لويه جرگه عنعنوي؛ آبي كه به آسياب دشمنان دموكراسي مي ريزد
كابل پايتخت افغانستان، اين روز ها بار ديگر مهماندار صد ها تن از مدعيان نماينده گي طيف هاي مختلف جامعه در "لويه جرگه عنعنوي" است.
اين جرگه آنگونه كه مسوولان حكومتي عنوان كرده اند، مشورتي است و در زمينه ي امضاي سند استراتيژيك ميان افغانستان و ايالات متحده امريكا و همچنان جستجوي راه هاي تامين صلح در كشور به دولت مشوره خواهد داد.
در هفته هاي پسين فضاي سياسي و رسانه يي كشور انباشته از اظهار نظر ها و موقف گيري هاي موافقان و مخالفان برگزاري اين جرگه بوده و كمپاين گسترده يي هم به منظور جلوگيري از امضاي "پيمان استراتيژيك" با ايالات متحده امريكا در كشور راه اندازي شده است.
ايالات متحده امريكا كه پيشتر و به دنبال برخورد ناشيانه و منفعت انديشانه ي رييس جمهوركرزي و انگيزش بي رويه ي كشور هاي همسايه و دسته هاي تندرو در درون در برابر امضاي سند راهبردي ميان افغانستان و ايالات متحده، با يك گام عقب نشيني اعلام كرد كه امريكا در صدد ايجاد پايگاه هاي دايمي در افغانستان نبوده و در پيوند با دوام همكاري هاي راهبردي ميان دو كشور هم با دولت افغانستان يك "اعلاميه" استراتيژيك امضا خواهد كرد نه "پيمان" استراتيژيك.
اكنون كه دولت افغانستان به منظور تصميم گيري در اين مورد لويه جرگه عنعنوي را فرا خوانده است، اعلام داشته اند كه تصميم گيري در مورد نحوه ي همكاري ها از رهگذر امضاي سند استراتيژيك نيازمند زمان بيشتري است و به اين صورت توجيه چرايي برگزاري جرگه عنعنه يي براي سخنگويان حكومت افغانستان را با دشواري هاي تازه تري روبرو گرديده است.
آقاي كرزي در سال گذشته هنگامي كه گراف تلفات ملكي در نتيجه ي بمبادمان هاي هوايي نيرو هاي جهاني بالا رفته و روابط وي با امريكا هم در بدترين وضعيت قرار داشت. اذعان كرده بود كه به منظور وادار كردن امريكايي ها به پذيرش خواست هايش لويه جرگه را فرا خواهد خواند و درصورتي كه نيرو هاي امريكايي "خواست هاي مردم افغانستان" را رعايت نكنند اشغالگر تلقي خواهند شد.
اكنون دستكم از نظر موضوع اين جرگه تقريبا با يك خلأ روبرو است. زيرا از يكسو مجال پرداختن به جزييات سند استراتيژيك را نخواهد داشت و از جانب ديگر پيش از اين در مورد روند صلح و مذاكره با طالبان هم "جرگه مشورتي صلح" از نشاني مردم افغانستان راي خود را صادر كرده بود و بر مبناي قطعنامه ي همين جرگه بود كه شوراي عالي صلح تاسيس شد. اين شورا حداقل در ظاهر امر تا زمان ترور برهان الدين رباني تلاش هاي صلح حكومت افغانستان را تمثيل و مديريت مي كرد.
اگرچه روز دوشنبه داكتر سپنتا مشاور امنيت ملي رييس جمهوري در پاسخ به نگراني هاي نمايندگان مجلس گفت كه رييس جمهوركرزي هيچ گونه اجنداي پنهاني براي لويه جرگه عنعنه يي ندارد. اما اكنون كه در يك رسوايي نگران كننده گفته مي شود حتا برنامه امنيتي اين جرگه بدست دسته هاي شورشي افتاده است، دور از انتظار نخواهد بود كه برخلاف رهبري دولت و حتا اپوزسيون سياسي آن؛ شورشيان، سازمان هاي استخباراتي پشتيبان آنان در منطقه و جريان ها و افراد تندرو همسو با آنان با استفاده از ستون پنجم شان در درون ساختار قدرت افغانستان اجندا هاي دقيق تر و عملي تري داشته و دارند.
از آنجايي كه سازمان هاي جاسوسي منطقه از مدت ها پيش با استفاده از عوامل خويش در درون و بيرون ساختار قدرت، كمپاين گسترده يي را برضد امضاي پيمان استراتيژيك با ايالات متحده امريكا راه اندازي كرده بودند و نشانه هاي اين روند پيشاپيش از اعطاي بكس هاي پر از پول به دفتر رياست جمهوري، دعوت هاي فردي و گروهي زيرنام هاي مختلف از اعضاي مجلس افغانستان دادن خلعت ها و سپردن وعده هاي چرب و نرم به آنان، ايجاد جبهه هاي سياسي و كشاندن مردم به جاده ها با استفاده از احساسات ديني و مذهبي آنان گرفته تا گلو پاره كردن هاي رسانه يي به منظور انگيزش افكار عمومي در برابر امضاي پيمان راهبردي ميان كابل و واشنگتن پديدار گشته بود و آنگونه كه از ديگر شواهد بر مي آيد؛ در هردو موردي كه حكومت افغانستان در پيوند با اين جرگه عنوان كرده آب به آسياب طالبان/هراس افگنان و پشتيبانان منطقه يي آنان ريخته خواهد شد. اگر واقعأ اجندايي ولو پنهاني و در راستاي اهداف شخصي آقاي كرزي (البته بدون درنظر داشت ستون پنجم دشمن در درون حصار هاي ارگ كه اين هم بعيد به نظر مي رسد.) وجود نداشته باشد، دو احتمال را مي توان به عنوان پيامد اين جرگه مطرح كرد:
1 - به دليل موجوديت خلاي معلوماتي و جو رواني كه در نتيجه ي رويكرد هاي عوام گرايانه و سطحي نگرانه ي رييس جمهوركرزي و اطرافيان وي و فعاليت هاي سازمان هاي جاسوسي منطقه و جريان هاي تندرو داخلي در اين مورد، ايجاد شده است؛ اعضاي جرگه مشت در تاريكي خواهند كوبيد و موافقان و مخالفان آن در يك سردرگمي زيرتاثير لفاظي هاي عوام فريبانه ي گماشته گان سازمان هاي جاسوسي منطقه قرار خواهند گرفت و بسياري از آنان بدون اين كه به ويژه گي ها، پيامد ها و مجبوريت هاي افغانستان در راستاي داشتن روابط استراتيژيك با قدرت هاي بزرگ به ويژه ايالات متحده امريكا، آگاهي لازم را كسب كرده باشند، در ضديت با امضاي سند استراتيژيك راي خواهند داد. زيرا برغم خوش بيني هاي فراواني براي امضاي سند استراتيژيك ميان افغانستان و امريكا در جامعه وجود دارد، به دليل بي برنامه گي دولت و نبود ميكانيزم هاي دقيقي كه اين روحيه را در مسير نياز هاي واقعي كشور مديريت كند؛ گفتمان مسلط بر ساختار هاي سنتي و قبليه يي كه بيشتر اعضاي اين جرگه از آن سربرآورده اند، در اختيار افراد و دسته هاي تندرو و حتا در برخي موارد دسته هاي شورشي كه به مثابه ي ابزار دست سازمان هاي جاسوسي منطقه عمل مي كنند، قرار دارد. نه افراد و گروه هايي كه با انديشه هاي مدرن و طرز زندگي مبتني بر ارزش ها و هنجار هاي دموكراتيك حد اقل سر سازگاري داشته باشند.
2 – در سال گذشته بر مبناي راي جرگه مشورتي صلح، ميكانيزم عملي و ممكن براي پيش برد گفتگو هاي صلح و مذاكرات با دسته هاي شورشي به گونه يي كه هم قانون اساسي و ارزش ها و دستاورد هاي ده سال گذشته به شمول حقوق زنان تا حدود زيادي در نظر گرفته شده بود و هم خطوط قرمز جامعه جهاني رعايت شده بود، ايجاد شد كه در چارچوب اين خطوط دولت افغانستان نيازي به مراجعه دوباره به آراي مردم افغانستان ندارد. در اين مورد اگر به تكرار فرمايشات جرگه صلح بسنده نشود كه آه هم محتمل به نظر مي رسد، كاري كه جرگه مي تواند انجام دهد، دادن مجوز براي گذشتن از مرز هاي سرخي است كه روي هم رفته تا اكنون دولت افغانستان به آن ها وفادار مانده است.
اگر جرگه به آوردن تغيير در قانون اساسي كشور به گونه يي كه جريان ها و دسته هاي تندرو مي خواهند، يا هم به تغيير ساختار نظام و دادن امتيازات بي حد و حصر به طالبان و اعضاي باقي مانده حزب اسلامي گلبدين حكمتيار و خروج زود هنگام نيرو هاي خارجي از افغانستان راي دهد، باز هم برگ برنده در دست جريان هاي تندرو، شبكه هاي هراس افگني و سازمان هاي جاسوسي كشور هاي منطقه خواهد بود.
با توجه به آنچه گفته آمديم، اين جرگه نه اين كه جنبه مصلحتي و تشريفاتي داشته و قدرت تصميم گيري ندارد و بررغم مخالفت هاي مدعيان اصلي نماينده گي "ملت" در هر حال افرادي از نشاني مردم افغانستان در آن گرد آمده اند. مي توان نتيجه گرفت كه در هر صورت با برگزاري اين جرگه توانايي و درايت مردم افغانستان براي گرفتن تصميم هاي كلان در حال محك خوردن است و انتباه هايي كه ساكنان اين جغرافياي پرآشوب، كشور هاي همسايه، جامعه بين المللي، به ويژه كشور هايي كه از جان و مال ملت هاي شان در راستاي مبارزه با تروريزم، تامين و نهادينه سازي دموكراسي و ارزش هاي نوين شهروندي در اين كشور مايه گذاشته اند، از اين جرگه مي گيرند، كم اهميت تر از موضوع ها و شعار هايي است كه احتمالا در قطعنامه جرگه گنجانده شود، تصور شده نمي تواند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر