۱۳۸۸ بهمن ۱۳, سه‌شنبه


وقتی نیرو های خودی به جان هم می افتند!


در یک درگیری میان نیرو های امریکایی و سربازان اردوی ملی افغانستان که گفته شده در نتیجه ی بروز سوء تفاهم هنگام برگشت از عملیات نظامی برضد شورشیان در ولسوالی سیدآباد ولایت میدان وردگ صورت گرفته، 11 تن از سربازان اردوی ملی افغانستان کشته و زخمی شده اند.
رویداد های مشابه در سال های گذشته چندین بار به کشته و زخمی شدن شماری از سربازان اردوی و پولیس ملی افغانستان انجامیده است.
اگرهم نتیجه ی چنین برخورد هایی آنگونه که مسوولان حکومتی در ارتباط به رویداد میدان وردک گفته اند، بروز سوء تفاهم بوده است، شورشیان مسلح اعم از طالبان، حزب اسلامی و دیگر دسته های ناشناخته ی هم سنخ آنان تلاش کرده اند از این گونه رویداد ها به نفع خود استفاده نمایند.
گاهی زمینه سازی چنین برخورد هایی را به گماشته گان خود شان در صفوف اردو و پولیس نسبت داده اند و زمانی هم تلفات ناشی از این گونه رویداد ها را بزرگ نمایی کرده و کوشیده اند تا از یک طرف اعتماد و هم آهنگی موجود میان نیروهای مشترک را کاهش دهند و از جانب دیگر، فاصله گرفتن افکار عامه از روند جاری در کشور و حضور نیرو های بین المللی در افغانستان را شدت ببخشند.
درمورد افرادی که بلافاصله پس از وقوع بسیاری از رویداد های هراس افگنانه از نشانی های نامعلوم در تماس های تلفنی با شماری از خبرنگاران، خود را سخنگویان گروه طالبان یا حزب اسلامی معرفی نموده و از ورای این گونه رویدادها رجزخوانی می کنند، این احتمال وجود دارد که اگر استفاده ی تبلیغاتی از پذیرش مسوولیت حوادث طبیعی نیز امکان پذیر باشد، آنان وقوع زلزله، سیلاب و رانش زمین و لغزش کوه را به جوخه های مرگ و نفرت وابسته به خویش نسبت خواهند داد.
اما آنچه در این میان قابل تامل است این که اگر آنگونه که نیرو های بین المللی و افغان اذعان کرده اند، سال 2000 سال نبرد های خونین برای درهم شکستن طالبان/هراس افگنان باشد، نفوذ شورشیان در بدنه ی نیرو های امنیتی افغان باید بیش تر از هر زمان دیگری مورد توجه قرار بگیرد و آسیب پذیری ساختار های نه چندان نظم یافته ی این نیرو ها به ویژه پولیس از این رهگذر پایین آورده شود، زیرا برخی از آگاهان مسایل نظامی با استناد به رویداد های خونینی از نوع آنچه در روز 28 جدی در چند متری ارگ ریاست جمهوری اتفاق افتاد، ابراز عقیده می کنند که این گونه رویداد ها به ویژه رسیدن افراد مجهز با سلاح و جنگ افزار، با گذشتن از این همه سد و مانع تا دروازه های ریاست جمهوری، فقط با رخنه کردن در بخش هایی از نیرو های امنیتی یا دستکم تطمیع افراد قدرت مند و صاحب مقامی در این سوی خط امکان پذیر است.
چه این که اختصاص حدود 40 میلیون دالر از سوی ایالات متحده و بریتانیا برای تطمیع حلقات میانی شورشیان می تواند واکنش های شبکه های هراس افگنی و سازمان های استخباراتی پشتیبان طالبان را در پی داشته باشد و در یک بازی چند بعدی، پیچیده و جهنمی؛ از یک طرف تلفات نیرو‌های امنیتی افغان افزایش یابد و از جانب دیگر افزایش بی اعتمادی میان نیرو های بین المللی که جنگنده های هوایی آنان در برخی موارد با دستپاچه گی به تفنگداران امریکایی و افغان آتش گشوده اند و نیروهای مسلح متعلق به دولت افغانستان زمینه ی قدرت نمایی هرچه بیش تر شورشیان را در یک جنگ فرسایشی و پیچیده فراهم نماید.






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر