۱۳۸۹ مهر ۲۰, سه‌شنبه

]چهارده میزان

آغاز جنگ تنظیمی در شورای عالی صلح 

پس از آنکه فهرست 68 نفری اعضای شورای عالی صلح از سوی ریاست جمهوری اعلان شد، واکنش های متفاوتی در پیوند با این شورا و افرادی که عضویت آن را کسب کرده اند، ابراز شده است.
روز دوشنبه این هفته، نهاد های جامعه ی مدنی بسیاری از اعضای این شورا را عاملان اصلی بحران افغانستان دانسته خواستار بازنگری ترکیب این شورا شده اند و بسیاری از تحلیلگران مسایل افغانستان نیز به این باور اند که در ترکیب کنونی شورا بیش تر مصلحت اندیشی های درون ساختاری قدرت مد نظر رییس جمهور کرزی و اطرافیان وی بوده است تا گرد آوری شماری از افراد آگاه، بیطرف و دارای فهم و دانش کاربردی در زیر یک چتر واحد به خاطر جستجوی راه های اعمار صلح به عنوان یک فرایند عقلانی در جغرافیای بحران خیز و بحران پرور افغانستان.
جدا از این که شورای عالی صلح به جز از مصرف کمک های بین المللی که در نشست لندن2 و پس از آن وعده داده شده است، چه گلی به افغانستان دسته خواهد کرد، به نظر می رسد که شکل و ساختار ظاهری این شورا زد و بند های تازه یی را میان چهره های شاخص این شورا یا به تعبیر دیگر رهبران جهادی ایجاد کرده است.

حرص مهار ناپذیر

اگرچه نه رییس جمهور کرزی و نه هم سخنگویان و اطرافیان وی از گزینش فردی به عنوان رییس شورای عالی صلح سخن نگفته اند، اما پس از آنکه برهان الدین ربانی رییس پیشین ایتلاف مخالفان سیاسی "جبهه ملی" در ماه جوزای امسال ریاست انتصابی جرگه مشورتی صلح را به خواست رییس جمهور کرزی عهده دار شد و حکومت با برگزاری این جرگه و گنجاندن خواسته های خود در قطعنامه ی نهایی آن مجوز جستجوی راه های کشاندن شورشیان مسلح به میز مذاکره، را از نشانی "نماینده گان مردم افغانستان" به دست آورد، این گمانه از سوی شماری از آگاهان مسایل افغانستان مطرح شد که رییس جمهور کرزی ریاست شورای عالی صلح را نیز به آقای ربانی خواهد سپرد.
از سوی دیگر صبغت الله مجددی روحانی با نفوذ و در عین حال سالخورده یی که همزمان ریاست مجلس سنا و کمسیون تحکیم صلح را به عهده دارد، و نام وی در صدر فهرست اعضای شورای صلح گنجانده شده، به گونه یی شورای صلح را جانشین کمسیون تحکیم صلح می داند و شاید خود را میراث دار اصلی و مستحق ترین فرد برای ریاست شورای عالی صلح می پندارد، روز سه شنبه با انتقاد از قدرت طلبی "رهبران افغانستان"، حضور کسانی که دست شان به خون مردم افغانستان آلوده است در شورای عالی صلح را نکوهش کرده و بلاخره مخالفت خود را گزینش احتمالی استاد ربانی به ریاست شورای عالی صلح ابراز داشت.
اگرچه آقای ربانی تا اکنون در مورد گفته های مجددی ابراز نظری نکرده است، اما اظهارات آقای مجددی برای کسانی که دستکم در دو دهه ی گذشته شاهد، کارنامه های رهبران جهادی و دسته های مرتبط با آنان بوده اند، تداعی کننده ی روز و روزگار سیاهی است که اختلاف نظر های این رهبران واجب الاحترام بالای مردم افغانستان تحمیل می کرده است.
حرص مهار ناپذیر رهبران جهادی و روش های منحصر به فرد آنان در راستای کسب قدرت، ثروت اندوزی و تحمیل احترام آمیخته با ترس خود بالای مردم، اکنون برای بسیاری از مردم مبرهن و آشکار است.
شاید یکی از دلایلی که افغانستان پس از طالبان نتوانست آنگونه که لازم بود به چالش های موجود برای دستیابی به صلح پایدار نقطه ی پایان بگذارد، تمکین طمع ورزانه ی رییس جمهور کرزی و متحدان جهانی او در برابر آنانی که لقب رهبران جهاد و مقاومت افغانستان را یدک می کشیدند بوده است.

اگرچه فضای سیاسی افغانستان از گذشته های دور، از نبود جریان روشنفکری که توانایی تولید فکر و اندیشه داشته باشد و احزاب سیاسی پویا و دارای برنامه های قوام بخش دموکراسی، حقوق بشر و ارزش های نوین بشری رنج می برده و همین نقض ساختاری از عوامل اصلی سپرده شدن سکان قدرت، اقتدار، احترام و منزلت جغرافیای نه چندان مساعد افغانستان برای خلق فرایند های عقلانیت محور، به دست افرادی بسان رهبران و سردسته های گروه های جهادی و غیر جهادی که در واپسین سال های قرن بیستم و دهه ی نخست قرن بیست و یکم با استفاده از بدوی ترین و عوام فریبانه ترین روش ها و با استفاده از خشونت آمیز ترین ابزار ها به سرنوشت مردم افغانستان حاکم شدند، پنداشته شده می تواند. اما در حدود یک دهه ی گذشته که به نظر می رسید کشور جنگ زده و فقیری که تقریبا تمامی داشته های مادی و معنوی خود را در نتیجه ی تجاوز بیگانه گان و سپس به جان هم افتادن رهبران و سردسته های جنبش مقاومت مردمی خویش از دست داده بود، در سایه ی پشتیبانی بزرگ ترین
قدرت های اقتصادی، سیاسی و نظامی جهان گام های متین و استوار خود به سوی اعمار صلح و خلق فرایند های ثبات محور بردارد، سوگمندانه با یک طیفی از سیاست پیشه گان از خود راضی، مهم، محترم، خبره در توطیه سازی و غارت دارایی های عامه، تسخیر ساختار های قدرت و بازی با احساسات مردم از مجرای تعصبات و سلیقه های قومی، زبانی، نژادی و ایدیولوژیک روبرو بوده، که نه تنها گفتمان سازی برای درمان دردهای ناشی از منازعه و بحران را به چالش های فزاینده روبرو کردند و در مسیر مدیریت کشور به سوی پیش رفت و شگوفایی اندک ترین ابتکار، توانایی و اداره یی از خود تبارز ندادند. بلکه فرصت های بی نظیر موجود برای نجات افغانستان از بحران و پیامد های ناگوار آن را با سیاست بازی و نیرنگ از کف مردم افغانستان ربودند.
اکنون که گام های لرزان و آگنده از نقض و اشتباه حامد کرزی و اطرافیان وی برای تشویق مخالفان مسلح برای پیوستن به روند صلح و پایان دادن به منازعه یی که در نتیجه ی ناتوانی های وی در مدیریت بحران در حال گسترش به سرتاسر افغانستان بوده، شکل و سیمای تازه تری یافته است نیز در سایه ی حضور سنگین چهره ها و افراد واجب الاحترامی که اکنون به تابوی های ناشکستنی برای وی در درون ساختار قدرت تبدیل شده اند، در حال مسخ شدن است.
کمسیون تحکیم صلح
تجربه ی 5 ساله ی صبغت الله مجددی در رهبری کمسیون تحکیم صلح نشان داده که اگرچه در ظاهر به پیوستن هزاران تن از شورشیان مسلح به روند صلح و رهایی صد ها تن از زندانیان طالبان و حزب اسلامی حکمتیار از زندان های دولت افغانستان و ایتلاف بین المللی انجامیده اما از یک طرف بسیاری از افرادی که مثلا با پادرمیانی آقای مجددی و اعضای خانواده ی وی که در شماری از ولایت های کشور مسوولیت مدیریت نماینده گی های کمسیون را به عهده دارند، به دولت می پیوندند، با دریافت تضمین نامه های امنیتی و مقدار پولی که از جانب کمسیون به آنها پرداخته می شود، دوباره به صفوف شورشیان می پیوندند و از جانب دیگر این تلاش ها نه تنها به تامین صلح در کشور نیانجامیده، بلکه می تواند یکی از عمده ترین عوامل تشویق هرچه بیش تر افراد و دسته های مسلح به باج گیری از طریق توسل به خشون;ت و شورشگری از حاکمیت و در نتیجه گسترش دامنه ی بحران و نا امنی به بخش های وسیع تری از افغانستان ارزیابی شود، چه این که شیوه های تحمیل احترام کاریزماتیک خود بالای دستگاه قدرت و شخص رییس جمهور کرزی از طریق گریه و زاری، استخاره و یاهم تهدید به استعفا یا افشای زدوبند های فساد اندود پشت صحنه های بازی قدرت در افغانستان، ویژه ی صبغت الله مجددی وافراد متعلق به خانواده های هم سنخ وی که به گونه ی سنتی در ساختار قدرت این کشور نقش داشته اند، می باشد. چه این که گفته می شود طالبان که ممکن است افراد آنان میلیون ها دالر امریکایی را با پیوستن ظاهری به دولت از دستان مبارک حضرت گرفته و دوباره به سنگر های خود بازگشته باشند طرفداری خود از قرار گرفتن آقای مجددی در راس شورای عالی صلح اعلام داشته اند.
روزمره گی دلالان سیاسی
در عین حال روزمره گی و دیدن وقایع، رویداد ها و روند های جاری در کشور از پشت عینک های غلط نمای ایدیولوژیک، دسیسه سازی و سنجه هایی که چهره های منزلتی بسان برهان الدین ربانی و شماری از دلالان سیاسی - قومی با تکیه به آنها در حدود یک دهه ی گذشته گاهی از در موافقت و زمانی هم از در مخالفت با حامد کرزی وارد معامله های سیاسی شده اند، نیز به حدی میان تهی، آگنده با روزمره گی بوده که عامل بخش بزرگی از ناکامی های روند جاری و مسخ چهره ی دموکراسی و مردم سالاری در کشور پنداشته شده می تواند.

به این صورت، آنچه می توان به رییس جمهور کرزی و مشاوران همه چیز فهم وی توصیه کرد این است، اگرچه برنامه های صلح خواهانه او از نوع گرد آوری جنایت کاران واجب الاحترام زیر چتری بنام شورای عالی صلح به هیچ صورت دورنمای تاریک ثبات در این کشور را روشنی نمی بخشد و امید های به یاس مبدل شده را احیا نمی کند، اما حرص و طمع رهبران معظم جهادی برای قرار گرفتن در صدر هرچه مجلس و نشست و شورا که در افغانستان برگزار می شود، می تواند کشور هایی که برای تمویل برنامه های صلح خواهانه ی دولت ابراز آماده گی کرده اند را از عملی کردن وعده های شان برحذر دارد که این موضوع روند جاری در افغانستان را تاسطح یک بازی شکست خورده و بی اثر تقلیل ماهیت خواهد داد.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر