۱۳۸۹ آبان ۵, چهارشنبه

5 عقرب

نقش های ناپیدا، پول های بی حساب


در درون دستگاه قدرت افغانستان به رسانه های بین المللی همواره نوع نگاه بد بینانه یی وجود داشته است.

این که رسانه های غربی در مقاطع مختلف نگاه های متفاوتی در پیوند با قضایای جاری در افغانستان داشته اند نیز یک امر بدیهی و آشکار است. از رویکرد هایی که در نخستین سال های پس از سقوط طالبان به منظور قهرمان سازی از حامد کرزی داشته اند گرفته، تا هنگامی که از ورای عملکرد های رییس جمهور کرزی و اطرافیان وی این رسانه ها تا مرز اهانت به مردم افغانستان نیز پیش رفته اند، دستکم یک اصل را به اثبات رسانده اند که سوای هر نوع نگاه های مخالف و موافقی که نسبت به کارکرد این رسانه ها وجود داشته، رسانه های غربی اثرگزاری غیر قابل انکاری در فرایند شکل دادن قضایا و ایجاد سیمای مثبت و منفی از افراد، دسته های سیاسی و حتا کشور های صاحب نقش در قضایای افغانستان داشته اند.

از حدود سه سال پیش که نا امیدی از وضعیت افغانستان در جوامع غربی روبه فزونی نهاد، رسانه های غربی به نقد عملکرد های آقای کرزی و آسیب شناسی این قهرمان پارینه ی دستگاه های سخن پراگنی غرب آغاز کردند و آرام آرام لایه های نارضایتی افکار عامه در کشور های همپیمان روند نو افغانستان از سیر وقایع زیر رهبری حامد کرزی در این کشور در لای اوراق و صفحات الکترونکی همین رسانه های غول پیکر پدیدار گشت.

به همین تازه گی ها روزنامه ی نیویارک تایمز از دریافت پول توسط عمرداوودزی رییس دفتر حامد کرزی از سفیر ایران خبر داده که این موضوع واکنش های متفاوتی را بر انگیخته و سرو صدا هایی زیادی را ایجاد کرده است.
رییس جمهور کرزی دریافت این پول را تایید کرده و گفته است که این گونه کمک ها از مجرا های قانونی و مشروع به دفتر ریاست جمهوری افغانستان صورت می گیرد، سفارت ایران در کابل این موضوع را شایعات بی اساس و بخشی از "بدگویی‌های شیطانی غرب و رسانه‌های خارجی" به خاطر خدشه دار کردن روابط دو کشور دوست و برادر افغانستان و ایران خوانده در حالی که فراکسیون اقلیت اصلاح طلبان در مجلس ایران خواستار توضیح وزارت امور خارجه ی این کشور پیرامون این موضوع شده، سخنگوی وزارت امور خارجه ی ایالات متحده ی امریکا در پیوند با این موضوع از "ابعاد گسترده تر نقش ایران در افغانستان" ابراز نگرانی کرده و گفته است که با توجه به گذشته ی عملکرد ایران در افغانستان، به این قضیه به دیده ی شک می نگریم.

انتشار این موضوع در یک چنین وضعیتی که گفته می شود رییس جمهور کرزی در صدد برجسته نشان دادن نقش همسایه گان افغانستان و کشور های منطقه در روند پایان دادن به منازعه ی جاری در کشور برای غربی ها برآمده است، می تواند شک و تردید های فراوانی را در پیوند با معاملات فساد اندود دفتر ریاست جمهوری افغانستان با کشور های همسایه ایجاد کرده است.

اگرچه گمانه هایی در پیوند با پرداخت پول از سوی حلقاتی در دستگاه قدرت ایران به شخص حامد کرزی در هنگام انتخابات ریاست جمهوری سال پار نیز وجود داشته و این مورد تازه تردید های موجود در این زمینه را به یقین نزدیک می کند و اذهان عامه را به گونه ی غیر مستقیم در برابر این پرسش مجاب می کند که رییس جمهوری که در فورم ثبت دارایی اداره ی مبارزه با فساد، تمامی دارایی خود را ده هزار یورو بیان کرده بود، این همه پولی که سرسام آوری که در هنگام مبارزات انتخاباتی به مصرف رساند، را از کجا به دست آورده بود.

شاید به همین دلیل است که نه دفاع ناشیانه ی رییس جمهور کرزی از دستیار حیله گرش و نه هم فرمایشات توجیه گرانه ی وزیر مالیه که گفت، این گونه پول ها حتا به والی ها و مسوولان محلی در ولایت ها از سوی کشور های خارجی پرداخته می شود و سخنگویان حکومت که با دیده درآیی تمام تلاش می کنند، تمامی سیاه کاری های تیم حاکم را سفید نمایی کنند، نتوانسته و نمی تواند، از سنگینی بار این رسوایی حقارت آمیز بر شانه های مردم افغانستان بکاهد.

این که افغانستان به عنوان یک کشور فقیر و جنگزده در عرصه های مختلف وابسته به کمک های جامعه ی جهانی می باشد، امر مسلمی است، اما این که افرادی در اطراف رییس جمهور این کشور که ساکنان آن دار وندار خود را در راه حفظ غرور و سربلندی شان فدا کرده اند، بسته های پول بی حساب و کتاب را از یک کشور خارجی که حساب های تصفیه ناشده ی فراوانی با افغانستان دارد، دریافت می کنند و معلوم هم نیست که مصرف این پول ها در کجا وچگونه می تواند به استثنای ارگ نشینان واجب الاحترام و اطرافیان رییس جمهوری منفعتی را نصیب افغانستان نماید، واقعا آزار دهنده و حقارت آمیز است.

از سوی دیگر این پرسش بزرگ در اذهان عامه ی مردم در حال شکل گرفتن است که این بزرگ زاده گان وطن دوست در سایه ی حمایت های بی دریغ رییس جمهور کرزی به چه تعداد از دیگر بکس های پر از پول را به چه منظور هایی از دیپلوماتان و جاسوسان کشور های خارجی تحویل گرفته باشند؟

اما اکنون دیگر این پرسش نیز پاسخ خود را دریافت کرده است که این همه آسمان خراش که شهر های بزرگ کشور را به زباله دانی مبدل کرده و این همه سرمایه که در این کشور سرازیر می شود، از کجاها، چگونه و با استفاده از کدام روش ها و ابزار هایی از نام مردم افغانستان رگه های فساد و بی عدالتی در این جغرافیای فقیر را زنده نگه داشته و روز تاروز فربه تر کرده است؟




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر