http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2014/04/140417_fm_afghan_election_results_impacts_heshmat_radfar.shtml
انتخابات افغانستان؛ حالا نوبت سیاستمداران است
به روز شده: 12:23 گرينويچ - پنج شنبه 17 آوريل 2014 - 28 فروردین 1393

حضور پررنگ مردم در انتخابات اگر از یک سو جهانیان را شگفتزده کرد، مسئولیتهای بزرگی را نیز فراروی نخبگان سیاسی و مدعیان رقابت ۹۳ قرار داده است.
حضور بیسابقه و پرشور مردم افغانستان در پای صندوقهای رای در ۱۶ حمل امسال امیدهای زیادی برای پایایی و پویایی روند سیاسی جاری در افغانستان خلق کرد و بسیاری از انگارهها مبنی بر این که افغانستان آماده پذیرش دموکراسی نیست را به چالش فراخواند.
بزرگترین مشخصه مبارزات انتخاباتی در این دوره این بود که موعظههای انتزاعی و لفاظیهای ایدئولوژیک، این بار جای خود را به مطالبات برحق و واقعی مردم و نیازهای عینی آنان داد.
در شعارها و برنامههای نامزدان، از اعمار پل و پلچک و جاده و بند آبگردان در روستاها و شهرها گرفته تا طرح امتداد راه آهن و تبدیل کردن چند ولایت به شاهرگهای اقتصادی منطقه از سرخطهای درشت تبلیغات انتخاباتی نامزدان بود.
حضور پررنگ مردم در گردهماییهای انتخاباتی نشانه آشکاری از پا گرفتن عقلانیت سیاسی خشونتگریز و معطوف به تقویت هنجارها و سازههای مردمسالاری در افغانستان بود.
این اتفاق اگر از یک سو جهانیان را شگفتزده کرد، مسئولیتهای بزرگی را نیز فراروی نخبگان سیاسی و مدعیان رقابت ۹۳ قرار داده است.
زیرا این انتخابات پارادایمهای سنتی قدرت و سیاست در افغانستان را در شرایطی به چالش فراخوانده است که به نظر میرسد سیاسیون حاضر در صحنه و چیدمان ساختارهای قدرت در دوازده سال گذشته برای مدیریت این تغییر دراماتیک آمادگی چندانی ندارند.
آرایشهای سیاسی پیشا انتخابات و این که بخشی از بازیگران سیاسی و مدعیان قدرت، بیشتر از آرای مردم، به فعل و انفعالات سیاسی در ارگ و پیرامون آن به ویژه موضع شخص آقای کرزی چشم دوخته بودند، بارزترین نشانههای ناآگاهی از تغییرات اجتماعی که در یک دهه گذشته در افغانستان رونما شده و نادیدهانگاری تاثیر این تغییرات روی شکل و حتی ماهیت قدرت سیاسی در افغانستان را به نمایش گذاشت.
کمبود برگههای رای در بخشهایی از کشور که کمیسیون مستقل انتخابات را با سیلی از انتقادات موجه و غیر موجه روبرو کرد، در اساس از عدم درک واقعی مسئولان دولتی و حکومتی در سطوح مختلف از رشد جمعیت در این بخشها و تغییرات شگرفی که در نوع نگاه شهروندان نسبت به سرنوشت و آیندهشان رونما شده است، نشات میگرفت و این که در دوازده سال گذشته حتا با سرشماری و آمارگیری از شاخصهای توسعه انسانی نیز برخورد سیاسی و سلیقهای شده است.
نتایج غیر قابل پیش بینی
برخلاف انتخابات ریاست جمهوری سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۹، که در هر دو انتخابات یکی از نامزدان همزمان در راس هرم قدرت نیز قرار داشت و مناسبات قدرت نیز پیشاپش در راستای پیروزی نامزد حاکم شکل گرفته بود، غیر قابل پیشبینی بودن نتیجه از مهمترین ویژگیهای انتخابات ۲۰۱۴ بود و همین ویژگی بخش بزرگی از آرایشهای سیاسی را که به طمع پشتیبانی آقای کرزی به عنوان تعیینکنندهترین عامل شکل گرفته بود، به چالش کشید و رقابت اصلی بر محور تیمهایی شکل گرفت که با حرکت از خاستگاههای متفاوت سیاسی و اغلب به دور از بدنه اصلی قدرت به صحنه آمده بودند.
با این حال پرسش اساسی اینجاست که آیا احساس پیروزی همگانی که در روز انتخابات به وجود آمد و امیدهای زیادی را در اذهان مردم افغانستان ایجاد کرد، به آرامش پیش از توفان شباهت دارد یا اینکه پس از اعلان نتایج انتخابات اوضاع به سوی آرامش و ثبات حرکت خواهد کرد؟

با اعلام نتایج قسمی انتخابات آنچه روشن شد این که یکی از این دو تن به ریاست جمهوری افغانستان برگزیده خواهد شد.
پاسخ به این پرسش در اساس به عملکرد کنشگران سیاسی که برنده یا بازنده انتخابات خواهند بود بستگی دارد، ولی در حال حاضر بیطرفی اعضا و مسئولان ارشد کمسیونهای انتخاباتی در روند شمارش آرا و صداقت هوشمندانه آنان در راستای کسب اعتماد جریانهای سیاسی و گروههای ناظر و مشاهد نسبت به عملکرد غیر جانبدارانه خود در پیوند با نتیجه انتخابات از هر عامل دیگری اثرگذارتر است.
نامزدان پیشتاز
با اعلام نتایج قسمی انتخابات، داکتر عبدالله عبدالله نامزد پیشتاز معرفی شد و اشرف غنی احمدزی در جایگاه دوم ایستاد.
ستادهای انتخاباتی این دو در واقع به اردوگاه طیفی از چهرههای سیاسی شبیه است که به هر دلیلی در سالهای پسین از بدنه نظام به دور مانده بودند اما از دو سنخ متفاوت.
هر دو نامزد برتر به نتیجه انتخابات واکنش محتاطانهای نشان دادند، اما شش نامزد باقیمانده از این نتایج به شدت ابراز نارضایتی کردند.
آنچه روشن شد این که یکی از این دو تن به ریاست جمهوری افغانستان برگزیده خواهد شد.
با پیروزی هریک از این دو چهره در انتخابات اوضاع در افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ در دو جهت متفاوت شکل خواهد گرفت.
صرف نظر از این که نقاط قوت و ضعف این دو نامزد ریاست جمهوری در کجاها نهفته است، حمایت حامد کرزی از رئیس جمهوری آینده کشور برای تحکیم حاکمیت دولت آینده و جلوگیری از تنشهای قومی و تباری نقش تعیینکنندهای خواهد داشت.
پسلرزهها
اگرچه به جنبههای مثبت انتخابات ۹۳ از ورای حضور گسترده مردم زیاد پرداخته شده است اما از نقش و جایگاه عصبیتهای قومی در این انتخابات کمتر صحبت شده است.
در حالی که بخش بزرگی از پسلرزههای انتخابات در صورت برنده شدن یکی از دو نامزد پیشتاز این انتخابات، از همین رهگذر میتواند در خور توجه و حتی نگرانی باشد.
محمد یونس قانونی هنگام معرفیاش به عنوان معاون اول رئیس جمهوری در مجلس نمایندگان، مدیریت پسلرزههای انتخابات را یکی از اولویتهای کاری خود در دوران کوتاه ماموریتش عنوان کرد که تحلیل زیرکانه او را از فضای انتخابات و زد و بندهای پنهان و آشکاری که در حلقات قدرت در پیوند با انتخابات وجود دارد، تبارز میداد.
نقشی که در انتخابات ۸۸، برهان الدین ربانی و مارشال فهیم ایفا کردند و در نتیجه میتوان گفت که انتخابات ۸۸ پسلرزه آنچنانی نداشت.
اما در حال حاضر پرسش اساسی این است که آیا در این دوره نیز پسلرزههای انتخابات از همان سنخ واکنشهای احتمالی پس از انتخابات ۸۸ خواهد بود که با پا در میانی افراد با نفوذی مانند آقای قانونی از آن جلوگیری شود یا این که لازم است تا طیف متفاوتی از بازیگران سیاسی وارد عرصه شوند و پیش از این که نتیجه نهایی انتخابات اعلام شود برای پذیرش نتیجه آن نزد اذهان عامه زمینهسازی کنند تا از بروز تنش و تشنج سیاسی پس از انتخابات جلوگیری شود؟
سخن آخر
با آنکه دولتهای به رهبری آقای کرزی در ۱۳ سال گذشته همواره با اتهامهایی مانند بیبرنامگی، سطحینگری، روزمرهگرایی و سیاستزدگی روبرو بود اما حضور پررنگ مردم در انتخابات ۹۳ از بلند رفتن شعور سیاسی آنان حکایتهای امیدبخش و در عین حال نگرانکنندهای دارد.
در صورتی که گردانندگان چرخههای بروکراسی در بدنه نظام و نهادهای انتخاباتی، نشان بدهند ظرفیت تحمل اراده مردم و احترام به آرای آنان در انتخابات را دارند، حکومت بر آمده از این انتخابات صرف نظر از این که توسط کدام تیم انتخاباتی ایجاد می شود، عینیترین و واقعیترین نماد تمثیل اراده اکثریت مردم افغانستان تلقی شده میتواند و در هر حالت پیامدهای آن نیز به مراتب قابل مدیریتتر از آن است که مشروعیت نظام آینده قربانی منافع افرادی در بدنه نظام کنونی شود که ربط چندانی نیز با متن جامعه ندارند.
نقش رئیس جمهور کرزی و معاونان او در راستای حفاظت از آرای مردم و همچنان مدیریت هوشمندانه پسلرزههای انتخابات ۹۳ اهمیت حیاتی و تاریخی دارد.
چرا که تغییر رویکرد پشتیبانان بین المللی افغانستان به ویژه ایالات متحده امریکا، بریتانیا و سازمان ملل متحد و متمرکز بودن اراده آنان به حمایت از پروسه انتخابات نشانههای امیدوار کننده را پدیدار ساخته است و نبود اجنداهایی متفاوت از آنچه در برگههای رایدهی انتخابات ۹۳ افغانستان بازتاب یافته است، میتواند نمادهای عینی تبدیل نشدن دوباره افغانستان به لانه امن هراس افگنان را به نمایش بگذارد و کشورهای منطقه به ویژه همسایگان افغانستان را نیز از پیگیری برنامهها و سیاستهای آزمندانهشان در قبال افغانستان برحذر دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر