۱۳۹۰ مرداد ۱۹, چهارشنبه

رویداد های خاور میانه و شمال افریقا و هراس از فراموشی افغانستان

بُن دوم، بُن مایه یی برای فردا یا پویانمایی بُن بست امروز

نشست بن دوم به رهبری دولت افغانستان برگزار می شود بدون اجازه حکومت افغانستان هیچ شخص یا جریانی اجازه شرکت در این نشست را نخواهد داشت.

حضور طالبان به عنوان یک دسته ی شورشی پیش تر توسط حامد کرزی منتفی دانسته شده بود و به تازه گی رایان کراکر سفیر امریکا در افغانستان نیز به این امر تاکید کرده که طالبان در نسشت بن اشتراک نخواهند داشت.

حضور نداشتن طالبان/ هراس افگنان در نشست نخست بن توسط برخی از چهره های سیاسی و تحلیلگران نزدیک به آنان در چند سال گذشته به عنوان یکی از دلایل ناکامی روند سیاسی جاری در کشور مطرح می شده است.

در حال حاضر شماری از سردسته ها و چهره های مطرح رژیم طالبان که اکنون زیر چتر حاکمیت دولتی زندگی دارند، با حضور در رسانه ها نسبت به پیامد های عدم شرکت طالبان در نشست بن دوم هشدار می دهند و در دستگاه دولتی افغانستان هم اکنون کم نیستند شمار افراد و دسته هایی حتا در اطراف رییس جمهوری که به گونه های مستقیم و غیرمستقیم در راستای تلطیف چهره ی خشن و وحشت آفرین طالبان/ هراس افگنان و حتا ترسیم سیمای،منادیان مقاومت ملی افغان ها از این گروه تلاش می کنند.

البته ظاهرا رییس جمهوری شاید به خاطر نگهداشت اتوریته و پرستیژ نظام از عدم حضور طالبان یا "دیگران" به عنوان افراد و دسته های مجزا از دولت افغانستان در نشست بن دوم سخن گفته اما با توجه به درخواست های تضرع آمیز وی از طالبان به خاطر نشستن پشت میز مذاکره و رویکرد های دیگر وی در این راستا در گذشته هایی نه چندان دور این گمانه در حال تقویت شدن است که در پشت صحنه ی آنچه روند صلح خوانده می شود، بانزدیک شدن هرچه بیشتر زمان برگزاری نشست بن دوم، سناریو ها و برنامه هایی در جریان است که بسیاری از بازی هایی که انجام می شوند، از انظار مردم بدور نگه داشته می شود.

از دیدگاه های رایان کراکر سفیر ایالات متحده امریکا در افغانستان در پیوند با عدم حضور طالبان در این نشست بر می آید که آمریکایی ها در ازای سپردن مدیریت نشست بن دوم به دولت افغانستان حتا به گونه یی که حضور یا عدم حضور مخالفان سیاسی آقای کرزی نیز وابسته به اجازه ی وی باشد، او را متقاعد کرده اند که حضور برادر خوانده های طالب خود را نیز به پیوستن پیشاپیش آنان به روند صلح مشروط نموده و به این صورت دست رد به سینه ی شمار زیادی از لابی های قبیله یی طالبان/هراس افگنان در اطراف خودش نیز بزند.

از سوی دیگر به نظر می رسد همان گونه که در سال های ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ جنگ و بحران افغانستان در نتیجه ی آغاز جنگ عراق به انزوا کشانیده شد و کشور های همسایه افغانستان و جریان های تندرو با استفاده از فرصت های بی نظیری که بدست آوردند در سایه ی مدیریت سیاسی ضعیف درونی و مولفه های دیگر زمینه های گسترش دامنه ی بحران و بی ثباتی به سرتاسر افغانستان را مساعد یافتند، اکنون نیز تحولات خاور میانه و شمال افریقا در حال تبدیل شدن به یکی از مسایل کلان سیاسی در سطح جهان است، نشانه های به حاشیه کشانده شدن بحران افغانستان از متن سیاست گذاری های جهانی در حال پدیدار شدن است.

در فراسوی همین تحولات کلان در عرصه سیاست جهانی و سرخورده گی از روند بی روح و عاری از دورنمای جاری در افغانستان است که اجندا های کلان و ارزشمند گذشته بسان حقوق بشر، محاکمه جنایت کاران جنگی، حکومت داری خوب، مبارزه با فساد اداری در افغانستان یا به فراموشی سپرده شده یا از درون به پوسیده گی رسیده و در مباحث مربوط به مذاکرات صلح آقای کرزی جای خود را به عبارت ناپیدا و تفسیر بردار "دستاورد های ده سال گذشته" داده است.

در حالی که به دنبال اثبات ناتوانی آقای کرزی در مدیریت دستکم بعد داخلی بحران جاری در کشور، افزایش سرسام آور فاصله ها میان مردم و نظام نوپای کشور، قدرت گرفتن روز افزون دسته های شورشی و در فرجام به بن بست رسیدن روند نظام سازی در افغانستان زیر فرمان حامد کرزی؛ تقریبا همه ی چشم ها به تصمیم جامعه ی جهانی در مورد آینده ی افغانستان در نشست بن دوم خیره شده بود، به نظر می رسد که انتباه های مطرح شده از پیامد های این نشست نیز با واقعیت های پشت صحنه یی که نشست بن دوم را تا مرز یک نشست فرمایشی حکومتی تقلیل ماهیت خواهد داد، مطابقت ندارند، زیرا بخش افغانستانی این نشست و صحبت کردن از نشانی مردم این کشور به رجزخوانی های میان خالی و عوام فریبانه ی حامدکرزی و شماری از وزیران او که فقط در پروپوزل نویسی و جلب نظر کمک کننده های خارجی خبره گی قابل ملاحظه یی کسب کرده اند، خلاصه خواهد شد و به این صورت در فرجام هم نماینده گان ۴۸ کشوری که در این نشست شرکت خواهند داشت، با وعده دادن مقداری کمک و امضا نهادن در پایان یک توافق نامه یا شاید هم اعلامیه یی که وعده و وعید های آنهم از الزامیت چندانی برخوردار نباشد؛ دوباره به خانه های شان برخواهند گشت و آقای کرزی افتخار ربودن آخرین فرصت های باقی مانده برای بازنگری رویکرد های غیر عقلانی نظام زیر فرمان خود از کف مردم افغانستان را نیز به نام خود ثبت خواهد کرد.

زیرا طالبان/ هراس افگنان حضور نخواهند داشت تا بتوان به پایان دادن شورشگری در کشور از راه مذاکره امید بست، به مخالفان سیاسی حق ابراز نظر داده نخواهد شد تا دستکم پهلو های ناشناخته تر یا فراموش شده ی بحران جاری در افغانستان نمایان شود و تک صدایی کسل کننده و تمامیت خواهانه یی که در چند سال گذشته کتمان و وارونه جلوه دادن واقعیت های موجود در کشور نزد جهانیان را به تیم حاکم امکان پذیر ساخته است، شکسته شود.

به این صورت به نظر می رسد که جامعه بین المللی در راس ایالات متحده امریکا بازهم به ندانم کاری ها و یک دنده گی های آقای کرزی پیشاپیش امتیاز های سنگینی داده و در نشست دوم بن که در ده ساله گی امضای توافقات بن که اساس روند جاری در افغانستان را گذاشت و ظاهرا به منظور ارزیابی موفقیت ها و ناکامی های دولت افغانستان و ترسیم دورنمای ده سال آینده بر گزار می شود هم قاضی خواهد بود و هم طرف دعوا و این مردم افغانستان اند که ملزم به پرداخت هزینه های سنگین اشتباهات ندانم کاری ها و ناکاره گی های کسانی اند که مشروعیت اخلاقی و روانی برای نماینده گی از آنان را از دست داده اند،اما از ناگزیری های جامعه جهانی در جغرافیای بحران خیز افغانستان، به خاطر توجیه موقعیت خود در ده سال گذشته ظرفیت حد اکثر سوء استفاده را کسب کرده اند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر