سايه ي سنگين نشست سه جانبه بر نشست منطقه يي استانبول
در حالي كه سران و نماينده گان 14 كشور براي جستجوي راه هاي تامين امنيت پايدار در افغانستان در شهر استانبول تركيه گرد آمده اند، رسانه هاي غربي از آمدن تغييرات در راهبرد منطقه يي امريكا در پيوند با تشويق همسايه گان افغانستان در راستاي حمايت از برنامه هاي گفتگو هاي صلح و ادغام مجدد شورشيان خبر داده اند.
پيش از اين، هدف از برگزاري نشست استانبول تلاش به منظور متقاعد كردن كشور هاي منطقه وهمسايه گان افغانستان جهت ايفاي نقش مثبت و اثر گذار در راستاي تامين امنيت و ثبات پايدار در افغانستان عنوان شده بود.
اتحاديه اروپا نشست استانبول را اميدوار كننده خوانده و ايران كه از بازيگران مهم در قضاياي افغانستان پنداشته مي شود روز سه شنبه از شركت "باقوت و قدرت" خود در نشست استانبول خبر داده است.
به اين صورت ظاهرآ شرايط براي آمدن تغييرات در ديپلوماسي منطقه يي به نفع ثبات در افغانستان در حال فراهم شدن است و اميدواري ها براي آمدن تغيير در رويكرد هاي پاكستان هم از منظر اظهارات تازه ي يوسف رضا گيلاني نخست وزير پاكستان كه گفته است، "در ديدار با هيلاري كلينتون وزير امور خارجه ايالات متحده امريكا با تمام خواست هاي اين كشور موافق است، نيز مي توانند افزايش يابند.
در پايان نشست سه جانبه يي كه پيش از برگزاري نشست استانبول با حضور حامد كرزي، آصف علي زرداري و عبدالله گل در تركيه برگزار شد، در حالي كه بسياري از چشم ها به نتايج اين نشست هم دوخته شده بود، رييسان جمهور افغانستان و پاكستان روابط ميان اين دو كشور را "پيچيده" خوانده اند و رييس جمهوري تركيه توافق بر سر ايجاد يك كمسيون مشترك از افغان ها و پاكستاني ها به منظور بررسي عوامل ترور برهان الدين رباني را بزرگترين دستاورد اين نشست عنوان كرده است و هم چنان اين جمله كلي كه "دو طرف تلاش هاي بيشتري را به منظور تامين امنيت و ثبات در منطقه انجام دهند."
اگرچه اين نشست پشت در هاي بسته و بدور از حضور رسانه ها انجام شده اما خبرنگاراني كه از نزديك نشست سه جانبه را دنبال كرده اند، اين نشست را "غير صميمانه" خوانده و نسبت به پيامد آن ابراز نا اميدي كرده اند.
اگر فضاي حاكم بر نشست سه جانبه در كنار صحبت هاي ناشي از نيش و كنايه ي وزير امور خارجه ي ايران در پيوند با نشست استانبول گذاشته شود، نتيجه ي نشست هم از همين اكنون قابل پيش بيني است.
اگرچه روحيه ي كلي در پيوند با نشست استانبول به گونه يي بيان شده كه با اين نشست موانع منطقه يي موفقيت نشست بن دوم را كه ماه آينده در مورد افغانستان برگزار مي شود، از ميان برداشته خواهد شد اما به نظر مي رسد، همان گونه كه رييسان جمهور افغانستان و پاكستان "واقعبينانه" اشاره كرده اند، اوضاع در اين منطقه به مراتب پيچيده تر از آن است كه به اين ساده گي و با برگزاري يك چنين نشست منطقه يي و بين المللي و سخنراني هاي تشريفاتي مقام هاي كشور هاي دخيل و درگير در قضاياي افغانستان قابل حل باشد.
گو اين كه هنوز زمان تسليم شدن پاكستان به اراده ي جهاني در پي اين همه رسوايي كه نصيب مقام هاي سياسي، نظامي و استخباراتي اين كشور شده، فرا نرسيده است.
اگر بپذيريم كه اظهارات رييس جمهوري پاكستان مبني بر موافقت وي با ايالات متحده امريكا "در بسياري عرصه ها" پيامد سفر هيلاري كلينتون به منطقه و صحبت هاي وي با مقام هاي حكومت پاكستان باشد، دستكم دست برداشتن از حمايت دسته هاي شورشي و همنوايي با جهان در راستاي تامين صلح و ثبات در افغانستان و منطقه مي توانست يكي از اين عرصه ها باشد كه به نظر مي رسد چنين نيست يا اين كه هيچ كشوري در دنيا توانايي يا هم اراده ي متقاعد كردن پاكستان به اين كه حد اقل از دسته هاي شورشي و هراس افگن به عنوان ابزار سياست خارجي خويش استفاده نكند را ندارد و ديپلوماسي منفعل، واكنشي و مقطعي حكومت افغانستان نيز در اين رابطه مزيد بر علت هاي فراوان ديگر است.
به اين صورت مي توان نتيجه گرفت كه اگر از دريچه ي نشست سه جانبه به نشست منطقه يي استانبول و از رهگذر استانبول به نشست بن دوم نگاه شود به ساده گي مي توان به اين نتيجه رسيد كه اين نشست ها هم بسان ده ها نشست ديگري كه در ده سال گذشته در مورد افغانستان برگزار شده گرهي از كار فروبسته ي بحران در افغانستان و منطقه نخواهد گشود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر