نيروهاي خارجي گوشزد كند كه مي تواند، در صورت ضرورت عملكرد هاي آنان در افغانستان را مورد انتقاد قرار دهد و از اين رهگذر اقتدار نماديني را به عنوان سكان دار قدرت افغانستان از خود تبارز دهد.
با اين حال اگرچه كشته و زخمي شدن مردم ملكي در نتيجه ي عدم رعايت قوانين جنگ از سوي نيرو هاي بين المللي صورت مي گيرد، افزايش فاصله ها ميان اين نيرو ها و مردم و به تبع آن دولت و مردم افغانستان را سبب شده و به كمك جنگ رواني كه از سوي سازمان هاي جاسوسي منطقه راه اندازي شده، زمينه هاي سربازگيري شورشيان از طبقات فقير و نا آگاه ساكنان دوسوي ديورند را روز تا روز گسترش داده است، اما نيرو هاي بين المللي به ابراز نگراني رسانه ها از اين گونه رويداد ها بسنده كرده اند و دولت افغانستان نيز با اين مسآله ي بي نهايت مهم؛ برخورد مقطعي، گزينشي و سياسي داشته است.
اكنون كه سخنگويان حكومت، از مبحث جلوگيري از تلفات غيرنظاميان به عنوان يكي از محور هاي كليدي در گفتگوهاي رييسان جمهور افغانستان و ايالات متحده ي امريكا ياد مي كنند، يكبار ديگر ضرورت مطرح كردن "تلفات غيرنظاميان" به عنوان يكي از جدي ترين آسيب هاي مبارزه ي جهاني در برابر هراس افگني و روند جاري در افغانستان از منظر ايجاد زيرساخت هاي دولت - ملت و آفرينش فرايند هاي ثبات محور در اين كشور برجسته مي شود. زيرا بي توجهي نظاميان بين المللي و برخورد ابزارگرايانه ي دولت افغانستان با كشتار غيرنظاميان در اين كشور ميان مردم افغانستان و روندي كه به پشتيباني نيرومند ترين و ثروتمند ترين كشورهاي جهان از حدود نه سال به اين سو در جغرافياي بحران آغاز شده است، فاصله هاي غير قابل انكار و در عين حال نگران كننده يي ايجاد كرده است.

مذاكره با سردسته هاي شورشي

هنگامي كه هواپيماي حامل رييس جمهور كرزي بر فراز اوقيانوس اطلس به سوي امريكا در حركت بود، رييس جمهور اوباما به اعضاي حكومت خود توصيه كرد تابا حامد كرزي رفتار احترام آميزي داشته باشند، گويا اين كه پيش از اين قرار بوده تا مشروعيت نامشروع اداره ي برآمده از انتخابات رسواي 29 اسد در افغانستان زير رهبري حامد كرزي، در رفتار و گفتار و حتا كنش هاي ديپلوماتيك مقامات امريكايي در اين سفر به رخ وي كشيده شود، تا با گذاشتن اين مورد در پهلوي ديگر ناكاره گي ها و ناتواني هاي تيم آقاي كرزي در عرصه هاي مختلف به وي اذعان كنند كه كاخ سفيد به جز از مختومه اعلام كردن پرونده ي او به عنوان يك شريك غير قابل اعتماد و ناتوان در افغانستان چاره يي ندارد.
مطرح كردن مذاكره ي بدون قيد و شرط با سردسته هاي شورشيان به عنوان يگانه راه پايان دادن به منازعه ي جاري در كشور، برگزاري آنچه جرگه ي مشورتي صلح خوانده مي شود و ظرفيت هايي كه آقاي كرزي دستكم در استفاده از ابزار ها، كارويژه و ساختار هاي قبيله يي براي به كرسي نشاندن اين هدف از خود تبارز داده و پشت پازدن به ارزش هايي كه دستكم در ظاهر امر جوهره ي مشروعيت حضور غرب در افغانستان را مي سازند؛ نيز در اين قايله دور از انتظار نمي نمايد، اين گمانه را در ذهن و ضمير شماري از مقامات كشور هاي غربي به ويژه ايالات متحده ي امريكا ايجاد كرد كه در سايه ي راهبرد هاي "كوتاه مدتي كه بايد زود نتيجه بدهند" و پشتيباني از عملكرد هاي خالي از پشتوانه هاي انديشه گي و علمي رييس جمهور كرزي، افغانستاني كه ثبات نيم بند آن از سوي نظاميان تادندان مسلح از 40 كشور جهان پاسباني مي شود، آرام آرام گام هاي استوار خود را به سوي طالباني شدن به شيوه هاي نوين زيرنام دموكراسي و صلح برمي دارد و اين روند يك بازده منفي ديگري نيز خواهد داشت كه برنامه هاي كلان و راهبرد هاي منطقه يي اين كشور ها را با پرسش هاي مشميز كننده كه موافق طبع همسايه گان طماع افغانستان وديگر قدرت هاي منطقه يي نيز مي باشند، روبرو خواهد كرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر