۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

در تداوم كشتي نرم؛ پس از انحلال شركت هاي خصوصي امنيتي ؛

اكنون نوبت گروه هاي بازسازي ولايتي است

رييس جمهور كرزي در نشست امنيتي ميونيخ با بيان اين كه دولت وي روند انتقال قدرت به نيرو هاي امنيتي افغان را از نوروز سال آينده آغاز مي كند، از جامعه جهاني خواسته است تا از ديد دولت وي به قضاياي اين كشور نگاه كنند و به موجوديت ساختار هاي موازي با حكومت افغانستان شركت هاي خصوصي امنيتي و گروه هاي بازسازي ولايتي پايان دهند.

آقاي كرزي پس از بازگشت از نشست ميونيخ اما گفت، ما نخواستيم كه موجوديت گروه هاي بازسازي ولايتي خاتمه پيدا كنند اما ما خواسته ايم تا روند الغاي پي آر تي ها تا 2014 و بر بنياد يك روند عملي شود.

آقاي كرزي در باسخ به پرسش يكي از خبرنگاران؛ پي آر تي ها را به نل دوان هايي تشبيه كرد كه توسط ما "صاحب خانه" فراخوانده مي شود و پس از جور كردن نل آب خانه را ترك مي كند، كرزي افزود آن ها [گروه هاي بازسازي ولايتي ] جزء نظام افغانستان نيستند والي هايي كه متكي به پي آر تي ها باشند ولايت كرده نمي تواند.

پس از اين كه روابط ميان رييس جمهور كرزي و ايالات متحده امريكا به سردي گراييد، و به تعبير آقاي كرزي كشتي نرم ميان او و حكومت تازه ي ايالات متحده به رهبري باراك اوباماي دموكرات آغاز شد هر دو طرف تلاش كرده اند تا با برجسته كردن نقاط ضعف همديگر بالاي طرف مقابل فشار وارد كنند.

امريكايي ها بيش تر به موجوديت فساد در اداره، ناتواني هاي مديريتي و دست داشتن اعضاي خانواده ي كرزي در شكل دهي اقتصاد مافيايي و قاچاق مواد مخدر انگشت گذاشته اند و آقاي كرزي به كشتار غير نظاميان در بمباران هاي هوايي نيرو هاي ناتو تاخته و از حدود هشت ماه به اين سو انحلال شركت هاي امنيتي خصوصي را به عنوان ابزار فشار بالاي امريكايي ها و ديگر همپيمانان جنگ با ترور در افغانستان و آنچه اعمال حاكميت از جانب دولت افغانستان خوانده، برگزيده است.

از هنگامي كه حكومت افغانستان كار انحلال شركت هاي خصوصي امنيتي را آغاز كرد، با توجه به نارضايتي هايي كه گاه گاهي از سوي شماري از واليان و مسوولان محلي در شماري از ولايت هاي كشور در پيوند با چگونه گي كار گروه هاي بازسازي ولايتي ( پي آر تي ها ) ابراز مي كردند، اين موضوع قابل پيش بيني بود كه آقاي كرزي پس از شركت هاي امنيتي، خواستار لغو اين گروه ها نيز شود زيرا گفته مي شود اين گروه هاي ولايتي كه در بسياري موارد پول هاي كشور هاي شان را مستقيما در پروژه هاي بازسازي و تو سعه يي به مصرف مي رسانند و از سرجمع پول هاي اختصاص داده شده به پروژه ها، سهمي به مسوولان محلي قايل نمي شوند.

چرا گروه هاي بازسازي ولايتي

در آغاز هدف از ايجاد گروه هاي باز سازي ولايتي در كنار كمك به توسعه ي زيرساخت هاي اجتماعي و اقتصادي؛ تامين و تداوم رابطه ي اين نيرو ها با مردم در محلاتي كه نيرو هاي بين المللي كه در چوكات ناتو/ ايساف حضور دارند؛ بيان شده بود و در بيشتر موارد هم اين گروه ها در محلات توسط همان كشور هايي ايجاد شده و تمويل مي شود كه بخش بزرگي از نيروي نظامي اين كشور ها در آن ولايت مستقر شده اند. به گونه ي نمونه بيش تر پي آر تي ها در ولايت هاي حوزه مركزي افغانستان توسط امريكايي ها اداره مي شود در حوزه شمال شرق آلماني ها و در بخش هايي از شمال كشور هالندي ها، ترك ها، در كنار حضور نظامي گروه هاي بازسازي خود را نيز دارند. در حوزه غرب پي آر تي كشور ايتاليا فعال است و در مناطق جنوبي و شرقي كشور نيز گروه هايي از انگلستان، امريكا و ديگر كشور ها مشغول فعاليت هاي بازسازي و توسعه يي اند.

شيوه كار اين گروه ها به گونه يي است كه تلاش مي كنند تا با راه اندازي برنامه هاي توسعه يي و كمك به مردم در عرصه هاي مختلف از يك سو در يك ارتباط دوجانبه با آنان قرار داشته باشند و از جانب ديگر خدماتي را به مردم ارايه كنند كه اداره ي محلي در بسياري موارد يا از انجام آن ناتوان بوده ياهم علاقه يي به آن بخش ها از خود نشان نمي دهند.

چالش هاي درون ساختاري

نبود هم آهنگي ميان گروه هاي بازسازي ولايتي و اداره ي محلي به عنوان يكي از نواقص كار گروه هاي بازسازي ولايتي برشمرده شده و شماري از نهاد هاي حكومتي به ويژه وزارت هاي معارف و صحت عامه همواره از راه اندازي پروژه هاي عمراني توسط اين گروه ها كه اكثرا ساخت مكتب ها و شفاخانه ها را در بر مي گيرد شكايت داشته اند. مسوولان در اين وزارت ها گفته اند كه بسياري از اين پروژه ها بدون هم آهنگي و مشوره با اين وزارت ها انجام مي شود و شيوه هاي داوطلبي، سپردن و اجراي پروژه ها نيز توسط آنان فساد اندود عنوان شده است.

اما در بسياري از ولايت ها كه مسوولان محلي در مصرف بودجه و راه اندازي برنامه هاي مختلف دست باز دارند به ويژه در شماري از ولايت هاي ناامن ماهانه مبالغ هنگفتي به عنوان پول اوپراتيفي به آنان داده مي شود كه هيچ گونه بازپرسي از آن صورت نمي گيرد و نبود نظارت از عملكرد اين نهاد ها بسياري مسوولاني كه توسط رييس جمهور كرزي گماشته شده اند، را به حاكمان بلامنازع و فساد پيشه گان به ظاهر مقدسي تبديل كرده كه كمترين توجهي به بخش هايي كه معمولا پي آر تي ها به آن مي پردازند، از خود نشان نمي دهند.

اگرچه اظهارات رييس جمهور كرزي در پيوند با لغو پي آر تي ها را نمي توان از زد و بند هاي سياسي و كشتي نرم او با غرب به ويژه ايالات متحده امريكا جدا انگاشت، اما بدون شك دستكم در بعد داخلي اتخاذ يك چنين رويكردي از سوي وي را نمي توان با وسوسه هاي اطرافيان ايشان و شماري از والي ها كه از پروژه هاي انجام شده توسط گروه هاي بازسازي ولايتي سهم هاي كلان نصيب شان نشده و به اين صورت از اين گروه ها دل خوشي ندارند بي ارتباط دانست. زيرا گزارش هايي وجود دارد كه شماري از والي ها و مقام هاي محلي هنگامي كه آجندا هاي شخصي خود را از وراي تصاحب پروژه هاي پي آر تي ها غير عملي يافته اند، مثلا وابسته گان شان در شبه داوطلبي ها براي به دست آوردن قرارداد ها ناكام مانده اند ياهم خود نتوانسته اند با بلند عنوان كردن بهاي پروژه ها مبالغ كلان و باور نكردني را به جيب بزنند؛ در صدد سبوتاژ برنامه هاي گروه هاي باز سازي ولايتي در سطح ولايت هاي مربوطه برآمده و به توطيه چيني در اين مورد پرداخته اند كه در فرجام پي آر تي ها نيز از تطبيق پروژه ها منصرف شده اند.

توطيه هاي مسوولان محلي

مخالفت مسوولان محلي در شماري از ولايت هاي افغانستان عوامل ديگري نيز دارد. همان گونه كه اشاره شد پي آر تي ها با تمام نواقصي كه ممكن است در كار آن ها وجود داشته باشد، به راه اندازي پروژه ها در بخش هايي مي پردازند كه در بيش تر موارد ذهن و ضمير مسوولان حكومتي در سطح كشور و ارگان هاي محلي يا در تضاد با آن قرار دارد يا هم ظرفيت هاي موجود در نهاد هاي خدمات عامه در كشور تلاش موثر و بهينه در اين عرصه ها را بر نمي تابد. به گونه ي نمونه تلاش در راستاي بلند بردن ظرفيت رسانه هاي آزاد به ويژه در ولايت ها، از طريق برگزاري دوره هاي آموزشي براي بلند بردن سطح آگاهي ها و توانايي هاي حرفه يي و فني دست اندركاران و تجهيز آنان از ناحيه ي ابزار ها و وسايل، تجهيزات و نيازمندي هاي نشراتي، در حالي كه بسياري از مسوولان محلي نه تنها به اين امر توجهي نداشته اند بلكه رشد رسانه هاي آزاد را به نفع خويش نمي دانند و رسانه ها را چيزي بيش تر از وسايلي كه هميشه و همواره از آنان تعريف و تمجيد كنند؛ نمي خواهند.

پي آر تي ها با سفر به دور دست ترين مناطق به ويژه در ساحات امن كشور در راستاي بلند بردن ظرفيت هاي زنان و ديگر بخش هاي آسيب پذير جامعه در بيش تر موارد در هم آهنگي با نهاد هاي حكومتي تلاش هايي را راه اندازي مي كنند كه نهاد هاي حكومتي هنوز تا رسيدن به وضعيتي كه به تنهايي بتوانند يا بخواهند چنين برنامه هايي را راه اندازي كنند؛ فاصله هاي زيادي دارند. اين گونه فعاليت هاي پي آر تي ها سطح توقعات مردم از دولت و نهاد هاي خدمات عامه را بالا مي برد و هنگامي كه مسوولان محلي توانايي هاي خود را در تناسب به سطح توقعات مردم پايين ارزيابي مي كنند؛ يگانه راهي كه پيش روي خود مي بينند همانا توطيه چيني در برابر پي آر تي ها است زيرا در صفحات كاغذ به ويژه كاغذ هايي كه به رياست جمهوري افغانستان فرستاده مي شوند، كم تز عيب و نقصي در كار نهاد هاي خدمات عامه به مشاهده مي رسد.

پي آر تي ها حربه هاي فشار

به هر حال در يك چنين جوي كه مسوولان نهاد هاي حكومتي از نظر رواني در پيوند با كار گروه هاي بازسازي ولايتي براي رييس جمهور كرزي ايجاد كرده اند، شايد وي از اين زاويه درخواست انحلال اين گروه ها را مطرح كرده كه ميداند موج نارضايتي از جنگ افغانستان در افكار عامه كشور هاي غربي در حال افزايش است و مصرف پول هاي اين كشور ها توسط گروه هاي بازسازي ولايتي بيش تر براي كشور هاي عضو ناتو از رهگذر توجيه حضور شان در عرصه هاي نظامي و غير نظامي در افغانستان مصرف داخلي دارد و به اين صورت مي شود از اين گروها حربه فشار ديگري به وجود آورد. اگرچه وي تلاش كرده تا اين رويكرد تازه را در محور انتقال مسووليت ها و افغاني سازي روند هاي نظامي و غيرنظامي توجيه كرده است، اما از آنجايي كه در هر صورت مردم در بسياري از مناطق كشور به كمك ها و خدماتي كه از سوي گروه هاي بازسازي ولايتي ارايه مي شود به شدت نيازمند مي باشند و نهاد هاي حكومتي افغانستان به هيچ صورت دستكم در كوتاه مدت توانايي و اراده ي عرضه كردن اين خدمات به مردم را ندارند، اين رويكرد را مي توان بخشي از سياست هاي فرد محورانه و منفعت آميزي تلقي كرد كه حتا با توجه به فعل و انفعالات و معاملات سياسي كه در اين اواخر در قالب آنچه تعميق و گسترش روابط منطقه يي خوانده مي شود، راه اندازي شده؛ اين نگراني نيز قابل طرح است كه ممكن است اين تصميم نيز به اشاره پاكستاني ها و شايد هم ايراني ها كه هر دو براي خروج نيرو هاي بين المللي از افغانستان لحظه شماري مي كنند؛ صورت گرفته باشد. چه اين كه ممكن است در بعد داخلي نيز اين رويكرد به شمار هواداران رييس جمهور در ميان طالبان/ هراس افگنان و شماري از دلالان سياسي – ايديولوژيك كه تفكرات تندروانه و تماميت خواهانه ي آنان، بلند رفتن سطح آگاهي ها و ظرفيت هاي مردم به ويژه در روستا ها از طريق فعاليت گروه هاي بازسازي ولايتي كشور هاي عضو ناتو را بر نمي تابد، بيفزايد.

در حالي كه اگر بدور از بلند پروازي هاي غير واقعبينانه به اين ماجرا نگاه شود و با توجه به اين كه مصارف گروه هاي بازسازي ولايتي مستقيما توسط خود كشور هاي كمك كننده به مصرف مي رسد و بسياري از اين كشور ها سيستم هاي نظارت بالاي برنامه هاي پي آر تي هاي شان در افغانستان را دارا مي باشند؛ در آخرين تحليل در حالي كه نمي توان موجوديت فساد در روند كار گروه هاي باز سازي ولايتي را رد كرد، برخلاف ادعاي آقاي كرزي مي توان ادعا كرد كه اين گروه ها اگر هم نفعي به مردم و دولت افغانستان نداشته باشند كه چنين نيست؛ یک چالش بزرگ در برابر حکومت افغانستان نيستند.

سه شنبهن

اا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر