۱۳۹۰ تیر ۲۸, سه‌شنبه

شكست استراتيژيك القاعده؛ بن بست استراتيژيك افغانستان

همزمان با اين كه ليون پانتا وزير دفاع نو امريكا از نزديك بودن زمان شكست استراتيژيك القاعده سخن گفت؛ به بنبست رسيدن پروژه ي افغانستان ايالات متحده امريكا تقريبا به قطعيت رسيده است.

پس از كشته شدن اسامه بن لادن در پاكستان توسط تك تير اندازان امريكايي كم نيستند شمار نظريه پردازان، سياست مداران و نظامياني در سطح جامعه بين المللي به ويژه در غرب و ايالات متحده امريكا كه اين رويداد را سرآغاز فروپاشي شبكه القاعده يا دستكم تضعيف اين سازمان جهنمي تروريستي تا سطحي كه ديگر قابليت و توانايي انجام فعاليت هايي بسان آنچه در يازدهم سپتامبر سال 2001 جهان را تكان داد، نداشته باشد، قلمداد نكنند.

شايد بر مبناي همين طرز ديد تازه شكل گرفته است كه، شوراي امنيت سازمان ملل متحد افراد وابسته به طالبان را در فهرست تحريم هاي اين سازمان از شبكه القاعده جدا كرد و تلاش هاي بي برنامه و فرصت سوزانه ي رييس جمهور كرزي در راستاي مذاكره با طالبان و تشويق آنان به هر صورت و به هر قيمت ممكن براي پيوستن به روند صلح؛ طرفداران پروپا قرصي در ميان كشور هاي عضو ايتلاف جهاني ضد ترور پيدا كرد. و جهانيان با پشت كردن به تمام شعار هايي كه از سال 2001 تا زمان به قدرت رسيدن باراك اوباما در ايالات متحده امريكا در سال 2008 ميلادي مبني بر تامين دموكراسي، نهادينه سازي رعايت حقوق بشر و آزادي هاي مدني در افغانستان سر ميدادند و اين شعار ها هزينه هاي كلاني را براي بسياري از دولت هاي شامل در ايتلاف جهاني ضد تروريزم در پي داشت؛ در تلاش اند تا با وارونه جلوه دادن و ترسيم سيماي غير واقعي از واقعيت هاي موجود در اين كشور بسان ضعيف جلوه دادن دسته هاي شورشي و طالبان و كوچك نمايي چالش هايي كه دولت ضعيف و به شدت غرق در فساد حامد كرزي حتا در موجوديت نيرو هاي خارجي به آن روبرو مي باشد، زمينه هاي رواني واگذاري افغانستان به حال خودش را فراهم نمايند.

در ايالات متحده امريكا، جمهوري خواهاني كه وسوسه ها و مشوره دهي هاي آنان رييس جمهور بوش جمهوري خواه را بران داشت تا فرمان سرازير شدن هزاران سرباز امريكايي به افغانستان به منظور مبارزه با شبكه القاعده و طالبان را صادر نمايد، اكنون به جمع طرفداران بيرون كشيدن هرچه زود تر پاي نظاميان كشور شان از افغانستان پيوسته اند.

در ديگر كشور هاي عضو ناتو هم سرخورده گي از اوضاع افغانستان به حدي بالا گرفته كه از راهبرد خروج اوباما به مثابه ي نوشداروي پيش از به مهلكه افتادن در باتلاق افغانستان، بدون هيچ قيد و شرطي پشتيباني كردند و پيشاپيش آماده گي شان براي خروج از ورطه ي بحران در اين كشور را ابراز داشتند.

افغانستان اما به عنوان بستر و زمينه ي اعمال اراده ي جهاني در كار مبارزه با هراس افگني پس از ده سال حضور پررنگ و خرج بردار نيرومند ترين كشور هاي دنيا و در آستانه ي تحويل گيري مسووليت هاي امنيتي از نيرو هاي جهاني، با دشواري هاي فزاينده يي روبرو مي باشد كه در صورت دوام وضعيت موجود به نظاره نشستن فروپاشي نظام و از ميان رفتن آنچه دستاورد هاي ده سال گذشته خوانده مي شود، قابل پيشبيني ترين رويدادي است كه با خروج نيرو هاي جهاني از افغانستان اتفاق خواهد افتاد.

- آنچه از تقلب ها و تخطي هاي انتخاباتي در واپسين انتخابات رياست جمهوري كشور در سال 1388 خورشيدي اتفاق افتاد، از يك طرف به اعتبار دموكراسي نوپاي افغانستان در سطح ملي و بين المللي آسيب جدي و تا حدود زيادي جبران ناپذير وارد كرد و از جانب ديگر برآورد هاي پسين نشان داد كه ايفاي نقش دلالان سياسي – قومي به عنوان تيكه داران سلطه سنتي در معامله هاي فساد اندود پنهان و آشكار با حامد كرزي، در كنار اين كه ميزان علاقه مندي مردم براي شركت در روند هايي بسان انتخابات را در حد نگران كننده يي پايين آورد؛ شگاف هاي قومي و زباني را به حدي برجسته كرد كه بحران اعتماد ملي در گونه هاي مختلف آن تا پيش از نخستين تجربه هاي دموكراتيك در افغانستان پس از طالبان در ميان بازيگران عرصه قدرت، فعالان سياسي، بخشي از جريان روشنفكري و شماري از دست اندركاران رسانه ها وجود داشت، آرام آرام راه خود را به لايه هاي زيرين جامعه و توده ها باز كرده و ميرفت تا اندك زمينه هاي شكل گيري ملت به مفهوم مدرن كلمه را نابود كند و به اين صورت دستاويز هاي ناپايدار جامعه جهاني در اين زمينه را در مصاف با تفكرات بسته، و ساختارمند سنتي به چالش فرا بخواند. انتخابات پارلماني سال 1389 كه مي توانست در صورت درست برگزار شدن و عدم مداخله منفي و سودجويانه ي حلقات قدرت، حد اقل در ظاهر بحران اعتماد ملي را كاهش بدهد، چالش هاي فزاينده يي را به همراه آورد كه در حال حاضر مشروعيت هرسه قوه ي تشكيل دهنده ي ساختار نظام كنوني كشور را با پرسش هاي كلاني روبرو كرده و رويكرد هاي رياست جمهوري در پيوند با نتايج انتخابات پارلماني سال پار در دوجبهه (موافقان و مخالفان اين رويكردها) باعث تقويت ذهنيت ها و عصبيت هاي قومي قبليه يي شده به گونه يي كه بسياري از اعضاي مجلس و مخالفان سياسي شخص رييس جمهوري را برخورد با مسايل مربوط به انتخابات به تبارگرايي قومي متهم كرده اند.

- در حالي كه روند انتقال مسووليت هاي امنيتي از سوي رهبري و بلند پايه گان نظام "برگشت ناپذير" عنوان مي شود، شورشيان بيشتر از گذشته فعال شده و تنها در كمتر از سه ماه گذشته در كنار كشتن صد ها تن از شهروندان ملكي و منسوبان نيرو هاي امنيتي كشور حدود 10 تن از چهره هاي سرشناس نظام به شمول برادر رييس جمهور كرزي را ترور كرده و بر بنياد برخي گزارش ها شماري از آنان را با تهديد به مرگ مجبور به حصر خانه گي مجبور ساخته اند. مردم در بسياري از ولايت هاي حوزه هاي جنوب، جنوب غرب و شرق كشور به پذيرش حكومت موازي طالبان مجبور شده اند و بخش هايي از شمال كشور نيز معروض به نا امني روز افزون شده اند. همزمان با اين موجي از تبليغات و جنگ رواني كه با چسپيدن به طرز تلقي تندروانه يي كه طالبان وديگر دسته هاي شورشي از آموزه هاي ديني اسلام دارند، راه اندازي شده به افزايش فاصله ها ميان دولت و مردم انجاميده كه دولت هم در سايه ي حضور سنگين مريي و غير مريي تندروان در ساختار نظام هيچگاهي قادر و يا هم حاضر به تلاش و برنامه ريزي در راستاي تسخير ساختار هاي اجتماعي از وراي ارايه ي خدمات و تامين حقوق پايه يي افراد، يا دستكم راه اندازي برنامه ها به منظور بلند بردن سطح آگاهي هاي مردم و روشن ساختن ذهنيت هاي آنان در برابر توطيه هاي كشور هاي همسايه افغانستان، نشده است.

به همين گونه اگر به سكتور هاي اقتصادي، كشور و رسوايي هايي كه بانك هاي خصوصي پديد آورده اند و همچنان اين كه همسايه گان طماع افغانستان حتا تا مرز تعيين سمت سوي سياست هاي منطقه يي و بين المللي افغانستان براي رييس جمهوري و ديگر بلند پايه گان نظام پيش رفته اند نگاه گزرايي شود و همهمه هاي مربوط به امضاي پيمان استراتيژيك ميان افغانستان و ايالات متحده امريكا كه دركنار كرنش هاي "بيگانه ستيزانه ي رييس جمهور كرزي، آنان را به درنده خويي هرچه بيشتر در راستاي ايجاد نا امني و حتا انجام حمله هاي توپ خانه يي به مناطق مسكوني در نزديكي نوار مرزي ديورند، تشويق كرده است، به اين حقيقت اشاره دارد كه اگر آنگونه كه وزير دفاع نو امريكا گفته است، كارزار مبارزه با هراس افگني در مقياس كلان آن شكست استرتيژيك شبكه القاعده را در دورنما دارد، در افغانستان اما با تداوم وضعيت موجود شكل گيري بن بست استراتيژيك اجتناب ناپذير است، زيرا همين اكنون اگر حضور نيروهاي بين المللي ناديده انگاشته شود، نظام كنوني افغانستان نه توان و حتا اراده ي شكست دادن دشمن را دارد و نه هم قابليت و ظرفيت از ميان برداشتن اين همه چالش كه دموكراسي نوپا و نهاد هاي آسيب پذير آن را تهديد به نابودي و مسخ شدن مي نمايند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر