۱۳۹۲ فروردین ۱۱, یکشنبه

قطر


قطار بی فرجام صلح در ایستگاه قطر


حامد کرزی رییس جمهوری افغانستان به کشور شاهی قطر سفر کرده تا از یک طرف به روند صلح و مذاکره با شورشیان طالب جان تازه یی ببخشد و از جانب دیگر آنگونه که از گفته های مقام های حکومتی افغانستان در این واخر بر می آید، اغماض از نقش پاکستان در روند صلح افغانستان را برای نخستین بار تجربه کند.
در هفته های گذشته مسوولان دستگاه دیپلوماسی افغانستان و هم سخنگوی رییس جمهوری به ناامیدی دولت افغانستان از ایفای نقش صادقانه پاکستان در پیشبرد مذاکرات صلح با طالبان اذعان داشته و گفته اند که روند صلح را بدون حمایت پاکستان ادامه خواهند داد.
نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در افغانستان نیز پیش از انجام این سفر ابراز خوشبینی کرده و مقام های پاکستانی اما، رییس جمهور کرزی را بزرگترین مانع فراراه روند صلح افغانستان عنوان کردند که با واکنش تند سخنگویان حکومتی روبرو شده و گفته می شود سفر کنونی رییس جمهوری به قطر هم به منظور به حاشیه راندن پاکستان از این روند برنامه ریزی شده و بر بنیاد معلومات منابع نزدیک به ارگ، انجام گفتگو های رودر رو میان کرزی و نمایندگان طالبان در قطر نیز در اجندای سفر رییس جمهوری گنجانده شده اما امیداواری زیادی برای این که این دیدار انجام شود و چهره های با صلاحیت طالبان در آن حضور داشته باشند، وجود ندارد.
اگرچه ظاهراً حساسیت و هراس مقام های پاکستانی از به حاشیه رانده شدن این کشور در روند مذاکرات صلح افغانستان در حال افزایش است و در تلاش اند تا اهمیت نقش پاکستان در این روند را هم در چانه زنی های دیپلوماتیک برجسته سازند و به گونه آشکارا از نقش افراطیت مسلح در منطقه و این که هیچ کشوری در دنیا به اندازه پاکستان توانایی استفاده از این پدیده به عنوان ابزار سیاست خارجی اش را ندارد، سخن می گویند.
پشتیبانی از شورشگری در افغانستان و پیوند هایی پیچیده یی که جریان های تندرو با سازمان استخبارات و دیگر وزیر مجموعه ها و حتا فرماندهان ارتش پاکستان دارند، به تازه گی مقام های امنیتی پیشین، سیاسیون و حتا روحانیونی که جریان های سیاسی – مذهبی را در زیر چتر نظام پاکستان رهبری می کنند، که در برنامه ها و مناظره های رسانه یی مشترک میان دو کشور صحبت کرده اند نیز بازتاب واضحی داشته و از موجودیت لایه های ستبر سوء تفاهم و سوء برداشت دو جانبه در روابط دو جانبه و در نوع نگاه های پاکستانی ها نسبت به آنچه مبارزه با هراس افگنی خوانده می شود، پرده برداشته است.
اسد درانی رییس پیشین آی اس آی، چندی پیش در مناظره یی که از تلویزیون طلوع و تلویزیون اکسپرس در افغانستان و پاکستان پخش شد، افغانستان را یک کشور اشغال شده خواند و با همین فرض دخالت کشورش در افغانستان را موجه عنوان کرد و به تازه گی هم افرادی که از نام علمای دینی پاکستان در یک مناظره رادیوی آزادی شرکت کرده بودند، به وضاحت از طالبان پشتیبانی کردند و گفته های ماه گذشته ی مولانا طاهر اشرفی مبنی بر جایز بودن جهاد و حقانیت عملکرد های خشونت آمیز طالبان در قالب الفاظ و کلمات متفاوت تکرار کردند.
به این صورت و با وجود فشار های روز افزون امریکایی ها بالای پاکستان در نزدیک به دو سالی که از کشته شدن اسامه بن لادن در خاک این کشور می گذرد، بسیاری از قراین موجود در جغرافیای بحران از تداوم حمایت پاکستان از افراطیت مسلح در منطقه حکایت دارد و این که بدون آمدن تغییر در منش و کنش پاکستان در پیوند با منازعه جاری در افغانستان و بخش هایی از پاکستان اندک ترین روزنه یی برای تامین صلح از رهگذر تلاش هایی از نوع آنچه آقای کرزی برای انجام آن به قطر سفر کرده است، قابل مشاهده نمی باشد.
دولت افغانستان اما، در دو سال گذشته بخش بزرگی از توانایی ها و ظرفیت های دست داشته خود را صرف اثبات مالکیت تصنعی خود بر روند صلح کرده است. به گونه یی گه گاهی به ایالات متحده امریکا تاخته و حتا آنکشور را به نوعی تبانی با طالبان متهم کرده و گاهی هم تلاش های کشور های اروپایی مانند، بریتانیا، فرانسه و آلمان که با برگزاری نشست هایی از طرف های درگیر در منازعه جاری و گذشته افغانستان به هدف انجام مذاکرات صلح میزبانی کرده اند، نکوهش کرده است. افزون بر آن فعالیت ها جریان های داخلی و اپوزسیون سیاسی در راستای گفتگو با شورشیان مسلح فارغ از چارچوب حکومت را غیرقابل تحمل دانسته است.
اتاق مذاکره قطر هم که در آغاز از سوی امریکایی ها پیشنهاد شد، در نخست با مخالفت آقای کرزی روبرو شد، اما بعد تر از سوی دولت و شورای عالی صلح پذیرفته شد.
 اکنون یکسال پس از آغاز رایزنی های امریکایی ها در این مورد آقای کرزی با سفر به قطر در صدد پیش برد روند کند و بدور از دورنمای مذاکرات صلح خویش برآمده و به نظر می رسد که این سفر نیز بیشتر از این که کنشی معطوف به تامین صلح در افغانستان باشد، واکنشی در برابر گردن فرازی های پاکستان است، که مقامات این کشور به همین تازه گی ها رییس جمهور کرزی را بزرگترین مانع فراراه تامین صلح در افغانستان عنوان کرده اند.
 رده های بالایی طالبان در ده سال گذشته هیچگاهی به درخواست های کابل مبنی بر انجام مذاکرات پاسخ مثبت نداده اند، اما از دوسال به این سو گفتگو هایی میان نمایندگان طالبان و حزب اسلامی در جزایر مالدیو و جا های دیگر انجام شده و در واپسین مرد حدود دوماه پیش یک مذاکره کننده طالبان با نمایندگانی از اپوزسیون سیاسی، جامعه مدنی و شورای عالی صلح در حومه پاریس دیدار کرد و زمزمه هایی در پیوند با مذاکرات امریکاییان و انگلیس ها با رده های میانی و بالایی طالبان نیز سر زبان ها افتاد.
 اگرچه در پیوند با اتاق مذاکره یا همان دفتر سیاسی طالبان در قطر مباحث سیاسی و رسانه یی فراوانی صورت گرفته و گاهی هم میدواری هایی را در میان بخشی از جریان های سیاسی و اطرافیان رییس جمهور کرزی پدید آورده است، اما از آنجایی که گفته می شود مذاکره کننده گان قطر نه از جبهه های جنگ در افغانستان بلکه از گوانتانامو به آن جا انتقال داده شده اند و گردانندگان و رهبری کننده گان اصلی جنگ و خشونت در افغانستان هم در پناهگاه های امن شان در زیر چتر امنیتی و محافظتی سازمان استخبارات پاکستان خزیده اند، امید چندانی به موفقیت گفتگو های صلحی که احتمالا آقای کرزی در قطر انجام دهد، نمی توان بست.
اگر موضع گیری های دوامدار دولت افغانستان مبنی بر این که لانه های اصلی هراس افگنان و شورشیان در خاک پاکستان قرار دارد مورد توجه قرار بگیرد، این دیدگاه که هیچ نوع روند صلحی در افغانستان بدون حمایت صادقانه پاکستان به سرمنزل مقصود نمی رسد، با عقلانیت سیاسی نزدک تر به نظر می رسد، تا اینکه با بازی کردن با مهره های مرده و از کار افتاده طالبان و دیگر دسته های شورشی در قطر مانور دهی تصنعی و بدون دورنما ادامه یابد و در فرجام فرصت های اندک باقی مانده تا بیرون شدن سربازان بین المللی از افغانستان صرف چانه زنی های بی درون مایه و وقت کشی های کشنده یی شود که منفعت آن باز هم نصیب سازمان های استخباراتی منطقه و جریان های تندرو واپس گرایی شود که برای فرا رسیدن سال 2014 روزشماری می کنند.    
       

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر